فهرس المقالات زهرا خسروی و مکانی


  • المقاله

    1 - بررسی تطبیقی جایگاه مضامین اجتماعی در "مقامات" بدیع الزمان همدانی و "حدیث عیسی بن هشام" محمد مولیحی
    مطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 1 , السنة 16 , بهار 1401
    شناخت و تحلیل آثار ادبی و زندگی آفرینندگان آن آثار بدون بررسی و تحلیل جامعه و فرهنگی که در سایه آن نشو و نما یافته اند، میسر نیست. به عبارت دیگر، تحقیق و تدقیق در نحوه معیشت،روابط اجتماعی،باورها،شکست ها و پیروزی ها،دردها و شادی ها و فراز و نشیب های جامعه ای که هنرمند در أکثر
    شناخت و تحلیل آثار ادبی و زندگی آفرینندگان آن آثار بدون بررسی و تحلیل جامعه و فرهنگی که در سایه آن نشو و نما یافته اند، میسر نیست. به عبارت دیگر، تحقیق و تدقیق در نحوه معیشت،روابط اجتماعی،باورها،شکست ها و پیروزی ها،دردها و شادی ها و فراز و نشیب های جامعه ای که هنرمند در آن زندگی می کند،بررسی دقیق تر و جامع تر زندگی و آثار او را میسر می سازد."مقامات" مهم‌ترین اثر "بدیع‌الزمان همدانی"است که به عربی نوشته شده و نخستین بار به همراه شرح آن در 51 مقامه، در سال ۱۸۸۹ میلادی در بیروت به طبع رسید. ایشان شیوه ای نو در نثرنویسی عربی پدید آورد؛ قهرمان مقامات او ابوالفتح اسکندری هر بار در لباسی ظاهر می‌شود و در شهرهای مختلف سیاحت کرده و درخصوص مسائل گوناگون چون ادیبی توانا سخن می‌گوید.همین امر موجب شده که او نام شهرهای گوناگون به ویژه شهرهای ایران را بر مقامات خود بگذارد.مقامات برای بدیع‌الزمان به مثابه آوردگاه ادبی است.او داستان را محلی برای نمایش قدرت ادبی خود در بکارگیری عبارات مسجوع همراه با تشبیه،کنایه،استعاره و ضرب‌المثل می بیند.نویسندگانی نیز در دوره ی معاصر از شیوه ی وی پیروی کرده و اندیشه های خود را در قالب "مقامه" بیان کردند که در این میان می توان از چهره های سرشناسی چون محمد مویلحی،ناصیف یازجی،احمد شوقی،محمدتوفیق بکری و حافظ ابراهیم نام برد.این پژوهش که به شیوه ی تطبیقی تحلیلی نگاشته شده، به بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در "مقامات"بدیع الزمان همدانی و "حدیث عیسی بن هشام"محمد مویلحی پرداخته است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - زندگی و مرگ در اشعار فوزی معلوف و احمد شاملو
    مطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 1 , السنة 7 , بهار 1392
    شاعران معاصر ایرانی و عرب، به ویژه شاعران مکتب مهجر در ادب عربی ، زندگی ،مرگ و سرنوشت انسان بعد از مرگ را به گونه های مختلف، دست مایه تأملات شاعرانه خویش قرار داده اند؛ چنانکه اندیشه در این موضوعات جریانی مداوم در شعر معاصربوده است. فوزی معلوف و احمد شاملو دیدگاههای درخ أکثر
    شاعران معاصر ایرانی و عرب، به ویژه شاعران مکتب مهجر در ادب عربی ، زندگی ،مرگ و سرنوشت انسان بعد از مرگ را به گونه های مختلف، دست مایه تأملات شاعرانه خویش قرار داده اند؛ چنانکه اندیشه در این موضوعات جریانی مداوم در شعر معاصربوده است. فوزی معلوف و احمد شاملو دیدگاههای درخور توجه، و در بیشتر موارد مشابهی در این زمینه دارند. هر دو شاعر نسبت به زندگی بدبین هستند و آن را صحنهنبرد بین خیر و شر میبینند، هر چند شاملو در مواقعی که اوضاع اجتماعی بر وفق مراد اوست نسبت به زندگی خوشبین می شود. این دو مرگ را تنها راه نجات از دردها وسختی های زندگی می دانند. از دیدگاه آنان مرگ واقعیتی محتوم است که باید در مقابل آن سر تعظیم فرود آورد. این دو از دست مرگ به دامان عشق پناه می برند، در عینحال مرگ را پایان زندگی انسان نمی دانند. تفاصيل المقالة