فهرس المقالات جلیل توتونچی


  • المقاله

    1 - رهیافت کینزی جدید قابلیت جایگزینی نرخ ارز در انتظارات تورمی: مدل تعادل عمومی پویای تصادفی
    اقتصاد کاربردی , العدد 2 , السنة 12 , تابستان 1401
    شکاف عمیق بین نرخ تورم و نرخ بهره‌ای که اقتصاد ایران در دو دهه گذشته با آن مواجهه شده است این نکته را یادآوری می‌کند که در پیدایش انتظارات تورمی عامل مهمی از دید سیاست‌گذاران اقتصادی پنهان مانده است. طبق تئوری جانشینی پول عدم اطمینان نسبت به نرخ تورم باعث می‌شود که افرا أکثر
    شکاف عمیق بین نرخ تورم و نرخ بهره‌ای که اقتصاد ایران در دو دهه گذشته با آن مواجهه شده است این نکته را یادآوری می‌کند که در پیدایش انتظارات تورمی عامل مهمی از دید سیاست‌گذاران اقتصادی پنهان مانده است. طبق تئوری جانشینی پول عدم اطمینان نسبت به نرخ تورم باعث می‌شود که افراد در سبد دارایی‌های خود ارز خارجی را جایگزین پول داخلی کنند، بنابراین افزایش تقاضا ارز خارجی منجر به کاهش قدرت عمل سیاست‌های پولی کشور برای ثابت نگهداشتن قیمت‌ها می‌شود. این پژوهش با هدف ﺑﺮرﺳﻰ اﻣﻜﺎن ورود ﺳﺎز و ﻛﺎر ﻧﺮخ ارز در ﻛﻨﺎر ﺳﺎز و ﻛﺎر ﻧﺮخ ﺑﻬﺮه در اﺛﺮﮔﺬاری ﺳﻴﺎﺳﺖ‌ﻫﺎی ﭘﻮﻟﻰ در چارچوب رویکرد کینزی جدید و مدل تعادل عمومی پویای تصادفی، داده‌های اقتصادی را برای دوره 1375 تا 1398 بررسی کرد. نتایج بدست آمده ناشی از برآورد پارامترها و مقایسه گشتاورهای الگو، مقادیر واقعی و سطح پاسخ‌دهی به شوک‌های نرخ ارز و نرخ بهره حکایت از آن دارد که نرخ ارز قابلیت جایگزینی به جای نرخ بهره را به میزان 0/55 واحد در انتظارات تورمی دارد. نتایج نشان می‌دهد که تورم نسبت به شکاف تولید واکنش کمتری به شوک نرخ بهره دارد و عکس‌العمل نرخ تورم نسبت به شوک نرخ ارز قابل تامل می‌باشد. با توجه به این خروجی‌ها می‌توان نتیجه گرفت به منظور دست یافتن به ثبات اقتصادی، بانک مرکزی می‌تواند نرخ ارز را به همراه نرخ بهره در اعمال سیاست پولی بکار برد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - اثرات وابسته به وضعیت کل‌های پولی بر فشار بازار ارز در اقتصاد ایران
    تحلیل بازار سرمایه , العدد 10 , السنة 3 , زمستان 1402
    هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی اثرات وابسته به وضعیت کل‌های پولی بر فشار بازار ارز در اقتصاد ایران با استفاده از داده‌های فصلی و طی بازه‌ی زمانی 1400:03-1380:01 است. بدین منظور ابتدا شاخص فشار بازار ارز در پرتوی رویکرد کوماه (۲۰۰۷) محاسبه شده است؛ نتایج نشان می‌دهد که شا أکثر
    هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی اثرات وابسته به وضعیت کل‌های پولی بر فشار بازار ارز در اقتصاد ایران با استفاده از داده‌های فصلی و طی بازه‌ی زمانی 1400:03-1380:01 است. بدین منظور ابتدا شاخص فشار بازار ارز در پرتوی رویکرد کوماه (۲۰۰۷) محاسبه شده است؛ نتایج نشان می‌دهد که شاخص فشار بازار ارز ایران از الگویی غیرخطی تبعیت می‌کند. پس از آن با استفاده از آزمون ریشه واحد لی و استرازیسیچ (2003) پایایی سری‌های زمانی با لحاظ یک نقطه‌ی شکست ساختاری تأیید شده است و سپس با بهره‌گیری از رویکرد پیشنهادی لی و استرازیسیچ (2003)، پسماند سری‌های زمانی استخراج شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل مارکوف سوئیچینگ گارچ حاکی از آن است که در رژیم پایین فشار بازار ارز، متغیر پایه پولی (MB) با ضریب 29/0 بیشترین تأثیر را بر فشار بازار ارز ایران دارد و پس از آن متغیرهای نقدینگی (M2) و حجم پول (M1) به ترتیب با ضرایب 06/0 و 01/0 موجب تشدید فشار بازار ارز می‌شوند با چرخش رژیم و قرار گرفتن در رژیم بالای فشار بازار ارز نیز متغیرهای پایه پولی، نقدینگی و حجم پول به ترتیب با ضرایب 88/0، 54/0 و 31/0 منجر به بروز فشار در بازار ارز می‌شوند. تفاصيل المقالة