فهرس المقالات فروغ فرساد


  • المقاله

    1 - تعیین ارجحیت نیروگاه‎های سیکل ترکیبی شهدای پاکدشتو بادی کهک بر اساس شاخص‎های محیط‎زیستی
    علوم و تکنولوژی محیط زیست , العدد 4 , السنة 20 , تابستان 1397
    زمینه و هدف : آلودگی‌های زیست‎محیطی، محصول فرعی و ناخواسته فعالیت‌های صنعتی مختلف است که باعث شده محیط‎زیست بیش‌تر از پیش در معرض تهدید قرار گیرد. از طرفی، با توجه به رشد جمعیت و بالا رفتن مصرف سالانه برق کشور ضرورت احداث و ساخت نیروگاه‎های جدید الزامی است. أکثر
    زمینه و هدف : آلودگی‌های زیست‎محیطی، محصول فرعی و ناخواسته فعالیت‌های صنعتی مختلف است که باعث شده محیط‎زیست بیش‌تر از پیش در معرض تهدید قرار گیرد. از طرفی، با توجه به رشد جمعیت و بالا رفتن مصرف سالانه برق کشور ضرورت احداث و ساخت نیروگاه‎های جدید الزامی است. نوع نیروگاه‎ها بر اساس طیف گسترده‎ای از معیارها اولویت‌بندی می‌شوند. در این تحقیق، با در نظر گرفتن شاخص‎های مختلف زیست‎محیطی، اقتصادی و اجتماعی به تعیین اولویت نیروگاه‌های بادی کهک به عنوان بزرگ‌ترین نیروگاه بادی کشور و نیروگاه سیکل ترکیبی پاکدشت به عنوان بزرگ‌ترین نیروگاه سیکل ترکیبی کشور پرداخته شده است.روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای وزن‎دهی معیارها و همچنین برای تعیین ارجحیت انتخاب نیروگاه از فرآیندTOPSIS استفاده شده است. بدین منظـور روش ترکیبـی (AHPTOPSIS) مـورد اسـتفاده قرار گرفت. این دو روش از جمله مهم‌ترین و پرکاربردترین روش‌های تصمیم‌گیری محسوب می‌شوند و انتظار می‌رود که ترکیب آن‌ها بتواند نتایج بهینه‌ای ارائه دهد. یافته‌ها : در میان 5 معیار اصلی زیست‌محیطی که خبرگان اوزان هریک را تعیین کردند شاخص آب با وزن (451/0) در رتبه اول، هوا با وزن (234/0) در رتبه دوم، شاخص مربوط به پیامدهای اقتصادی- اجتماعی با بردار ویژه (120/0) در رتبه سوم، خاک با بردار ویژه (114/0) در رتبه چهارم و همچنین، سایر اثرات زیست‎محیطی( به جز آب، هوا، خاک) با توجه به وزن به دست آمده از محاسبات با مقدار (081/0) در رتبه پنجم قرار گرفته‌اند. بحث و نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که نیروگاه بادی به دلایل مختلفی مانند: نیاز نداشتن به سوخت‌های فسیلی، آلودگی‌های کمتر زیست‌محیطی و پایداری بیشتر، مناسب‌تر از نیروگاه سیکل ترکیبی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ارزیابی تغییرات پارامترهای فیزیکوشیمیایی و وضعیت تروفی تالاب بین المللی انزلی بر اساس شاخص کارلسون (TSI )
    علوم و تکنولوژی محیط زیست , العدد 10 , السنة 23 , زمستان 1400
    زمینه و هدف: تالاب بین المللی انزلی مهمترین تالاب حوضه جنوبی دریای کاسپین است و عواملی مانند حجم زیاد ازت و فسفر ورودی، آن را به سمت پرغذایی سوق داده است، هدف اصلی در این مقاله بررسی روند پرغذایی تالاب انزلی و بررسی تغییرات سطح تروفی در فصول و بخشهای مختلف تالاب می باشد أکثر
    زمینه و هدف: تالاب بین المللی انزلی مهمترین تالاب حوضه جنوبی دریای کاسپین است و عواملی مانند حجم زیاد ازت و فسفر ورودی، آن را به سمت پرغذایی سوق داده است، هدف اصلی در این مقاله بررسی روند پرغذایی تالاب انزلی و بررسی تغییرات سطح تروفی در فصول و بخشهای مختلف تالاب می باشد .روش بررسی: در این تحقیق طی سال 1397 در 5 ایستگاه به طور فصلی فاکتورهای نیتروژن کل، فسفر کل، عمق دید سکشی و کلروفیل a نمونه برداری و اندازه‌‌گیری شد و با استفاده از شاخص تروفی کارلسون ،سطح تروفی بخشهای مختلف تالاب محاسبه گردید.یافته ها: بر اساس آزمون ANOVA یکطرفه و توکی، میانگین داده های pH از نظر مکانی و فاکتورTN از نظر زمانی دارای تفاوت معنی دار می باشند (05/0 >p). فاکتورTP از نظر زمانی و مکانی، تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد. با توجه به نتایج حاصل تمامی بخشهای تالاب انزلی در حالت یوتروف است و بیشترین مقادیر TSI (TN/TP) در بخش مرکزی 49/70 تالاب گزارش شده است که بر اساس شاخص کارلسون و استانداردOECD در مرحله هایپرتروف قرار دارد، با توجه به شاخص تروفی کارلسـون بر اسـاس فسـفر کل(TP) تمامی بخشهای تالاب، در شرایط هایپرتروف قرار گرفته اند که بالاترین مقدار آن در بخش شرقی تالاب 36/93 به ثبت رسیده است و بیشترین مقدار 18 /19 = TN/TP در کل تالاب در فصل تابستان گزارش شده است.بحث و نتیجه گیری : روند پرغذایی تالاب انزلی در سال 1397 مانند گذشته روند رو به رشدی را داشته و در بسیاری از بخشهای تالاب در مرحله نهایی ( هایپرتروف ) قرار دارند. نظارت بر بار ورودی رودخانه ها، ترویج کشاورزی پایدار، جلوگیری از تغییر کاربری زمینها، میتواند از این روند رو به رشد جلوگیری کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره بر پایه سیستم های اطلاعات جغرافیایی در مکان یابی محل دفع پسماندهای خطرناک (مطالعه موردی: استان بوشهر)
    علوم و تکنولوژی محیط زیست , العدد 3 , السنة 23 , بهار 1400
    زمینه و هدف: امروزه به دلیل گسترش شهرها و مناطق صنعتی مقادیر زیادی از مواد صنعتی و خطرناک تولید می شود که به منظور جلوگیری از اثرات دراز مدت و خطرناک آن بر جوامع انسانی و محیط زیست، انتخاب بهترین محل برای این پسماندها را به عنوان مهمترین اقدام مدیریتی تبدیل به یکی از مه أکثر
    زمینه و هدف: امروزه به دلیل گسترش شهرها و مناطق صنعتی مقادیر زیادی از مواد صنعتی و خطرناک تولید می شود که به منظور جلوگیری از اثرات دراز مدت و خطرناک آن بر جوامع انسانی و محیط زیست، انتخاب بهترین محل برای این پسماندها را به عنوان مهمترین اقدام مدیریتی تبدیل به یکی از مهمترین و پیچیده ترین تصمیم گیری ها در مدیریت شهری کرده است. در این راستا استان بوشهر به دلیل وجود واحدهای صنعتی متعدد به ویژه پالایشگاه ها نیاز به راهکاری مدیریتی در مورد پسماندهای خطرناک دارد. پیدا کردن محلی بهینه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره بر پایه سیستم های اطلاعات جغرافیایی که هم دارای کمترین خطرات زیست محیطی بوده و هم از لحاظ اقتصادی بهینه باشد، هدف اصلی این مقاله است.روش بررسی: در این تحقیق از 24 پارامتر برای تجزیه و تحلیل مکانیابی محل دفع پسماند خطرناک در استان بوشهر که بر اساس روش دلفی انتخاب گردیدند، استفاده شد. معیارهای انتخابی به دو دسته اکولوژیکی و اقتصادی اجتماعی تقسیم شده و از روش ANP جهت وزن دهی به معیارها استفاده شد. در مرحله نهایی مکان های مناسب برای مکانیابی بر مبنای روش WLC مبتنی برGIS مشخص شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که معیارهای اکولوژیکی بیشترین امتیاز (34/61 درصد) را آورده اند و کاربری اراضی هم بیشترین وزن (27/0) و تبخیر کمترین وزن (0017/0) را داشته است. همچنین 13/6 درصد از سطح استان دارای توان خیلی زیاد و 7/17% از سطح مطقه کاملاً نامناسب برای دفع پسماند های خطرناک شناسایی شده است.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اهمیت و وزن قابل توجه معیارهای زیست محیطی در اولویت بندی مناطق پیشنهادی دفع این نوع از پسماند‍ها در استان بوشهر را بیان داشته و کارایی مدل به کار رفته در تلفیق GIS و MCDM را نشان داده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - Utilization of Modified Clay as a Low-cost Adsorbent for Landfill Leachate Treatment
    Journal of Chemical Health Risks , العدد 2 , السنة 12 , بهار 2022
    The generation of leachate is one of the main problems of municipal solid waste disposal, which can lead to a severe threat to surface and groundwater. In this research, landfill leachate was treated through modifiying bentonite with HDTMA-Br (Hexadecyltrimethylammonium أکثر
    The generation of leachate is one of the main problems of municipal solid waste disposal, which can lead to a severe threat to surface and groundwater. In this research, landfill leachate was treated through modifiying bentonite with HDTMA-Br (Hexadecyltrimethylammonium bromide). The effects of surfactant intercalating quantity, pH, contact time, and adsorbent dose was investigated in a batch experiment. Raw and modified clay was also characterized using different techniques including Fourier transformation infrared spectroscopy (FTIR), X-ray diffractometry (XRD), scanning electron microscopy (FE-SEM), Brunauer-Emmett-Teller (BET), and Thermogravimetric analysis (TGA). The optimization experiment revealed that 50 min of equilibration, 50g.L-1 of dosage and pH= 3, for the clay loaded with a capacity of 1.0 CEC (cation exchange capacity), were the optimum condition for COD removal of landfill leachate. The maximum turbidity reduction rate was 92.1%, at a pH of 11, absorbent dosage of 40 g.L-1, and the contact time of 30 min. The findings of this research showed that this modified clay could be used as an affordable adsorbent for reducing COD and turbidity from landfill leachate. تفاصيل المقالة