فهرس المقالات زهره صادقی افجه


  • المقاله

    1 - مدل‌یابی تحول مثبت نوجوانی بر اساس خودتنظیمی، شایستگی اجتماعی و پیوند ولدینی
    نشريه روانشناسی اجتماعی , العدد 1 , السنة 8 , بهار 1399
    هدف پژوهش، مدل‌یابی تحول مثبت نوجوانی بر اساس خودتنظیمی، شایستگی اجتماعی و پیوند والدینی بود. روش پژوهش همبستگی با تکیه بر معادلات ساختاری می‌باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تهران بود، که در سال 98-99 مشغول به تحصیل می‌باشند. أکثر
    هدف پژوهش، مدل‌یابی تحول مثبت نوجوانی بر اساس خودتنظیمی، شایستگی اجتماعی و پیوند والدینی بود. روش پژوهش همبستگی با تکیه بر معادلات ساختاری می‌باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تهران بود، که در سال 98-99 مشغول به تحصیل می‌باشند. با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای تعداد 400 نفر دانش-آموز انتخاب شدند. ابزار‌ها شامل: پرسش‌نامه تحول مثبت نوجوانی گلدوف (2014)، پرسش‌نامه خودتنظیمی (2007)، پرسش‌نامه شایستگی اجتماعی فلنر (1990)، پرسش‌نامه پیوند والدینی پارکر (1979) بود. داده‌ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. ادراک شایستگی اجتماعی، می‌تواند انگیزه دانش‌آموزان را برای درگیر شدن در تکالیف تحولی و چالش‌های زندگی و شرایط مطلوب ترغیب کند و نوجوانان با ادراک شایستگی بالا کارکردهای سازگارانه مناسبی دارند. بنابراین می‌توان عوامل انگیزشی مانند اعتماد و اطمینان دانش‌آموزان به توانمندی‌های خویش را از عوامل پیش‌بینی کننده تحول مثبت نوجوانی در نظر گرفت. یکی از مولفه‌های بعد بیرونی و مهم در روند تحول مثبت نوجوانی که مبتنی بر نتایج پژوهش می‌باشد، پیوند والدینی است، خانواده اولین بافت و زمینه‌ای است که دانش‌آموز آن را تجربه می‌کند. در مجموع نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که برای مدل‌یابی تحول مثبت نوجوانی می‌توان بر خودتنظیمی، شایستگی اجتماعی و پیوند والدینی تاکید کرد و مدل بدست آمده را در آموزش تحول مثبت نوجوانی به کار بست. همچنین نتایج حاصل از پژوهش، نشان داد که پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و تحول مثبت نوجوانی را می شود بر اساس متغیرهای خودتنظیمی، شایستگی اجتماعی و پیوند والدینی پیش بینی کرد و فرضیه‌های پژوهش مورد تایید قرار گرفت تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تدوین مدل علی پیش‌بینی بی‌ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجیگری کیفیت زناشویی در زنان متأهل
    نشريه روانشناسی اجتماعی , العدد 71 , السنة 12 , بهار 1403
    هدف پژوهش حاضر تعیین برازش مدل علی تدوین‌شده بی‌ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی‌گری کیفیت زناشویی و در زنان متأهل بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متأهل مراجعه‌کننده به خانه‌های سل أکثر
    هدف پژوهش حاضر تعیین برازش مدل علی تدوین‌شده بی‌ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی‌گری کیفیت زناشویی و در زنان متأهل بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متأهل مراجعه‌کننده به خانه‌های سلامت مناطق 22 گانه شهر تهران در بازه زمانی مردادماه تا آبان ماه سال 1401 که با روش نمونه‌گیری در دسترس از بین خانه‌های سلامت مناطق مختلف 22 گانه شهر تهران 430 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت گردآوری داده‌ها از پرسشنامه‌های بی‌ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987)، سه صفت شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010)، توانمندی ایگو مارکستروم و همکاران (1997) و کیفیت روابط زناشویی باسبی و همکاران (1995) استفاده شد. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم‌افزار SPSS-18 و AMOS-18 استفاده شد. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد اثر مستقیم چهار متغیر خودشیفتگی و کیفیت زناشویی بر بی‌ثباتی ازدواج تأیید شد (05/0>p). جهت تأثیر خودشیفتگی بر بی‌ثباتی ازدواج، مثبت بود و جهت تأثیر کیفیت زناشویی بر بی‌ثباتی ازدواج، منفی بود. قوی‌ترین تأثیر بر بی‌ثباتی ازدواج مربوط به کیفیت زناشویی با ضریب 50/0- و خودشیفتگی با ضریب 47/0 بود. همچنین نقش میانجی کیفیت زناشویی در رابطه بین خودشیفتگی و توانمندی ایگو تأیید شد (05/0>p). برآیند پژوهش نشان داد طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش‌بینی بی‌ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی‌گری کیفیت زناشویی در زنان متأهل با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است. لذا برای افزایش رضایت زناشویی می‌توان با شناخت ویژگی‌های شخصیتی افراد و میزان کیفیت زناشویی و تقابل عناصر درونی روانی آن‌ها، ثبات ازدواج را بهبود بخشید و تضمین نمود. تفاصيل المقالة