مطالعات توسعه اجتماعی ایران
,
العدد5,السنة
0
,
زمستان
1386
در عصر حاضر، گرایش به مشارکت سیاسی در میان شهروندان به عنوان یکی از شاخصهای اصلی در نظامهای دموکراتیک، ماهیتی جدید یافته است. بنابراین، در قرن بیست و یکم با نفوذ گسترده رسانههای جمعی به ویژه شبکههای اجتماعی و ابزارهای پیامرسان موبایلی، ابعاد مختلف فضای زندگی انسان أکثر
در عصر حاضر، گرایش به مشارکت سیاسی در میان شهروندان به عنوان یکی از شاخصهای اصلی در نظامهای دموکراتیک، ماهیتی جدید یافته است. بنابراین، در قرن بیست و یکم با نفوذ گسترده رسانههای جمعی به ویژه شبکههای اجتماعی و ابزارهای پیامرسان موبایلی، ابعاد مختلف فضای زندگی انسان را به طور عام و کنشگران سیاسی آن، به طور خاص هر چه بیشتر در محدوده و تحت تأثیر این پدیده های فناورانه نوظهور در عصر اطلاعات و جامعه اطلاعاتی قرار داده است. این گسترش فضای سایبر در دوران کنونی بخش جدایی ناپذیر زندگی انسانها میباشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل اثربخشی نقش شبکه های اجتماعی در افزایش خودآگاهی و تاثیر مستقیم آن در افزایش مشارکت سیاسی و افزایش سطح سرمایه اجتماعی در ایران می باشد. لذا، پژوهش حاضر در صدد آن است تا به این سؤال که، آیا با افزایش شبکههای اجتماعی در ایران مشارکت سیاسی و در نهایت سطح سرمایه اجتماعی بالا خواهد رفت؟ بر این اساس فرضیه تحقیق این است که به نظر میرسد با افزایش شبکههای اجتماعی و استفاده از آن، سطح مشارکت سیاسی و سرمایه اجتماعی در ایران افزایش خواهد یافت. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که، افزایش قدرت شبکههای مجازی در کشور باعث افزایش خودآگاهی جامعه و افزایش سطح مشارکتسیاسی خواهد شد و در نهایت سطح سرمایه اجتماعی را بالا خواهد برد و افزایش سطح سرمایه اجتماعی باعث افزایش سطح سرمایه اقتصادی و فرهنگی میشود که نتیجه آن توسعه سیاسی کشور خواهد بود.
تفاصيل المقالة
مطالعات توسعه اجتماعی ایران
,
العدد43,السنة
11
,
تابستان
1398
در عصر حاضر، گرایش به مشارکت سیاسی در میان شهروندان به عنوان یکی از شاخصهای اصلی در نظامهای دموکراتیک، ماهیتی جدید یافته است. بنابراین، در قرن بیست و یکم با نفوذ گسترده رسانههای جمعی به ویژه شبکههای اجتماعی و ابزارهای پیامرسان موبایلی، ابعاد مختلف فضای زندگی انسان أکثر
در عصر حاضر، گرایش به مشارکت سیاسی در میان شهروندان به عنوان یکی از شاخصهای اصلی در نظامهای دموکراتیک، ماهیتی جدید یافته است. بنابراین، در قرن بیست و یکم با نفوذ گسترده رسانههای جمعی به ویژه شبکههای اجتماعی و ابزارهای پیامرسان موبایلی، ابعاد مختلف فضای زندگی انسان را به طور عام و کنشگران سیاسی آن، به طور خاص هر چه بیشتر در محدوده و تحت تأثیر این پدیده های فناورانه نوظهور در عصر اطلاعات و جامعه اطلاعاتی قرار داده است. این گسترش فضای سایبر در دوران کنونی بخش جدایی ناپذیر زندگی انسانها میباشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل اثربخشی نقش شبکه های اجتماعی در افزایش خودآگاهی و تاثیر مستقیم آن در افزایش مشارکت سیاسی و افزایش سطح سرمایه اجتماعی در ایران می باشد. لذا، پژوهش حاضر در صدد آن است تا به این سؤال که، آیا با افزایش شبکههای اجتماعی در ایران مشارکت سیاسی و در نهایت سطح سرمایه اجتماعی بالا خواهد رفت؟ بر این اساس فرضیه تحقیق این است که به نظر میرسد با افزایش شبکههای اجتماعی و استفاده از آن، سطح مشارکت سیاسی و سرمایه اجتماعی در ایران افزایش خواهد یافت. روشتحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که، افزایش قدرت شبکههای مجازی در کشور باعث افزایش خودآگاهی جامعه و افزایش سطح مشارکتسیاسی خواهد شد و در نهایت سطح سرمایه اجتماعی را بالا خواهد برد و افزایش سطح سرمایه اجتماعی باعث افزایش سطح سرمایه اقتصادی و فرهنگی میشود که نتیجه آن توسعه سیاسی کشور خواهد بود.
تفاصيل المقالة
نوشتار حاضر با نگرش فلسفی در پی ارائه مدلهایی نو برای چگونه زیستن ساکنان جهان است. بهگونهای که شناخت کنشگران زیست جهان و چگونه زیستن مسئله و هستة اصلی این نوشتار را میآفریند. لذا، پاسخ به این پرسشهای ژرف بسیاری از کامیابیها و ناکامیها را در بومهای جغرافیایی نمای أکثر
نوشتار حاضر با نگرش فلسفی در پی ارائه مدلهایی نو برای چگونه زیستن ساکنان جهان است. بهگونهای که شناخت کنشگران زیست جهان و چگونه زیستن مسئله و هستة اصلی این نوشتار را میآفریند. لذا، پاسخ به این پرسشهای ژرف بسیاری از کامیابیها و ناکامیها را در بومهای جغرافیایی نمایان خواهد ساخت. بر این بنیاد، پژوهش حاضر از نوع تحقیقات بنیادی نظری است و متناسب با راهبرد کیفی، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. در نتیجه هدف از سکونت انسان در این جهان، پاسخ به مسئله چگونه زیستن است. به بیان دیگر چگونه زیستن، بستگی به کُنشهای ارتباطی دارد که میان (جهاننشینان، جهاناندیشان، جهانگردانان و سازندگان جهان) در بومهای جغرافیایی شکل گرفته است و برآیند آن، بهزیستن یا بدزیستن خواهد بود. در نهایت، آیندة زیست جهان و بشریت به دست بومهای جغرافیایی رقم زده خواهد شد که دستة سازندگان زیست جهانی را تشکیل دادهاند. زیرا، به تنهایی یک گروه در کامیابی و ناکامی بومهای جغرافیایی نقش سازنده ندارند و از پیوند بین دستهها، اندیشههای نو شکل خواهد گرفت که نتیجة آن، بهزیستن بومهای جغرافیایی خواهد بود.
تفاصيل المقالة
چکیده امروزه شهرها به عنوان مکان های زیست بشر[1] آنچنان جایگاهی یافته اند که توسط مدیریتی مستقل اداره می شوند. در این راستا شهرها، نیازمند مدیریتی هستند که بتواند زمینه ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین شهری را در راستای توسعه پایدار شهری فراهم آورد. بدین ترتیب دولت های محلی به أکثر
چکیده امروزه شهرها به عنوان مکان های زیست بشر[1] آنچنان جایگاهی یافته اند که توسط مدیریتی مستقل اداره می شوند. در این راستا شهرها، نیازمند مدیریتی هستند که بتواند زمینه ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین شهری را در راستای توسعه پایدار شهری فراهم آورد. بدین ترتیب دولت های محلی به عنوان تنها نهادهای محلی موجود در شهر که ارتباط نزدیکی با زندگی شهروندان شهری دارند، می توانند نقش بسیار مؤثری در توسعه پایدارِ شهری ایفا نمایند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین نقش دولت های محلی در توسعه پایدار شهری و در راستای آن ارئه مدلی مفهومی جهت توسعه پایدارِ شهرهای ایران می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که روی آوردن به توسعه پایدار شهری در جهت ساختن شهر پایدار و شهروند سالم در ایران، ضروریست (بهداشت، کیفیت زندگی و پایداری محیط و سلامت شهروند) در اولویت اقدامات دولت های محلی در راستای مدیریت شهری مد نظر قرار گیرد تا بتوان بسیاری از معضلات شهری را رفع نمود و در راستای آن توسعه پایدار شهری را در فضای شهرهای ایران مهیا ساخت. [1]. در این نوشتار، اصطلاحات فلسفی زیست جهانی، به سامان شدن، کامیابی، شادکامی، بالندگی برگرفته از کتاب مقدمه ای به فلسفه علم جغرافیا نوشته آرش قربانی سپهر بوده که به صورت ترکیبی در قالب فلسفی-کاربردی در این پژوهش از آن بهره گرفته شده است.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1399
نوشتار حاضر با نگرش فلسفی در پی ارائه مدلهایی نو برای چگونه زیستن ساکنان جهان است. بهگونهای که شناخت کنشگران زیست جهان و چگونه زیستن مسئله و هستة اصلی این نوشتار را میآفریند. لذا، پاسخ به این پرسشهای ژرف بسیاری از کامیابیها و ناکامیها را در بومهای جغرافیایی نمای أکثر
نوشتار حاضر با نگرش فلسفی در پی ارائه مدلهایی نو برای چگونه زیستن ساکنان جهان است. بهگونهای که شناخت کنشگران زیست جهان و چگونه زیستن مسئله و هستة اصلی این نوشتار را میآفریند. لذا، پاسخ به این پرسشهای ژرف بسیاری از کامیابیها و ناکامیها را در بومهای جغرافیایی نمایان خواهد ساخت. بر این بنیاد، پژوهش حاضر از نوع تحقیقات بنیادی نظری است و متناسب با راهبرد کیفی، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. در نتیجه هدف از سکونت انسان در این جهان، پاسخ به مسئله چگونه زیستن است. به بیان دیگر چگونه زیستن، بستگی به کُنشهای ارتباطی دارد که میان (جهاننشینان، جهاناندیشان، جهانگردانان و سازندگان جهان) در بومهای جغرافیایی شکل گرفته است و برآیند آن، بهزیستن یا بدزیستن خواهد بود. در نهایت، آیندة زیست جهان و بشریت به دست بومهای جغرافیایی رقم زده خواهد شد که دستة سازندگان زیست جهانی را تشکیل دادهاند. زیرا، به تنهایی یک گروه در کامیابی و ناکامی بومهای جغرافیایی نقش سازنده ندارند و از پیوند بین دستهها، اندیشههای نو شکل خواهد گرفت که نتیجة آن، بهزیستن بومهای جغرافیایی خواهد بود.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
العدد4,السنة
11
,
پاییز
1398
چکیده امروزه شهرها به عنوان مکان های زیست بشر[1] آنچنان جایگاهی یافته اند که توسط مدیریتی مستقل اداره می شوند. در این راستا شهرها، نیازمند مدیریتی هستند که بتواند زمینه ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین شهری را در راستای توسعه پایدار شهری فراهم آورد. بدین ترتیب دولت های محلی به أکثر
چکیده امروزه شهرها به عنوان مکان های زیست بشر[1] آنچنان جایگاهی یافته اند که توسط مدیریتی مستقل اداره می شوند. در این راستا شهرها، نیازمند مدیریتی هستند که بتواند زمینه ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین شهری را در راستای توسعه پایدار شهری فراهم آورد. بدین ترتیب دولت های محلی به عنوان تنها نهادهای محلی موجود در شهر که ارتباط نزدیکی با زندگی شهروندان شهری دارند، می توانند نقش بسیار مؤثری در توسعه پایدارِ شهری ایفا نمایند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین نقش دولت های محلی در توسعه پایدار شهری و در راستای آن ارئه مدلی مفهومی جهت توسعه پایدارِ شهرهای ایران می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که روی آوردن به توسعه پایدار شهری در جهت ساختن شهر پایدار و شهروند سالم در ایران، ضروریست (بهداشت، کیفیت زندگی و پایداری محیط و سلامت شهروند) در اولویت اقدامات دولت های محلی در راستای مدیریت شهری مد نظر قرار گیرد تا بتوان بسیاری از معضلات شهری را رفع نمود و در راستای آن توسعه پایدار شهری را در فضای شهرهای ایران مهیا ساخت. [1]. در این نوشتار، اصطلاحات فلسفی زیست جهانی، به سامان شدن، کامیابی، شادکامی، بالندگی برگرفته از کتاب مقدمه ای به فلسفه علم جغرافیا نوشته آرش قربانی سپهر بوده که به صورت ترکیبی در قالب فلسفی-کاربردی در این پژوهش از آن بهره گرفته شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications