فهرس المقالات زهرا ایرانمنش


  • المقاله

    1 - بررسی تقابل‏ ها در پنج داستان منتخب از بخش تاریخی شاهنامه (بهرام گور، خسرو انوشیروان، یزدگرد سوم، اردشیر بابکان، بهمن) بر مبنای رویکرد تقابل لویی استروس
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 5 , السنة 14 , زمستان 1401
    در این مقاله به بررسی تقابل ها در پنج داستان منتخب از بخش تاریخی شاهنامه (بهرام گور، پادشاهی خسرو انوشیروان، یزدگرد سوم، اردشیر بابکان، بهمن) بر مبنای رویکرد تقابل لویی استروس پرداخته ایم. روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر سندپژوهی و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. أکثر
    در این مقاله به بررسی تقابل ها در پنج داستان منتخب از بخش تاریخی شاهنامه (بهرام گور، پادشاهی خسرو انوشیروان، یزدگرد سوم، اردشیر بابکان، بهمن) بر مبنای رویکرد تقابل لویی استروس پرداخته ایم. روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر سندپژوهی و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. بررسی تقابل در داستان های مورد بررسی نشان می دهد که عنصر تقابل در این داستان ها بسیار برجسته و پررنگ است و در واقع طرح هر کدام از این داستان های تاریخی بر مبنای تقابل است. نوع تقابل ها در این داستان ها به دلیل تاریخی بودن آن ها، عمدتا از نوع تقابل شخصیت های انسانی است. تقابل های دیگری نیز غیر از تقابل میان شخصیت های انسانی در این داستان ها دیده می شود، که از میان آن ها می توان به تقابل ایدئولوژی ها، عدالت و ظلم، فضایل و رذایل اخلاقی، تقابل صفات انسانی همچون جنگاوری و شجاعت با ضعف و ناتوانی، تقابل نژادی و قومی و مواردی از این قبیل اشاره کرد. در مجموع، با اینکه داستان های منتخب، از نوع داستان های تاریخی هستند، اما مؤلفه های رویکرد و نظریة لوی استروس در آنها دیده می شود و انگیزۀ این شخصیت ها از تقابل، صرفا انگیزه های ذکر شده در کتب تاریخی نیست، بلکه آرمان ها و اهداف و همچنین تیپ شخصیتی و خصایل روانی آنها نیز در این تقابل ها تأثیر مستقیم گذاشته است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی تطبیقی باور به آزادی انسان در اندیشه‏‌های ویلیام بلیک و مولانا
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 4 , السنة 6 , پاییز 1401
    یکی از زمینه ‌های مطالعاتی در ادبیات تطبیقی بررسی موضوع، جایگاه، بیان ادبی و مواردی از این قبیل در آثار شاعران است. جنبه‌های اصلی بررسی تطبیقی، موضوع و اندیشه و احساس است. هدف پژوهش این است که با روش توصیفی ـ تحلیلی باورمندی انسان نسبت به آزادی را در اشعار بلیک و مولانا أکثر
    یکی از زمینه ‌های مطالعاتی در ادبیات تطبیقی بررسی موضوع، جایگاه، بیان ادبی و مواردی از این قبیل در آثار شاعران است. جنبه‌های اصلی بررسی تطبیقی، موضوع و اندیشه و احساس است. هدف پژوهش این است که با روش توصیفی ـ تحلیلی باورمندی انسان نسبت به آزادی را در اشعار بلیک و مولانا را با یکدیگر مقایسه کند. برای شناخت پیوند ادبیات جهان و ایران و میزان تأثیرپذیری ادیبان گوناگون از یکدیگر ضروری است که مطالعات تطبیقی جهانی انجام شود. در این پژوهش اندیشة مولانا و بلیک در اشعار مهم است و بررسی می شود. در این پژوهش این نتایج حاصل شده است که روحیة آرام بلیک کاملاً با وضعیت جامعة روزگار خود سازگار نبوده و نگرش او نسبت به آزادی این روحیاتش را نشان می ‌دهد. ملکوت، مادی‌ گرایی و علم‌ پرستی، وحدت وجود و توجه به جهان درونی انسان و تخیّل از جمله نشانه ‌های سبک عراقی است که در اشعار مولانا وجود دارد و این نشانه ‌ها در اشعار بلیک هم به چشم می‌ خورد. آزادی مولانا عرفانی و فردی است و با ترک تعلقات دنیوی و دلبستگی‌های معنوی و فردی بیان می‌شود. در مقابل آن آزادی بلیک اجتماعی و سیاسی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی طرح‌واره‌ها‌ در کشف‌المحجوب و تذکرةالاولیای عطار نیشابوری (نمونۀ مورد پژوهش: حلاج)
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 4 , السنة 17 , پاییز 1400
    عمق سخنان حلاج از یک‌سو، رازگونگی و بیان‌ناپذیری آن از سوی دیگر موجب‌ شده عارفان در بازتاب احوال او به زبانی خاص متوسل شوند. در این میان استعاره از نظر قابلیت‌های تصویرگری و انتقال، مهم‌ترین ابزار زبانی در ذکر تجربه‌های بیان‌ناپذیر عارفان‌ بوده‌ است. استعاره‌های تصویری أکثر
    عمق سخنان حلاج از یک‌سو، رازگونگی و بیان‌ناپذیری آن از سوی دیگر موجب‌ شده عارفان در بازتاب احوال او به زبانی خاص متوسل شوند. در این میان استعاره از نظر قابلیت‌های تصویرگری و انتقال، مهم‌ترین ابزار زبانی در ذکر تجربه‌های بیان‌ناپذیر عارفان‌ بوده‌ است. استعاره‌های تصویری در تنگنای حروف به کمک عارف آمده تا او بهتر بتواند تجارب عرفانی، مفاهیم درونی و انتزاعی را بیان‌ کند. مقالۀ حاضر، درصدد است تا نشان ‌دهد عارفان به‌ویژه عطار و هجویری، تجارب معنوی و شخصیت پیچیدۀ حلاج را با چه سازوکاری مفهوم‌سازی می‌کنند. این بررسی نشان‌ می‌دهد که عطار برای نشان‌ دادن جهان عرفانی حلاج بیش از هجویری از مفاهیم استعاری بهره‌ گرفته ‌است. برای دست‌یابی به این اهداف با استفاده از شیوة توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر داده‌های کتابخانه‌ای به موضوع پرداخته شده است. نتیجه آنکه طرح‌وارۀ حرکتی بیش از دو طرح‌وارۀ دیگر به‌کارگرفته‌شده و به کمک آن مفاهیم انتزاعیِ شوق، تصوف، وصال، معرفت، رضا، شوق و ... بازنمایی ‌شده ‌است. بنابراین، طرح‌وارۀ حرکتی، طرح‌وارۀ غالب است که نشان می‌دهد، عارفان هستی را در جوششی مداوم و پویشی متکامل می‌دانند. ضمن اینکه سبک هنری‌ و عارفانه‌تر عطار در مقایسه با هجویری آشکار می‌شود. تفاصيل المقالة