فهرس المقالات محمدحسین جعفری


  • المقاله

    1 - همانند سنجی شخصیّت پردازی بانوان در شاهنامه فردوسی و قصص قرآن کریم
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , العدد 1 , السنة 19 , بهار 1402
    شخصیّت پردازی بانوی ایرانی در داستان‌ها و شعرها و نمایشنامه‌ها هنگامی مانا و پایا خواهد بود که از تراث فرهنگ ایرانی- اسلامی بهره برده باشد. در این راستا، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که در شخصیّت پردازی بانوان در قصص قرآن کریم و داستان‌های شاهنامه فردوسی از چه ز أکثر
    شخصیّت پردازی بانوی ایرانی در داستان‌ها و شعرها و نمایشنامه‌ها هنگامی مانا و پایا خواهد بود که از تراث فرهنگ ایرانی- اسلامی بهره برده باشد. در این راستا، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که در شخصیّت پردازی بانوان در قصص قرآن کریم و داستان‌های شاهنامه فردوسی از چه زمینه‌ها و عواملی استفاده شده است؟ بر این اساس، با به کارگیری نظرگاه تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی در متون مذکور، چنین نتیجه گیری شده است که شخصیّت بانوان به دو دسته‌ی بانوان نیک اندیش و بداندیش تقسیم شده است. بانوی نیک اندیش به ظواهر مادیّات و اولویّت آن متمایل نمی‌باشد و همچنین بر پیروی از آئین‌ها و سنت‌ها و اهمیّت نهاد خانواده به ویژه نقش همسر و پدر تأکید می‌کند. در مقابل، بانوی بداندیش دارای شخصیتی است که فقط به مادیّات و ظواهر آن تمرکز دارد و از این رهگذر، به خانواده و سنت و آئین متعهد و پای‌ بند نمی‌باشد. در نهایت، شخصیّت پردازی بانوان در متون مذکور بر اساس درون مایه دوگانه مادیّ گرایی و معنویت گرایی قابل بحث هستند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی مداخله در ساماندهی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری با رویکرد ترکیبی (نمونه موردی: محله زینبیه زنجان)
    فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 5 , السنة 2 , زمستان 1390
    بافت فرسوده، به مفهوم فرسودگی کالبدی و اجتماعی، محصول تاثیر و تاثر متقابل فرایندهای اجتماعی و فضای جغرافیایی است. بدین سبب موضوع بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده شهری، همواره یکی از مسائل و چالشهای شهرهای امروزی است، که اندیشمندان حوزه های مختلف و مدیران شهری را به حیطه أکثر
    بافت فرسوده، به مفهوم فرسودگی کالبدی و اجتماعی، محصول تاثیر و تاثر متقابل فرایندهای اجتماعی و فضای جغرافیایی است. بدین سبب موضوع بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده شهری، همواره یکی از مسائل و چالشهای شهرهای امروزی است، که اندیشمندان حوزه های مختلف و مدیران شهری را به حیطه تلاش در جهت بهسازی و نوسازی آن کشانده است. در این راستا رویکردهای مختلفی چون بازسازی، بهسازی، نوسازی، توانمندسازی و ... در چند دهه اخیر مطرح شده و مورد آزمون قرار گرفته است. این اقدامات در ایران بصورت پراکنده و گاهاً متناقض با ویژگی‌های بافت شکل گرفته که همین عامل دریده شدن بافت اجتماعی و فرهنگی را سبب ساز شده است. این امر نتیجه نگاه صرفاً کارکردگرا و اقتصادی و ضعف نگرش فرهنگ گرا (سنت گرا) و لحاظ نکردن مشارکت مردم درفرایند مداخله بافت‌های فرسوده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تبینی ابتدا مفاهیم و تعاریف مربوط به بافت فرسوده و شیوه‌‌های مداخله در آن پرداخته و سپس با مطالعه محدوده موردی یعنی محله زینبیه شهر زنجان لزوم استفاده از نگرش تلفیقی کارکردگرا و فرهنگ گرا پرداخته است. گردآوری داده ها در این تحقیق کتابخانه ای و میدانی است که در روش میدانی، با استفاده ار روش نمونه گیری کوچران 100نمونه پرسشنامه به شیوه تصادفی ازساکنین بافت تکمیل ودر نرم افزار SPSSپیاده شد. سپس با استفاده از تحلیل آمار خی دو و تی تست(t-test) تجزیه و تحیلل داده‌ها وآزمون فرضیات انجام گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده آن است که استفاده از رویکرد ترکیبی با تلفیق رویکرد کارکردگرا (اقتصاد محور) و فرهنگ‌گرا (سنت گرا) با هدف ارتقاء ارزش زمین و بهروه‌وری از آن و حفظ هویت و عناصر فرهنگی و اجتماعی بافت فرسوده مناسب‌ترین شیوه مداخله در بافت‌های فرسوده است. به طوری که هم منافع رویکرد کارکردگرا و هم مزایای رویکرد فرهنگ‌گرا تضمین می‌شود.
      تفاصيل المقالة