فهرس المقالات حسین عزیزی


  • المقاله

    1 - یک رویکرد جدید مبتنی بر تحلیل پوششی داده‌ها با مرز دوگانه برای رتبه‌بندی قواعد کشف شده از داده‌کاوی
    پژوهش های نوین در ریاضی , العدد 13 , السنة 4 , بهار 1397
    تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) یک رویکرد نسبتاً جدید با ماهیت داده‌ای برای ارزیابی عملکرد مجموعه‌ای از موجودیت‌های همتا به نام واحدهای تصمیم‌گیری (DMUها) است که چندین ورودی را به چندین خروجی تبدیل می‌کنند. DEA در دوره‌ی زمانی نسبتاً محدودی تبدیل به ابزار کمّی و تحلیلی قدرتمن أکثر
    تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) یک رویکرد نسبتاً جدید با ماهیت داده‌ای برای ارزیابی عملکرد مجموعه‌ای از موجودیت‌های همتا به نام واحدهای تصمیم‌گیری (DMUها) است که چندین ورودی را به چندین خروجی تبدیل می‌کنند. DEA در دوره‌ی زمانی نسبتاً محدودی تبدیل به ابزار کمّی و تحلیلی قدرتمندی برای اندازه‌گیری و ارزیابی عملکرد شده است. در مقاله‌ای به قلم طلوع و همکاران [5]، آنها یک مدل DEAی جدید برای پیدا کردن کارآترین قاعده‌ی ارتباطی در داده‌کاوی پیشنهاد کردند. آنگاه، با استفاده از این مدل، آلگوریتمی برای رتبه‌بندی قواعد ارتباطی با در نظر گرفتن معیارهای متعدد ایجاد کردند. در این مقاله، ما نشان می‌دهیم که مدل آنها تنها یک قاعده‌ی ارتباطی کارآی خوشبینانه را به طور شانسی انتخاب می‌کند و کاملاً وابسته به روش حل یا برنامه‌ی نرم‌افزاری است که برای حل مسئله استفاده می‌شود. به علاوه، نشان داده می‌شود که آلگوریتم پیشنهادی آنها تنها می‌تواند قواعد کارآی خوشبینانه را به طور تصادفی رتبه‌بندی کند، و قادر به رتبه‌بندی DMUهای غیرکارآی خوشبینانه نیست. همچنین، به معایب دیگری در این مقاله، اشاره می‌کنیم و رویکرد جدید «DEA با مرز دوگانه» را برای ایجاد یک رتبه‌بندی کامل قواعد ارتباطی پیشنهاد می‌کنیم. یک مثال عددی برخی از محتویات مقاله را توضیح خواهد داد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - اندازه‌گیری اسلک‌های ناکارایی سیستم‌های شبکه‌ای در حضور منابع مشترک
    پژوهش های نوین در ریاضی , العدد 37 , السنة 8 , تابستان 1401
    ارزیابی عملکرد یکی از کارهای مهم در مدیریت به منظور درک بهتر موفقیت‌های گذشته‌ی یک واحد تولیدی و برنامه‌ریزی برای توسعه‌ی آینده‌ی ‏آن است. هدف مشخص کردن آن است که چقدر می‌توان انتظار داشت که واحد مورد نظر با مقدار کنونی ورودی بتواند خروجی خود را افزایش ‏دهد، یا أکثر
    ارزیابی عملکرد یکی از کارهای مهم در مدیریت به منظور درک بهتر موفقیت‌های گذشته‌ی یک واحد تولیدی و برنامه‌ریزی برای توسعه‌ی آینده‌ی ‏آن است. هدف مشخص کردن آن است که چقدر می‌توان انتظار داشت که واحد مورد نظر با مقدار کنونی ورودی بتواند خروجی خود را افزایش ‏دهد، یا اینکه ضمن تولید میزان کنونی خروجی، صرفاً با افزایش کارایی، چقدر می‌توان در ورودی صرفه‌جویی کرد. یک سیستم معمولاً متشکل از ‏بخش‌های متعدد است، که هر کدام کارکردهای خاصی را انجام می‌دهند. وقتی که به عملکرد سیستم به‌عنوان یک واحد کامل علاقه‌مند هستیم، ‏که در آن فقط ورودی‌های وارد شده به سیستم و خروجی‌های خارج شده از سیستم در نظر گرفته می‌شوند، به آن تحلیل واحد کامل یا جعبه‌ی ‏سیاه می‌گویند، زیرا اینکه چگونه ورودی‌ها از طریق محصولات بینابینی به خروجی‌ها تبدیل می‌شوند، مورد توجه نیست. تحلیل واحد کامل، ایده‌ای ‏کلی از عملکرد یک واحد را به دست می‌دهد. با این حال، از آنجا که یک سیستم معمولاً متشکل از چندین بخش است که به‌طور وابسته به هم ‏عمل می‌کنند، لذا صرف نظر کردن از عملیات بخش‌های تشکیل دهنده ممکن است نتایج گمراه کننده‌ای را در پی داشته باشد. برای ارزیابی ‏صحیح عملکرد یک سیستم، این مقاله مجموعه‌ای از مدل‌های جمعی ارائه می‌کند. مدل‌های پیشنهادی، اسلک‌های ناکارایی یک سیستم را از دو ‏دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه اندازه‌گیری می‌کنند. لذا یک ارزیابی کلی از عملکرد هر سیستم به دست می‌آید. مثالی از صنعت بانکداری در ایران ‏برای توضیح دادن چگونگی محاسبه‌ی اسلک‌های ناکارایی‌های سیستم و فرآیندها ارائه می‌شود.‏ تفاصيل المقالة