بهمنظور بررسی تغییرات دمای کاردینال جوانهزنی بذر خردل وحشی طی رفع کمون، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1396 انجام شد. عامل اصلی دماهای مختلف (5، 10، 15، 20، 25 و أکثر
بهمنظور بررسی تغییرات دمای کاردینال جوانهزنی بذر خردل وحشی طی رفع کمون، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1396 انجام شد. عامل اصلی دماهای مختلف (5، 10، 15، 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد) و عامل فرعی غلظتهای مختلف جیبرلیک اسید (GA: 0، 100، 300، 500، 1000، 1500، 2000 پیپیام) بود. برای توصیف واکنش سرعت جوانهزنی به دما، از تابع دندان مانند استفاده شد. برای دهکهای مختلف جوانهزنی، دمای پایه از 9/2 تا 4/3 درجه سانتیگراد در GA0 به 2/1- تا 0/2- درجه سانتیگراد در GA2000 کاهش یافت؛ دمای سقف در GA0، 25 درجه سانتیگراد بود و در GA2000 به3/33 درجه سانتیگراد افزایش یافت؛ دامنه بردباری دمایی از 6/21 تا 1/22 درجه سانتیگراد در GA0 به 4/32 تا 1/35 درجه سانتیگراد در GA2000 رسید. با توجه به تغییرات دمای کاردینال، کمون فیزیولوژیک خردل وحشی از نوع غیرعمیق تیپ یک میباشد. بذرهای دارای کمون ابتدا در دماهای پایین بیشترین جوانهزنی داشته و با خروج از حالت کمون در دماهای بالا هم جوانه میزنند و دامنه دمایی جوانهزنی افزایش مییابد. پارامترهای تخمینی در این مطالعه میتواند در مدلهای شبیهسازی بانک بذر و برای مطالعات بعدی در مورد بیولوژی و اکولوژی خردل وحشی مفید باشد.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی تغییرات دمای کاردینال جوانهزنی بذر خردل وحشی طی رفع کمون، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1396 انجام شد. عامل اصلی، دماهای مختلف (5، 10، 15، 20، 25 أکثر
بهمنظور بررسی تغییرات دمای کاردینال جوانهزنی بذر خردل وحشی طی رفع کمون، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1396 انجام شد. عامل اصلی، دماهای مختلف (5، 10، 15، 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد) و عامل فرعی دورههای مختلف سرمادهی (0، 2، 4، 6 و 8 روز در دمای 5 درجه سانتیگراد) بود. برای توصیف واکنش سرعت جوانهزنی به دما، از تابع دندان مانند استفاده شد. برای دهکهای مختلف جوانهزنی، دمای پایه از 9/2 تا 4/3 درجه سانتیگراد در بذرهای شاهد به 5/1 تا 8/1 درجه سانتیگراد در تیمار 4 روز سرمادهی کاهش یافت؛ دمای سقف در بذرهای شاهد، 25 درجه سانتیگراد بود و به 9/29 تا 9/32 درجه سانتیگراد مربوط به تیمار 6 روز سرمادهی افزایش یافت؛ با توجه به تغییرات دمای کاردینال، کمون فیزیولوژیک خردل وحشی از نوع غیر عمیق تیپ یک میباشد. بذرهای دارای کمون ابتدا در دماهای پایین بیشترین جوانهزنی داشته و با خروج از حالت کمون در دماهای بالا هم جوانه میزنند و دامنه دمایی جوانهزنی افزایش مییابد. پارامترهای تخمینی در این مطالعه میتواند در مدلهای شبیهسازی بانک بذر و برای مطالعات بعدی در مورد بیولوژی و اکولوژی خردل وحشی مفید باشد.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی تغییرات سرعت جوانه زنی، دمای کاردینال و پارامترهای هیدروترمالتایم بذر خردل وحشی در پتانسیلهای آب مختلف طی رفع کمون این تحقیق در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1396 به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب طرح کاملاً تصادفی أکثر
بهمنظور بررسی تغییرات سرعت جوانه زنی، دمای کاردینال و پارامترهای هیدروترمالتایم بذر خردل وحشی در پتانسیلهای آب مختلف طی رفع کمون این تحقیق در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1396 به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار طراحی و اجرا شد. در این تحقیق مدلسازی جوانه زنی بهخوبی انجام شد. برای تشریح واکنش سرعت جوانه زنی به دما در پتانسیلهای مختلف آب 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0- مگاپاسکال از تابع دندان مانند استفاده شد. با اعمال غلظتهای مختلف جیبرلیک اسید (0، 100، 300، 500، 1000، 1500 و 2000 پی پی ام)، روند تغییرات جوانهزنی در دماهای موردبررسی افزایشی بود، بهگونهای که بیشترین درصد جوانهزنی مربوط به جیبرلیک اسید 2000 پی پی ام بود. با کاهش پتانسیل در هر سطح جیبرلیک اسید دمای پایه افزایش و دمای مطلوب تحتانی و مطلوب فوقانی و دمای سقف کاهش یافت. ضریب هیدروتایم در بذرهای شاهد با افزایش دما به طور معنیداری کاهش یافت و پتانسیل آب پایه افزایش یافت. ضریب هیدروتایم و پتانسیل آب پایه با افزایش غلظت جیبرلیک اسید روندی کاهشی داشت. نتایج نشان داد ضرایب بدست آمده توسط مدل هیدروترمالتایم از دقت نسبتاً بالایی برخوردار بود و مقدار ثابت هیدروترمالتایم، پتانسیل آب پایه و دمای پایه در بذرهای شاهد 83/1173 مگاپاسکال درجه سانتی گراد ساعت ، 09/0- مگاپاسکال و 07/3 درجه سانتی گراد و برای جیبرلیک اسید با غلظت 2000 پی پیام به ترتیب 57/315 مگاپاسکال درجه سانتی گراد ساعت ، 50/0- مگاپاسکال و 22/1- درجه سانتی گراد بود. تغییرات پتانسیل آب پایه برای 50 درصد جوانه زنی در تیمارهای جیبرلیک اسید 1500 و 2000 پی پی ام دارای یک روند دوتکه ای بود بهطوریکه تا دمای 20 درجه سانتی گراد این پتانسیل در حدود 7/0- تا 6/0- مگاپاسکال بود و از 20 درجه سانتی گراد به بعد افزایش پیدا کرد تا در دمای 30 درجه سانتی گراد به حداکثر مقدار خود رسیدند.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی اثر روشهای کاربرد روی و سیلیس بر برخی صفات فیزیولوژیکی گیاه برنج رقم طارم هاشمی، آزمایشی در سال 1395 در شهرستان نور به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با 16 تیمار در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل T1: شاهد، T2: کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T3: کا أکثر
بهمنظور بررسی اثر روشهای کاربرد روی و سیلیس بر برخی صفات فیزیولوژیکی گیاه برنج رقم طارم هاشمی، آزمایشی در سال 1395 در شهرستان نور به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با 16 تیمار در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل T1: شاهد، T2: کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T3: کاربرد خاکی سولفات روی، T4: سیلیکات کلسیم + سولفات روی، T5: محلولپاشی نانوسیلیکون، T6: محلولپاشی نانوسیلیکون + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T7: محلولپاشی نانوسیلیکون + کاربرد خاکی سولفات روی، T8: محلولپاشی نانوسیلیکون + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم + سولفات روی، T9: محلولپاشی نانواکسید روی، T10: محلولپاشی نانواکسید روی + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T11: محلولپاشی نانواکسید روی + کاربرد خاکی سولفات روی، T12: محلولپاشی نانواکسید روی + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم + سولفات روی، T13: محلولپاشی نانوسیلیکون + نانواکسید روی، T14: محلولپاشی نانوسیلیکون + نانواکسید روی + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم، T15: محلولپاشی نانوسیلیکون + نانواکسید روی + کاربرد خاکی سولفات روی و T16: محلولپاشی نانوسیلیکون + نانواکسید روی + کاربرد خاکی سیلیکات کلسیم + سولفات روی بودند. نتایج نشان داد تیمارهای آزمایش اثر معنیداری بر صفات میزان پروتئین کاه، روی دانه و کاه و سیلیس دانه و کاه داشتند ولی میزان پروتئین دانه و کلروفیل برگ پرچم تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار نگرفتند. در بین تیمارهای مورد بررسی، مصرف توأم سیلیس و روی منجر به بهبود جذب عناصر غذایی در مقایسه با کاربرد جداگانه عناصر و شاهد شد. این نشاندهنده جمعپذیری ترکیبات روی و سیلیس و اثر همافزایی آنها میباشد. کاربرد ترکیبی عناصر سیلیس و روی با هر دو روش محلولپاشی نانوذره و خاککاربرد (T16) سبب بهبود میزان جذب عناصر غذایی در دانه و کاه برنج گردید ولی در بین روشهای مورد استفاده، محلولپاشی نانوذرات اثرات مثبت بیشتری در بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه برنج نسبت به تیمارهای خاککاربرد عناصر داشت.
تفاصيل المقالة
برای پیشبینی رشد و عملکرد گیاه زراعی بایستی زیر مدلهای فنولوژی، تولید و توزیع ماده خشک، موازنه آب و خاک مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر، به منظور پیش بینی عملکرد گندم در شرایط آب و هوایی همدان مورد مطالعه قرار گرفت. پارامترهای مربوط به هر زیر مدل با استفاده أکثر
برای پیشبینی رشد و عملکرد گیاه زراعی بایستی زیر مدلهای فنولوژی، تولید و توزیع ماده خشک، موازنه آب و خاک مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر، به منظور پیش بینی عملکرد گندم در شرایط آب و هوایی همدان مورد مطالعه قرار گرفت. پارامترهای مربوط به هر زیر مدل با استفاده از دادههای مربوط به تاریخ کاشتهای مختلف در سالهای 1361 تا 1381 در منطقه همدان و دادههای مربوط به سایر محققان در سایر نقاط برآورد گردید. براساس آمار هواشناسی استان همدان (دمای حداقل، دمای حداکثر، مقدار تابش و میزان بارندگی) و با استفاده از زیر مدلهای مربوط به فنولوژی، تولید و توزیع ماده خشک، تغییرات رشد و عملکرد آن محاسبه شده و عملکرد مربوط به محصول گندم در پایان فصل رشد پیش بینی گردید. تغییرات عملکرد دانه برای داده های مشاهده شده بین 08/4 تا 01/8 تن در هکتار و میانگین دادهها 09/6 تن بود و برای داده های پیش بینی شده دامنه تغییرات عملکرد بین 08/4 تا 59/7 تن و میانگین آنها 53/5 تن در هکتار بود که در تمام موارد عملکرد شبیهسازی شده مطابقت خوبی با عملکرد مشاهده شده دارد. بنابراین، با توجه به توانایی مناسب مدل در شبیه سازی مراحل فنولوژی گندم، میتوان از آن به عنوان ابزار مناسبی برای برنامهریزی و مدیریت بهتر مزارع گندم و نیز به عنوان یک سیستم تصمیمسازی پشتیبان در منطقه همدان استفاده نمود.
تفاصيل المقالة
هدف از این مطالعه کمّی کردن روند تغییرات ماده خشک در اندامهای مختلف گیاه گلرنگ بود. بدین منظور یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان در سال 1391 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل تاریخ کاشت (16 فروردی أکثر
هدف از این مطالعه کمّی کردن روند تغییرات ماده خشک در اندامهای مختلف گیاه گلرنگ بود. بدین منظور یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان در سال 1391 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل تاریخ کاشت (16 فروردین، 6 و 27 اردیبهشت) و ارقام (ژنوتیپ 411، سینا، محلی اصفهان و صفه) بودند. نتایج نشان داد مدل نمایی خطی بریده بهترین توصیف را از روند تغییرات تجمع ماده خشک در برابر روز پس از کاشت نشان داد. بیشترین تجمع ماده خشک در تاریخ کاشت اول بهدست آمد. بهترین توصیف روند تغییرات تجمع ماده خشک برگ و ساقه توسط مدل بتا به دست آمدند. با تاخیر در کاشت حداکثر تجمع وزن خشک برگ و ساقه و نیز زمان رسیدن به حداکثر سرعت رشد هر یک از آنها کاهش یافت. در تاریخ کاشت اول و دوم رقم محلیاصفهان از لحاظ وزن خشک برگ و ساقه نسبت به سایر ارقام برتری نسبی داشتند. در حالیکه در تاریخ کاشت سوم اختلاف معنیداری بین ارقام از این لحاظ وجود نداشت. روند تغییرات تجمع ماده خشک دانه با مدل لجستیک به خوبی توصیف گردید. تجمع ماده خشک دانه در تاریخ کاشت اول و دوم بیشتر و سپس در تاریخ کاشت سوم به شدت کاهش یافت. در تاریخ کاشت اول و سوم حداکثر تجمع ماده خشک دانه در بین ارقام مختلف اختلاف معنی داری نداشت. در تاریخ کاشت دوم کمترین تجمع ماده خشک در دانه مربوط به رقم 411 بود.
تفاصيل المقالة
به منظور یافتن روش سریع و مطمئن برای تخمین سطح برگ در گیاه گلرنگ رقم محلی اصفهان، آزمایش مزرعهای با چهار تکرار و دو فاکتور شامل تاریخ کاشت (17 فروردین، 6 اردیبهشت و 29 اردیبهشت) و تراکم (15، 40، 65 و 90 بوته در متر مربع) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کام أکثر
به منظور یافتن روش سریع و مطمئن برای تخمین سطح برگ در گیاه گلرنگ رقم محلی اصفهان، آزمایش مزرعهای با چهار تکرار و دو فاکتور شامل تاریخ کاشت (17 فروردین، 6 اردیبهشت و 29 اردیبهشت) و تراکم (15، 40، 65 و 90 بوته در متر مربع) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. در این مطالعه، از مدلهای رگرسیونی مختلفی برای تخمین سطح برگ از طریق اندازهگیریهای انجام شده برای تعداد برگ در ساقه اصلی، تعداد گره در ساقه اصلی، وزن خشک برگ و وزن خشک ساقه استفاده شد. بر اساس RMSE (جذر میانگین مربعات خطا) و R2 (ضریب تبیین) مدل های مورد مطالعه، وزن خشک برگ بهترین متغیر مستقل برای تخمین سطح برگ معرفی شد. رابطه بین سطح برگ و وزن خشک برگ توسط مدل خطی توصیف شد. مقادیر RMSE در تراکمهای مختلف بین 39/24 تا 35/61 متغیر بود و مقدار R2 بیش از 96/0 بود که حاکی از دقت نسبتا خوب مدل در پیشبینی سطح برگ از طریق وزن خشک برگ است. شیب تغییرات سطح برگ در مقابل وزن خشک برگ بین 8/104 تا 7/116 سانتیمتر مربع بر گرم متغیر بود. از آنجا که هیچ اختلاف معنیداری بین شیب افزایش سطح برگ در مقابل وزن خشک برگ در بین تراکم ها وجود نداشت، دادههای مربوط به همه تراکمها با هم ادغام شدند و یک مدل خطی کلی برای تخمین سطح برگ توسط وزن خشک برگ به دست آمد که ضرایب a و b آن به ترتیب برابر 7/9 و 7/108 تخمین زده شدند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications