اکوسیستم های طبیعی ایران
,
العدد5,السنة
13
,
زمستان
1401
اتنوبوتانی به مطالعه علمی روابط بین مردم و گیاهان پیرامون با تمرکز بر دانش سنتی بومی و محلی هر منطقه می پردازد. هدف از این مطالعه، بررسی اتنوبوتانی گیاهان دارویی مردمان محلی حوزه آبخیز گلندرود شهرستان نور بوده است. در ابتدا، اطلاعات افراد بومی در زمینه کاربرد گیاهان دار أکثر
اتنوبوتانی به مطالعه علمی روابط بین مردم و گیاهان پیرامون با تمرکز بر دانش سنتی بومی و محلی هر منطقه می پردازد. هدف از این مطالعه، بررسی اتنوبوتانی گیاهان دارویی مردمان محلی حوزه آبخیز گلندرود شهرستان نور بوده است. در ابتدا، اطلاعات افراد بومی در زمینه کاربرد گیاهان دارویی با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و در فرم های مورد نظر یادداشت شد. در این حوزه 30 گونه دارویی مهم و پرکاربرد توسط اهالی منطقه مورد شناسایی قرار گرفته است. به طوری که بیشترین تعداد گونه های گیاهی دارویی و خوراکی منطقه مربوط به تیره های Asteraceae و Labiate می باشد. بیشترین استفاده از گونه های گیاهی در منطقه مورد مطالعه در جهت رفع سرماخوردگی و بیماری های مربوط به دستگاه گوارش گزارش شده است. بیشترین اندام های گیاهی مورد استفاده در وهله اول برگ و در مرحله بعدی میوه یا دانه آن ها می باشد. همچنین نتایج به دست آمده از گزارشات محلی نشان داد که بیشترین نحوه آماده سازی گونه های گیاهی توسط مردم محلی به صورت جوشانده و دمنوش و در مرحله بعد به صورت تازه و یا پودر شده می باشد.
تفاصيل المقالة
یکی از گیاهان دارویی در نواحی ییلاقی استان مازندران، گیاه گوشبره زرد یا چالمه (Phlomis olivieri) میباشد که در صنایع مختلف دارویی، غذایی، آرایشی و بهداشتی مصارف فراوانی دارد. این تحقیق با هدف بررسی ترکیبات اسانس اندام-های هوایی گیاه گوشبره زرد در مناطق بلده نور و کلار أکثر
یکی از گیاهان دارویی در نواحی ییلاقی استان مازندران، گیاه گوشبره زرد یا چالمه (Phlomis olivieri) میباشد که در صنایع مختلف دارویی، غذایی، آرایشی و بهداشتی مصارف فراوانی دارد. این تحقیق با هدف بررسی ترکیبات اسانس اندام-های هوایی گیاه گوشبره زرد در مناطق بلده نور و کلاردشت به همراه اثرگذاری عوامل خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بر روی کمیت و کیفیت اسانس گیاه مذکور صورت گرفته است. بدین منظور، اندامهای هوایی گیاه جمعآوری و برای تعیین میزان اسانس از دستگاه کلونجر و شناسایی ترکیبات اسانس از دستگاههای GC و GC/MS استفاده شد. خاک نیز به صورت تصادفی از پای گیاه نمونهبرداری شد. نتایج نشان داد که در منطقه بلده 27 ترکیب شناسایی شد که 04/92 درصد حجم اسانس را در بر میگیرد و در منطقه کلاردشت 26 ترکیب شناسایی شد که 43/97 درصد از حجم اسانس را تشکیل میدهد. ترکیبات α-pinene،β-Caryophyllene، (E)-β-Farnesence، Germacrene-D، Germacrene-B و β-Eudesmol بالاترین درصد را در هر دو رویشگاه داشتند. میانگین بازده اسانس گیاه در رویشگاه بلده و کلاردشت به ترتیب 35/0 و 75/0 درصد بوده که در این قسمت بیشترین مقدار درصد اسانس مربوط به رویشگاه کلاردشت بوده است. بین بازده اسانس و درصد اشباع خاک، نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب در خاک، همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشت. همچنین بین بازده اسانس با کربن آلی و درصد ماده آلی همبستگی مثبت و معنیداری در سطح احتمال 5 درصد گزارش شد. از طرفی بین بازده اسانس و pH خاک همبستگی منفی و معنیداری در سطح احتمال 1 درصد مشاهده شد، بدین صورت که با افزایش این عامل، میزان بازده اسانس کاهش یافت. با توجه به اینکه در منطقه کلاردشت، میزان بازده اسانس و همچنین درصد ترکیبات اسانس بالاتری نسبت به بلده بوده است، استفاده از جمعیت گوشبره زرد در منطقه فوق جهت کشت و کار و نیز جهت تولید بیشتر این ترکیبات توصیه میشود.
تفاصيل المقالة
یکی از راهکارهای مقابله با تنش خشکی استفاده از باکتری محرک رشد می باشد. بر این اساس تحقیقی به منظور بررسی تأثیر باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در شرایط تنش خشکی بر عملکرد و خصوصیات بیوشیمایی گیاه سیاه دانه در سال زراعی 99-1398 در روستای سروک از توابع یاسوج در استان کهگیلو أکثر
یکی از راهکارهای مقابله با تنش خشکی استفاده از باکتری محرک رشد می باشد. بر این اساس تحقیقی به منظور بررسی تأثیر باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در شرایط تنش خشکی بر عملکرد و خصوصیات بیوشیمایی گیاه سیاه دانه در سال زراعی 99-1398 در روستای سروک از توابع یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام گرفت. آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه اجرا شد. آبیاری به عنوان فاکتور اصلی در سه سطح (آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک (شاهد)، آبیاری پس از مصرف 60 درصد رطوبت خاک و آبیاری پس از مصرف 90 درصد رطوبت خاک) و عامل فرعی کاربرد باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح بذر با باکتری) بود. نتایج به دست آمده نشان داد که تلقیح باکتری محرک رشد موجب بالا رفتن صفات عملکرد دانه و کربوهیدرات در شرایط تنش متوسط شد، در شرایط تنش شدید نیز صفات کاروتنوئید و مالون دی آلدئید تغییرات معنی داری داشتند. از طرفی صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئید در هر دو حالت تنش متوسط و شدید تغییرات معنی داری داشتند. بیشترین غلظت کلروفیل کل و کاروتنوئید در تیمار آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک و تلقیح با باکتری مشاهده گردید. بالاترین عملکرد دانه نیز با 1072 کیلوگرم در هکتار در تیمار آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک و کاربرد باکتری مشاهده گردید. پیشنهاد می شود که میزان رشد گیاه در مراحل مختلف رشد و نمو اندازه گیری شود تا تأثیر تنش در هر دوره مشخص گردد و تفسیر مناسبی از تأثیر تنش بر روی گیاه بدست آید.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications