فهرس المقالات علی یوسفی


  • المقاله

    1 - پدیدارشناسی تجربی تعاملات دگرجنس‌خواهانه (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد)
    مطالعات جامعه شناسی , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1398
    نیاز جنسی و ارتباط با جنس مخالف یک نیاز اولیه طبیعی است که در جوامع مختلف مطابق با هنجارهای معینی که مهم ترین آن ها ازدواج است، تامین می گردد. با این حال برخی از روابط دگرجنس خواهانه، خارج از چارچوب ازدواج جریان دارد و بیشتر تحت تاثیر هنجارهای شخصی تنظیم می شود و با شیو أکثر
    نیاز جنسی و ارتباط با جنس مخالف یک نیاز اولیه طبیعی است که در جوامع مختلف مطابق با هنجارهای معینی که مهم ترین آن ها ازدواج است، تامین می گردد. با این حال برخی از روابط دگرجنس خواهانه، خارج از چارچوب ازدواج جریان دارد و بیشتر تحت تاثیر هنجارهای شخصی تنظیم می شود و با شیوه های مختلف توجیهی و پنهان سازی نیز تداوم پیدا می کند. این نوشتار درصدد است با تحلیل پدیدارشناختی تجربه های دگرجنس خواهانه و خارج از چارچوب ازدواج در بین تعدادی از مشارکت کنندگان دانشجو در دانشگاه فردوسی مشهد، دلائل انگیزه های این نوع روابط را آشکار نماید. در تحلیل تجربه های دگرجنس خواهی 22 مشارکت کننده که به روشی هدف مند انتخاب شده اند، پنج نوع ارتباط با جنس مخالف شامل ارتباط کلامی بدون عاطفه، عاطفی یک سویه، عاطفی دوسویه، عاطفی- جسمی و عاطفی- جنسی مورد مبنا قرار گرفته و با معناکاوی آن ها پنج معنای عمده شامل انگیزه فرصتی، تجربه ارتباط متفاوت، میل به ازدواج، عشق و تعلق و لذت جنسی انتزاع گردیده است. نتایج نشان می دهد نیازهای جنسی و نیازهای اجتماعی در هم آمیخته اند و این در هم آمیختگی و نظام توجیهی آن پوشش مثبتی را برای تداوم روابط خارج از ازدواج در بین مشارکت کنندگان فراهم ساخته است. بعلاوه تفاوت های جنسیتی و شرایط فرهنگی اجتماعی پیرامونی در شکل دادن به انواع روابط دگرجنس خواهانه و هم چنین برقراری تناسب میان انواع انگیزه ها و انواع روابط میان دوجنس، سهم بسزائی دارند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مرور انتقادی نظریه ی سیمای شهر لینچ: نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان و بازشناسی هویت کالبدی شهر
    مطالعات جامعه شناختی شهری , العدد 1 , السنة 7 , بهار 1396
    لینچ به عنوان نظریه‌پردازی شاخص در حوزه‌ی نشانه‌شناسی شهری برای اینکه بداند چگونه افراد هویت شهر خود را به دیگران می‌شناسانند، به نشانه‌شناسی نقشه‌های ادراکی (تصویر شهر در ذهن شهروندان) می‌پردازد. با این وجود، بویژه نشانه‌شناسان اجتماعی معتقدند لینچ در نظریه‌ی خود از مف أکثر
    لینچ به عنوان نظریه‌پردازی شاخص در حوزه‌ی نشانه‌شناسی شهری برای اینکه بداند چگونه افراد هویت شهر خود را به دیگران می‌شناسانند، به نشانه‌شناسی نقشه‌های ادراکی (تصویر شهر در ذهن شهروندان) می‌پردازد. با این وجود، بویژه نشانه‌شناسان اجتماعی معتقدند لینچ در نظریه‌ی خود از مفهوم هویت کالبدی که ناظر بر سه مفهوم انسان، محیط و فرهنگ می‌باشد و نیز دلالت‌های ضمنی عناصر موجود در نقشه‌های ادراکی غافل بوده است. حال آنکه پاسخ به این انتقاد در نقشه‌های ادراکی لینچ نهفته است. بنابر مفهوم خوانایی لینچ، آنجائی که نشانه‌های شهری برای شهروندان قابل ادراک نباشند و تصویر واضحی از شهر در ذهن آنها شکل نگیرد، بی‌هویتی کالبدی رخ می‌دهد و در واقع نشانه‌های شهری جایگاه خود را در حافظه و خاطره‌ی جمعی از دست می‌دهند. بنابراین در نوشتار حاضر سعی شده تا به شیوه‌ی مرور انتقادی دریابیم که منطق بازشناسی هویت کالبدی شهر ازطریق نشانه‌شناسی نقشه‌های ادراکی شهروندان چیست. این بررسی نشان داد آن دسته از نشانه‌های موجود در نقشه‌های ادراکی که دال بر موضوعی مشترک در بین مردمند (مانند: مکان‌های سازنده خاطره‌ی جمعی، ابنیه‌ی تاریخی یا مکان‌های دارای کاربری معین) یا نشانه‌هایی که از کیفیت خوانایی برخوردارند (مانند: مشاهده‌پذیری در شب) نمایانگر هویت کالبدی فضای شهرند. مادامی که نشانه‌های شهر در نقشه‌های ادراکی ساکنانش پررنگ باشد، هویت کالبدی شهر تداوم دارد به طوری که تغییر، جابه‌جایی یا تخریبشان موجب واکنش جمعی می‌شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تعامل اجتماعی همسایگی، مسأله‌ای شهری
    مطالعات جامعه شناختی شهری , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1401
    لازمه شکل‌گیری جامعه، تعاملات مستمر است و"عیار" سلامت جامعه، تعاملات‌ گرم است. بخش عظیمی از جمعیت جامعة ایران، در شهرها زندگی می‌کنند. اقتضای زندگی شهری، فشردگی جمعیت است و زندگی در شهر، معمولاً داشتن همسایگان متعدد را سبب می‌شود. کم ‌و‌ کیف تعاملات، کیفیت زندگی را متأث أکثر
    لازمه شکل‌گیری جامعه، تعاملات مستمر است و"عیار" سلامت جامعه، تعاملات‌ گرم است. بخش عظیمی از جمعیت جامعة ایران، در شهرها زندگی می‌کنند. اقتضای زندگی شهری، فشردگی جمعیت است و زندگی در شهر، معمولاً داشتن همسایگان متعدد را سبب می‌شود. کم ‌و‌ کیف تعاملات، کیفیت زندگی را متأثر می‌سازد؛ ازین‌رو اندازه و وضعیت تعاملات همسایگی در جامعة ایران، موضوعی قابل‌اعتناست. هدف این نوشتار، توصیف وضع تعاملات اجتماعی همسایگی در ایران است؛ آن‌گونه که جامعه‌شناسان ادراک و گزارش کرده‌اند. تحقیق حاضر به 30 مقالة پژوهشی معتبر که 22 جامعه‌شناس برجستة ایرانی نوشته‌اند، (از مجموعه 714 اثر 119 جامعه‌شناس) استناد کرده است. روش مورد استفاده، روش تحلیل محتوای جهت‌دار است. داده‌های بررسی‌شده حاکی از وجود مشکل، فقدان تعاملات همسایگان،کمبود و کاهش روابط و تعاملات همسایگان، ضعف تعاملات گرم همسایگان، تعاملات سرد همسایگان، شناخت محدود همسایگان نسبت به ‌هم وکم بودن اعتماد همسایگان به یکدیگر بوده است. هرکدام از این مشکلات، مشتمل بر مشکلات تعاملی جزئی‌تری است که نشان می‌دهد؛ تعاملات اجتماعی همسایگی در ایران بسیار "کم‌عیار" و بیمار است. تفاصيل المقالة