-
المقاله
1 - بررسی رابطه اینترنت وگرایش به هویت ملی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شیرازپژوهش های سیاسی و بین المللی , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1401این مقاله با هدف بررسی رابطه اینترنت و گرایش به هویت ملی در بین دانشجویان دانشگاه ازاد اسلامی شیراز پرداخته است. روش تحقیق در این پزوهش پیمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال تحصیلی 99- 1398تشکیل می دهند. حجم نمونه 380 نفر و روش نمون أکثراین مقاله با هدف بررسی رابطه اینترنت و گرایش به هویت ملی در بین دانشجویان دانشگاه ازاد اسلامی شیراز پرداخته است. روش تحقیق در این پزوهش پیمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال تحصیلی 99- 1398تشکیل می دهند. حجم نمونه 380 نفر و روش نمونه گیری به صورت دو مرحله ای با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی و سپس نمونه گیری سهمیه ای متناسب انجام گرفته است. داده ها با استفاده از تکنیک های آمار استنباطی، و آمار توصیفی به کمک نرم افزار های آماری SPSS ,AMOS مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین میزان استفاده از اینترنت، انگیزه و هدف، مشارکت و فعال بودن دانشجویان در کاربرد این تکنولوژی ارتباطی رابطه معنادار مثبت و بین نوع استفاده دانشجویان و هویت ملی رابطه معنادار منفی وجود دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - بررسی جامعه شناختی موانع توسعه سیاسی با تاکید بر فرهنگ سیاسی مشارکتی (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز)پژوهش های سیاسی و بین المللی , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 1400این تحقیق با هدف بررسی جامعه شناختی موانع توسعه سیاسی با تاکید بر فرهنگ سیاسی مشارکتی دانشجویان دانشگاه شیراز انجام گرفته است. داده ها از نمونه آماری 377 نفر از میان دانشجویان دانشگاه شیراز با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده گرد آوری شده و دریافته است بین فرهنگ أکثراین تحقیق با هدف بررسی جامعه شناختی موانع توسعه سیاسی با تاکید بر فرهنگ سیاسی مشارکتی دانشجویان دانشگاه شیراز انجام گرفته است. داده ها از نمونه آماری 377 نفر از میان دانشجویان دانشگاه شیراز با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده گرد آوری شده و دریافته است بین فرهنگ سیاسی مشارکتی و توسعه سیاسی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد و بین فرهنگ سیاسی تبعی و فرهنگ سیاسی محدود و توسعه سیاسی رابطه منفی مشاهده شد. از سوی دیگر، بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، فرهنگ گفتگو، فردگرایی، چندپارگی های سیاسی و اجتماعی، تمرکز منابع قدرت و فرهنگ سیاسی مشارکتی رابطه منفی است. بین متغیرهای فعالیت های مدنی، استفاده از رسانه های همگانی، فرصت های برابر اجتماعی و سیاسی و فرهنگ سیاسی مشارکتی رابطه مثبت وجود دارد. مدل مفهومی تدوین شده توانایی تبیین مؤلفه های فرهنگ سیاسی و موانع توسعه سیاسی را داراست. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - مطالعه موانع توسعه سیاسی در ایران با تأکید بر عدم مشارکت نخبگان دانشگاهی (مطالعه موردی: اساتید دانشگاههای لارستان)مطالعات جامعه شناسی , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1401هدف پژوهش حاضر، مطالعة موانع توسعة سیاسی در ایران با تأکید بر عدم مشارکت نخبگان دانشگاهی (مطالعة موردی: اساتید دانشگاههای لارستان) است. این پژوهش برحسب هدف، پژوهشی بنیادی و کاربردی و برحسب دادهها، مطالعهای کیفی است که در آن از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. در اجرا أکثرهدف پژوهش حاضر، مطالعة موانع توسعة سیاسی در ایران با تأکید بر عدم مشارکت نخبگان دانشگاهی (مطالعة موردی: اساتید دانشگاههای لارستان) است. این پژوهش برحسب هدف، پژوهشی بنیادی و کاربردی و برحسب دادهها، مطالعهای کیفی است که در آن از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. در اجرای این پژوهش، اطلاعات از طریق مصاحبه گردآوری شد.با بهرهگیری از روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهیدهندگان کلیدی )20 نفر از استادان) برای شناسایی موانع توسعة سیاسی انتخاب شدند و ابزار استفادهشده، مصاحبة نیمهساختمند بود. تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده از مصاحبههای انجامشده، با روش تحلیل مضمون صورت گرفت.طبق نتایج بهدستآمده از تحلیل مضمون در این پژوهش، ده مضمون پایه حاصل شد: نارسایی فرهنگی و آموزشی، ضعف فرهنگی، کژتابی نگرش افراد به توسعة سیاسی، ضعف اطلاعرسانی رسانهها، اشتغال و سیاستهای اقتصادی ناکارآمد دولتها، احساس محرومیت نسبی، ضعف سرمایة اجتماعی، موانع تاریخی، ضعف جامعة مدنی و عوامل سیاسی. درنهایت، این چهار مضمون سازماندهنده استخراج شد: موانع فرهنگی (نارسایی فرهنگی و آموزشی ، ضعف فرهنگی، کژتابی نگرش افراد به توسعة سیاسی و ضعف اطلاعرسانی رسانهها)، موانع اقتصادی (وضعیت اشتغال و سیاستهای اقتصادی ناکارآمد دولتها )موانع اجتماعی( احساس محرومیت نسبی ، ضعف سرمایة اجتماعی و ضعف جامعه مدنی) و موانع ساختاری (عوامل تاریخی و عوامل سیاسی). تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - Investigating the Effect of Social Values on the Political Participation of BehbahanYouthSociological of Studies of youth , العدد 2 , السنة 11 , تابستان 2020Political participation is one of the important pillars of any country's development. The purpose of this study is to investigate the relationship between social values and political participation of Behbahan youth. For this purpose, the theories of Schwartz, Inglehar أکثرPolitical participation is one of the important pillars of any country's development. The purpose of this study is to investigate the relationship between social values and political participation of Behbahan youth. For this purpose, the theories of Schwartz, Inglehart and Milbrath were used as a theoretical framework. The research method is survey. The sampling method is multi-stage cluster and the sample size according to Cochran's formula is 384 people. Data collection tool is a researcher-made questionnaire. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and regression analysis using SPSS software. Formal validity was used to measure validity and Cronbach's alpha coefficient (reliability) for the variable of social values is 0.722 and political participation is equal to 0.934, which is very high and its items have been able to have the necessary internal harmonization. The test results show that the average political participation among individuals is high and its average of 5 is equal to 3.58. There is a significant positive and direct relationship between the variables of social values and political participation. The more personal values there are, the more political participation there is. Pearson correlation coefficient is 0.428 and its significance level is zero. The dimensions of cosmopolitanism, benevolence, arousal and compliance are significantly associated with political participation. Regression analysis shows that 18.3% of changes in political participation depend on social values. In order to increase political participation in society, more attention should be paid to personal social values and raising its indicators and components, especially benevolence and traditionalism. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - تبیین جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و متغیرهای جمعیتی با رواداری اجتماعی (مورد مطالعه : قومیتهای ساکن در شهرستان کازرون)تغییرات اجتماعی - فرهنگی , العدد 2 , السنة 18 , تابستان 1400تحقیق حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطۀ میان هوش فرهنگی و متغیرهای جمعیتی با میزان رواداری اجتماعی بین قومیت های ساکن در شهرستان کازرون پرداخته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی، حجم نمونه 389نفر و نمونه گیری بر اساس روش خوشه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار گردآوری داده ها، أکثرتحقیق حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطۀ میان هوش فرهنگی و متغیرهای جمعیتی با میزان رواداری اجتماعی بین قومیت های ساکن در شهرستان کازرون پرداخته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی، حجم نمونه 389نفر و نمونه گیری بر اساس روش خوشه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته، بر گرفته از پرسشنامه هوش فرهنگی (آنگ و همکاران،2004 ) بوده است؛ ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار spssدر دو سطح توصیفی و استنباطی بوده است. براساس یافته ها، میزان رواداری اجتماعی بین قومیتها یکسان بوده است؛ همچنین میزان رواداری اجتماعی در بین افراد قومیت ها با توجه به سطح در آمد، وضعیت شغلی و تأهل، تفاوت معناداری ندارد، اما با توجه به سطوح سنی و سطح تحصیلات آزمودنی ها، با یکدیگر متفاوت است. با توجه به نتایج، رابطه معناداری بین هوش فرهنگی وبا رواداری اجتماعی باsig=.001وجود دارد. در میان مؤلفه های هوش فرهنگی، بیشترین میزان تأثیر بر رواداری اجتماعی مربوط به مؤلفه فراشناختی (beta=17/8)است؛همچنین مؤلفه های شناختی(beta=15/7)، انگیزشی(beta=16/8)و رفتاری به (beta=15/5)، نوسان موجود در رواداری اجتماعی بین قومیت ها را تبیین نموده است. تفاصيل المقالة -
المقاله
6 - واکاوی قدرت ایدئولوژیک در دوران قاجار از دیدگاه منابع قدرت اجتماعی مایکل مانتغییرات اجتماعی - فرهنگی , العدد 5 , السنة 18 , زمستان 1400هدف پژوهش بررسی قدرت ایدئولوژیک در دوران قاجار در چارچوب رویکرد قدرت اجتماعی چهارگانه مایکل مان است. مایکل مان چهار منبع قدرت را از یکدیگر متمایز میکند: سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی. نوع پژوهش تاریخی و روش آن اسنادی است و با استفاده از شیوهی تحلیلی مایکل مان و س أکثرهدف پژوهش بررسی قدرت ایدئولوژیک در دوران قاجار در چارچوب رویکرد قدرت اجتماعی چهارگانه مایکل مان است. مایکل مان چهار منبع قدرت را از یکدیگر متمایز میکند: سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی. نوع پژوهش تاریخی و روش آن اسنادی است و با استفاده از شیوهی تحلیلی مایکل مان و سنجش منابع قدرت اجتماعی با چهار شاخص قدرت انجامگرفته است. فرض اصلی پژوهش این است که منابع قدرت در عصر قاجار نیز چهارگانه است. قدرت ایدئولوژیک یکی از منابع مهم قدرت در عصر قاجار است و منابع چهارگانه قدرت و به تبع آن عاملیت اجتماعی این منابع قدرت، یعنی دربار، روحانیت، روسای ایلات و عشایر و تجار در ارتباط نزدیک و مستمر با یکدیگر قرار داشتند. یافتههای پژوهش نشان داد، روحانیت به عنوان نماینده قدرت ایدئولوژیک هم در راستای کنترل و تنظیم حوزه فعالیت و اجرای شعائر مذهبی و هم منافع مشترک با دیگر منابع قدرت اجتماعی، همچون دربار و تجار در تقابل و همپوشانی قرار گرفت. تقابل و همپوشانی روحانیت و دربار، در حمایت مالی و سیاسی و امنیتی از سوی دربار و مشروعیتبخشی از جانب روحانیت و تقابل و همپوشانی روحانیت و تجار، در حمایت اجتماعی از تجار از طرف روحانیت و حمایت مالی از سوی تجار بود. نتیجه نهایی همپوشانی و به دنبال آن همکاری عاملیت اجتماعی دو منبع قدرت اقتصادی و ایدئولوژیک، تجار و روحانیت، در تقابل با قدرت سیاسی به انقلاب مشروطه و جنبش تنباکو منجر شد. تفاصيل المقالة -
المقاله
7 - بررسی تأثیرات ابعاد سبک زندگی بر تصمیمگیری مدیران فرهنگی استان فارسمطالعات میان فرهنگی , العدد 4 , السنة 17 , پاییز 1401تصمیمگیری یکی از محوریترین فرآیندها در سازمانها محسوب میشود و به عنوان وظیفه اصلی مدیران در تمامی سطوح مطرح میباشد. همه فعالیتهای مدیریت حول و حوش تصمیمگیری میچرخد، چرا که مدیران برای انجام وظایف خود شامل برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل؛ میبایست در فرآیند أکثرتصمیمگیری یکی از محوریترین فرآیندها در سازمانها محسوب میشود و به عنوان وظیفه اصلی مدیران در تمامی سطوح مطرح میباشد. همه فعالیتهای مدیریت حول و حوش تصمیمگیری میچرخد، چرا که مدیران برای انجام وظایف خود شامل برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل؛ میبایست در فرآیند مستمر و مداوم تصمیمگیری درگیر شوند. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه ابعاد سبک زندگی با تصمیمگیری مدیران ارشد فرهنگی فارس میباشد. تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر شیوه گردآوری دادهها پیمایشی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران ارشد فرهنگی استان فارس به تعداد 220 نفر در نظر گرفته شد، شیوه نمونه گیری به تمام شماری بود و نهایتا 141 پرسشنامه قابل تحلیل جمعآوری گردید. به منظور جمعآوری اطلاعات مورد نظر و سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی ابزار اندازه گیری از طریق محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. بعد از انجام هماهنگیهای لازم با مسئولان ذیربط، پرسشنامهها بین مدیران توزیع شد و پس از تشریح اهداف طرح پرسشنامهها را تکمیل میکردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 26 استفاده شد. سطح معناداری آماری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد سبک زندگی رابطه معناداری با تصمیمگیری مدیران فرهنگی اجرایی دارد. بیشترین همبستگی با تصمیمگیری مدیران را سبک زندگی مذهبی دارا بود. متغیر سبک زندگی به صورت کلی و ابعاد آن، به جز سبک زندگی لذت گرا، رابطه معناداری با تصمیمگیری مدیران ارشد نشان دادند. تفاصيل المقالة