فصلنامه علمی مهندسی منابع آب
,
العدد5,السنة
12
,
زمستان
1398
دامنه های حوزه های آبخیز در طبیعت دارای هندسه مرکب هستند. شکل پلان (همگرایی، واگرایی و موازی) و میزان انحنای دامنه(مقعر، صاف و محدب)، نه شکل مختلف دامنه های مرکب را تشکیل می دهند. جهت بررسی میزان رواناب سطحی و زیر سطحی دامنه ها، طبق مکانیسم دانی بلاک نیازمند جداسازی منط أکثر
دامنه های حوزه های آبخیز در طبیعت دارای هندسه مرکب هستند. شکل پلان (همگرایی، واگرایی و موازی) و میزان انحنای دامنه(مقعر، صاف و محدب)، نه شکل مختلف دامنه های مرکب را تشکیل می دهند. جهت بررسی میزان رواناب سطحی و زیر سطحی دامنه ها، طبق مکانیسم دانی بلاک نیازمند جداسازی منطقه اشباع از منطقه غیر اشباع می باشد. زمان پیمایش جریان زیر سطحی و سطحی دامنه ها یک پارامتر کلیدی در تخمین رواناب دامنه هادر بسیاری از مدل های بارندگی-رواناب مانند مدل های هیدروگراف واحد لحظه ای می باشند. در این تحقیق یک مدل جدید به نام گاما با هندسه و معادلات ساده تر به کار گرفته شد. در این مدل معادلاتی تحلیلی جهت محاسبه طول منطقه اشباع(SZL) و زمان پیمایش دامنه های مرکب(STT) ارایه شد. نتایج مدل اشباع پذیری و زمان پیمایش مدل پیشنهادی گاما با مدل زیگما و w که در تحقیقات گذشته ارایه شده بود مورد مقایسه قرار گرفت. برای ارزیابی دو مدل گاما و زیگما، مدل W به عنوان مبنا قرار گرفت و از دو معیار ریشه میانگین مربع خطاها(RMSE) و ضریب کارایی ناش(CE) استفاده گردید. متوسط مقدار RMSE برای تخمین SZL طبق مدل گاما و زیگما به ترتیب 0.84و 0.82 متر می باشند. متوسط مقادیر CE برای محاسبه پارامتر STT برای مدل گاما و زیگما به ترتیب 0.79 و 0.72 است که ارزیابی از نوع خوب می باشد. مدل گاما نتایج بسیار نزدیکی به مدل زیگما دارد ولی برای دامنه های واگرا صاف و محدب پیشنهاد نمی گردد.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی مهندسی منابع آب
,
العدد1,السنة
11
,
بهار
1397
تخمین رواناب حوضه های فاقد آمار سیلاب در جهت طراحی سازه های هیدرولیکی بسیار اهمیت دارد. برآورد پارامترهای مدلهای بارندگی رواناب در بسیاری مواقع در این حوضه ها کار آسانی نمیباشد و هیدرولوژیست ها به دنبال روشهای ساده تر با دقت مناسب جهت مدل سازی رواناب حوضهها هستند. أکثر
تخمین رواناب حوضه های فاقد آمار سیلاب در جهت طراحی سازه های هیدرولیکی بسیار اهمیت دارد. برآورد پارامترهای مدلهای بارندگی رواناب در بسیاری مواقع در این حوضه ها کار آسانی نمیباشد و هیدرولوژیست ها به دنبال روشهای ساده تر با دقت مناسب جهت مدل سازی رواناب حوضهها هستند. در این تحقیق با ترکیب مدل هیدروگراف واحد ناش وکلارک با فرض تعداد مخازن ناش برابر پنج، مقدار ضریب ذخیره ناش(k) به صورت تابعی از زمان تمرکز ارائه گردید. براساس مدل هیدروگراف واحد لحظهای ناش، معادلهای بدون بعد جهت محاسبه هیدروگراف واحد مصنوعی حوضههای آبخیز ارائه گردید که تابعی از مساحت حوضه، زمان و زمان تمرکز حوضه میباشد. مدل مزبور جهت تخمین هیدروگراف رواناب مستقیم دو حوضه آبخیز کسیلیان در شمال ایران و آجای در هند مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج، ضریب کارایی مدل برای سه رویداد از چهار رویداد در نظر گرفته شده در حوضه کسیلیان بالای82/0 و برای چهار رویداد در حوضه آجای بین 78/0 تا 89/0بود که مقادیر مناسبی هستند. میزان خطای مدل جهت تخمین پیک رواناب سطحی حوضه کسیلیان بین3/5 تا 7/9 بود. متوسط خطای پیک در چهار رویداد حوضه آجای 8/7 میباشد. در نهایت ارزیابی مدل ارائه شده در دو حوضه معرف مناسب بود ولی نیازمند بررسی در حوضه های دیگر است.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی مهندسی منابع آب
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1398
تخمین رواناب سطحی و زیرسطحی بهعنوان اجزاء رواناب مستقیم حوضه جهت طراحی سازههای هیدرولیکی بسیار حائز اهمیت است. در بسیاری از حوضهها با نفوذپذیری خاک تراوا و پوشش گیاهی مناسب، جریان زیرسطحی از اهمیت بالایی در ایجاد رواناب برخوردار است. در این تحقیق از سازوکار هورتو أکثر
تخمین رواناب سطحی و زیرسطحی بهعنوان اجزاء رواناب مستقیم حوضه جهت طراحی سازههای هیدرولیکی بسیار حائز اهمیت است. در بسیاری از حوضهها با نفوذپذیری خاک تراوا و پوشش گیاهی مناسب، جریان زیرسطحی از اهمیت بالایی در ایجاد رواناب برخوردار است. در این تحقیق از سازوکار هورتونی برای تخمین رواناب سطحی صفحات حوضه با کاربرد روش موج جنبشی استفاده گردید. برای پیشبینی جریان زیرسطحی دامنههای آبخیز از حل معادله ریچاردز در محیط غیراشباع توسط نرمافزار Hydrus استفاده شد و آب نگار رواناب زیرسطحی دامنهها محاسبه گردید. برای صحت سنجی از دادههای آزمایشگاهی دستگاه باران ساز به طول 2 متر، عرض 1 و عمق 0.35 متر با خاک بافت ماسهای متوسط استفاده شد. آزمایشها تحت سه زاویه شیب 1/0، 3،6 و 9 درجه و تحت بارشهای 31.73،47.6 و 63.46 میلیمتر بر ساعت انجام گرفت. جریان سطحی و زیرسطحی دستگاه به ترتیب با نتایج روش موج جنبشی و نتایج مدل Hydrus مقایسه گردید. متوسط خطای پیشبینی اوج رواناب سطحی با کاربرد روش موج موجی در 12رویداد محاسبه شده 3.5 درصد و متوسط خطای پیشبینی اوج ر رواناب زیرسطحی در 9 رویداد 10 درصد بوده است که مقادیر مناسبی هستند. نتایج مدل Hydrus جهت تخمین رواناب دامنههای افقی با شیب صفر دارای 40 درصد خطا در محاسبه اوج رواناب زیرسطحی بود که مناسب نبودهاند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications