فهرس المقالات حسین جلالی


  • المقاله

    1 - پژواک ستایش راستی‌گفتار و نکوهش دروغ در نامۀ باستان و متون اوستایی و پهلوی
    زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد , العدد 4 , السنة 13 , پاییز 1396
    نامۀ باستان، آیینۀ تمام نمای فرهنگ، حکمت و اندیشۀ ایرانیان و تجلی گاه باورها، آداب و رسوم اجتماعی آنان است که آن را می توان با رویکردهای گوناگون واکاوید.این اثر سترگ مهمترین سند به جای مانده از فرهنگ منظوم ایران باستان است.از آنجا که مآخذ و مبنای نظم نامۀ باستان؛ خداینا أکثر
    نامۀ باستان، آیینۀ تمام نمای فرهنگ، حکمت و اندیشۀ ایرانیان و تجلی گاه باورها، آداب و رسوم اجتماعی آنان است که آن را می توان با رویکردهای گوناگون واکاوید.این اثر سترگ مهمترین سند به جای مانده از فرهنگ منظوم ایران باستان است.از آنجا که مآخذ و مبنای نظم نامۀ باستان؛ خداینامه ها، کارنامه ها، روایات دینی،اوستا، متون پهلوی و حتی سنگ نوشته ها بوده است، یقیناً نظم آن تحت تأثیر آیین ها، آداب و باورهایی است که دراین کتاب ها و آبشخورها آمده و این باورها و آیین ها یا ضمن داستان ها یا به طور اشاره در اثر گران سنگ استاد توس آمده است.در این گفتار به بررسی راستی گفتار و پادافره دروغ، به عنوان یکی از آموزه های اخلاقی و ارزش های تعلیمی ایران باستان که به گونه ای مشترک در نامۀ باستان و اوستا و متون پهلوی آمده، پرداخته شده و بر این نکته تأکید گردیده که نامۀ باستان، پژواک و پالودۀ فرهنگ ایران باستان و استوارترین سند هویت فرهنگی ایرانیان کهن است. مستندات آن، شواهد بسیاری است که در متون دیگرِ پیش از فردوسی و هم عصر او آمده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - پژواک فرهنگ پیمان و پیمان‌داری در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی
    زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد , العدد 2 , السنة 12 , تابستان 1395
    شاهنامه، آیینۀ تمام‌نمای فرهنگ، حکمت و اندیشۀ ایرانیان و تجلی‌گاه باورها، آیین‌ها و رسوم اجتماعی آنان است که آن را می‌توان با رویکردهای گوناگون واکاوید .این اثر سترگ، مهمترین سند به‌جای‌مانده از فرهنگ منظوم ایران باستان است. از آنجا که آبشخور و اساس نظم شاهنامه، خداین أکثر
    شاهنامه، آیینۀ تمام‌نمای فرهنگ، حکمت و اندیشۀ ایرانیان و تجلی‌گاه باورها، آیین‌ها و رسوم اجتماعی آنان است که آن را می‌توان با رویکردهای گوناگون واکاوید .این اثر سترگ، مهمترین سند به‌جای‌مانده از فرهنگ منظوم ایران باستان است. از آنجا که آبشخور و اساس نظم شاهنامه، خداینامه‌ها، کارنامه‌ها، روایات دینی، اوستا، متون پهلوی و حتی نگاره‌ها بوده است، یقیناً نظم‌نامۀ باستان تحت تأثیر باورها و آیین‌هایی است که در این کتاب‌ها و مآخذ آمده و این باورها و آیین‌ها یا ضمن داستان‌ها یا به طور اشاره، در اثر گران سنگ استاد توس آمده‌است. در این پژوهش به بررسی پیمان و پیمان‌داری، به‌عنوان یکی از باورهای ایران باستان، که به گونه‌ای مشترک در شاهنامه، اوستا و متون پهلوی آمده، پرداخته شده و بر این نکته تأکید گردیده که شاهنامه، پژواک و پالودۀ فرهنگ ایران باستان و استوارترین سند هویت فرهنگی ایرانیان کهن است. مستندات آن، شواهد بسیاری است که در متون دیگرِ پیش از فردوسی و هم عصر او آمده‌است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - پژواک فرهنگ شادی در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , العدد 5 , السنة 4 , زمستان 1393
    در ایران باستان شادی مایۀ فزونی شور و سرور و امید و سبب بیرون شد ذهن و ضمیر انسان از سستی و انفعالِ مرگ‌آور و بی‌ثمر بود. می‌توان آن را یک موهبت بزرگ ایزدی که بیش از همۀ مواهب در خور سپاس است، تلقی کرد. نه فقط داریوش در کتیبۀ خویش، اهورا مزدا آفرینندۀ زمین و آسمان را به أکثر
    در ایران باستان شادی مایۀ فزونی شور و سرور و امید و سبب بیرون شد ذهن و ضمیر انسان از سستی و انفعالِ مرگ‌آور و بی‌ثمر بود. می‌توان آن را یک موهبت بزرگ ایزدی که بیش از همۀ مواهب در خور سپاس است، تلقی کرد. نه فقط داریوش در کتیبۀ خویش، اهورا مزدا آفرینندۀ زمین و آسمان را به خاطر همین شادی که برای انسان آفرید سپاس جداگانه گفت، بلکه در اوستا و برخی کتاب‌های پهلوی نیز خداوند به سبب این هدیۀ ارزشمند، فراوان ستوده گشت. در شاهنامه نیز که مهمترین سند فرهنگی منظوم به جای مانده از ایران باستان است به این نکته اشارات فراوان شده و جایگاه ارزشمند شادی در میان ایرانیان باستان مورد تأکید قرارگرفته است که بی‌گمان فردوسی در پرداختن به ارزش و فلسفۀ شادی به سنگ نوشته‌ها و متون اوستایی و پهلوی نظر داشته است. تفاصيل المقالة