فهرس المقالات Alireza Mirarab


  • المقاله

    1 - طراحی مدل بازاریابی عصبی با رویکرد نگرش رفتار مصرف کننده در صنعت بانکداری
    مدیریت بازاریابی , العدد 63 , السنة 19 , تابستان 1403
    هدف: محققین از تلفیق روانشناسی و بازاریابی روش جدیدی بنام بازاریابی عصبی را ابداع کردند که در آن به تاثیر گذاری غیر مستقیم و پایدار بر ذهن مشتری تاکید می‌شود. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مناسب بازاریابی عصبی با رویکرد رفتار مصرف کننده درصنعت بانکداری است. روش: پژوهش حاضر أکثر
    هدف: محققین از تلفیق روانشناسی و بازاریابی روش جدیدی بنام بازاریابی عصبی را ابداع کردند که در آن به تاثیر گذاری غیر مستقیم و پایدار بر ذهن مشتری تاکید می‌شود. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مناسب بازاریابی عصبی با رویکرد رفتار مصرف کننده درصنعت بانکداری است. روش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت پژوهش، کاربردی؛ نحوه و روش پژوهش، کیفی؛ رویکرد پژوهش، استقرایی؛ پارادایم حاکم بر پژوهش، تفسیری؛ استراتژی پژوهش، تئوری داده بنیاد و منبع گردآوری داده¬ها شامل مطالعه مبانی نظری و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش در 2 گروه شامل، مدیران بانک‌های دولتی و خصوصی، اساتید هیئت علمی دانشگاهی حوزه مدیریت و بازاریابی دانشگاه‌های دولتی و آزاد که با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند گلوله برفی، نظرات 20نفر از آنها طی مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به حد اشباع نظری، جمع آوری گردید. از مقبولیّت، انتقال پذیری و تأیید پذیری جهت برآورد روایی و از روش سازگاری درونی (ضریب آلفای کرونباخ=0.91) برای سنجش پایایی استفاده شده است. روش تحلیل داده ها نیز با انجام سه مرحله کدگذاری شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تعداد 245 کد نهایی از مرحله کدگذاری باز استخراج گردید. در مرحله کدگذاری محوری در شرایط علی تعداد 6 مقوله فرعی و 62 کد، شرایط زمینه ای تعداد 5 مقوله فرعی و 41 کد؛ عوامل مداخله گر تعداد 6 مقوله فرعی و 35 کد؛ راهبردها تعداد 9 مقوله فرعی و 58 کد و پیامدها تعداد 10 مقوله فرعی و 63 کد شناسایی شدند. نتیجه گیری: در این تحقیق مدل بازاریابی عصبی با رویکرد نگرش رفتار مصرف کننده در صنعت بانکداری طراحی شده است که انتظار می رود، مورد کاربرد مدیران بانک ها قرار بگیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تبیین و آزمون مدل چهارعاملی ریسک- بازده در شرایط رونق و رکود بازار به شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران
    مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار , العدد 4 , السنة 10 , پاییز 1398
    مدل سنتی CAPM رابطه مستقیم و غیرشرطی بتا (Beta) و بازده مورد انتظار سرمایه گذاران را در یک بازار رو به رونق (up ward) را نشان می دهد به عبارتی وقتی نرخ بازده بازار (Rm) از نرخ بهره بدون ریسک (Rf) بیشتر شود این مدل به خوبی رابطه بین ریسک و بازده را نشان می دهد اما در شرا أکثر
    مدل سنتی CAPM رابطه مستقیم و غیرشرطی بتا (Beta) و بازده مورد انتظار سرمایه گذاران را در یک بازار رو به رونق (up ward) را نشان می دهد به عبارتی وقتی نرخ بازده بازار (Rm) از نرخ بهره بدون ریسک (Rf) بیشتر شود این مدل به خوبی رابطه بین ریسک و بازده را نشان می دهد اما در شرایطی که بازار رو به رکود است (Downward) این مدل توانایی نشان دادن رابطه بین ریسک و بازده را ندارد. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که در بورس اوراق بهاردار تهران رابطه شرطی بین بتا و بازده وجود دارد اما تحقیقات جامعی که نشان دهد که در شرایط رو به رشد شدت این رابطه شرطی چگونه است در مقایسه با شرایط رکود بورس وجود ندارد به عبارت دیگر رابطه مقطعی (cross-section) بین ریسک (بتا) و بازده مشروط به جهت حرکت بازار است سهامی که بتای بالاتری دارند در بازارهای مثبت و سهامی که بتاهای پائین تر برخوردارند در بازارهای منفی عملکرد مناسب تری خواهند داشت. بنظر می رسد علاوه بر تاثیر متغیرهای جهت بازار و اندازه، بایستی متغیرهای دیگری من جمله تاثیر ، بتا همچنین عامل مومنتوم همزمان مورد آزمون قرار گیرد چراکه بنظر می رسد اضافه کردن عامل مومنتوم به مدل سه عامله فاما فرنچ، قدرت پیش بینی مدل سه عامله سنتی فاما فرنچ (1992) را افزایش می دهد. تحقیق حاضر سعی دارد با استفاده از مدل چهار متغیره Fama-french (1993) تاثیر این عوامل ، وعامل شتاب(مومنتوم) در شرایط رو به رونق و رو به رکود بورس مورد بررسی قرار دهد. تفاصيل المقالة