علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
العدد1,السنة
24
,
بهار
1401
زمینه و هدف: الگوی توسعه متوازن شهر درگرو سنجش تعادل فضایی منابع و امکانات شهر و نحوه استقرار جمعیت در نواحی و محلات آن است و توسعه متوازن هر شهر نیازمند رویکردی عادلانه در جهت بهرهوری از منابع مالی و توزیع خدمات اقتصادی اجتماعی و فرهنگی است که هدف آن ارتقاء سطح کیفیت أکثر
زمینه و هدف: الگوی توسعه متوازن شهر درگرو سنجش تعادل فضایی منابع و امکانات شهر و نحوه استقرار جمعیت در نواحی و محلات آن است و توسعه متوازن هر شهر نیازمند رویکردی عادلانه در جهت بهرهوری از منابع مالی و توزیع خدمات اقتصادی اجتماعی و فرهنگی است که هدف آن ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهروندان است. تحقیق حاضر با هدف بررسی توسعه متوازن شهر آمل با رویکرد عدالت فضایی انجام گرفته است.روش بررسی: روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جهت تحلیل دادههای پژوهش در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ابتدا با استفاده از نرمافزار GIS به بررسی الگوی توزیع فضایی امکانات با روشهای آماری و گرافیکی در شهر آمل پرداختهشده، سپس توزیع جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله بعد با استفاده از لایههای اطلاعاتی شهر و روش تصمیمگیری زوجی، به بررسی شاخصهای کالبدی موثر در توزیع امکانات پرداختهشده است. نظرسنجی و مصاحبه در بازه زمانی 1399-1400 با 42 کارشناس خبره در سطح 22 محله شهر آمل به تعیین توابع برتری و وزن دهی به شاخصها و درنهایت رتبهبندی آنها با استفاده از مدل AHP صورت گرفته است.یافتهها: یافته های تحلیلهای گوناگون، حاکی از تمرکز امکانات و خدمات در مرکز شهر و در بافت اولیه آن است.بحث و نتیجه گیری: تحلیلهایی مانند تحلیل تراکم کرنل، کریجینگ، لکههای داغ مشخص کردند که توزیع امکانات و خدمات در شهر آمل به مرکز تمایل دارد و تحلیل نزدیکترین همسایه نیز نشان داد توزیع امکانات و خدمات خوشهای میباشد.
تفاصيل المقالة
چکیده
یکی از نمودهای عمده تغییرات کاربری اراضی گسترش عرصههای ساختوساز است. افزایش وسعت شهرها در تحقیقات متعددی موردتوجه قرار گرفته، اما تغییرات وسعت روستاها و موضوعات مرتبط با آن مورد توجه کافی قرار نگرفته است. بررسی تغییرات وسعت محدوده فیزیکی- کالبدی 106 روستای شهر أکثر
چکیده
یکی از نمودهای عمده تغییرات کاربری اراضی گسترش عرصههای ساختوساز است. افزایش وسعت شهرها در تحقیقات متعددی موردتوجه قرار گرفته، اما تغییرات وسعت روستاها و موضوعات مرتبط با آن مورد توجه کافی قرار نگرفته است. بررسی تغییرات وسعت محدوده فیزیکی- کالبدی 106 روستای شهرستان همدان در محدوده زمانی سال 1375 تا 1395 نشان دهده 25 درصد افزایش است. باوجودی که جمعیت اغلب روستاها طی دوره مورد بررسی روبه کاهش بوده، اما وسعت اکثر روستاها افزایش یافته است. این تغییرات در رابطه با سه گروه عوامل، شامل عوامل جغرافیای طبیعی، عوامل انسانی و عوامل فضایی بررسی شده است. تغییرات وسعت روستاها بیش از همه تحت تأثیر عوامل فضایی قرار داشته است. این عوامل فضایی در واقع فاصله از شهر همدان، بهعنوان شهری دارای الگوی نخست شهری شدید در منطقه است. فاصله از بزرگراهها و جادههای اصلی نیز در قالب ارتباط با شهر و سیستم شهری کشور و ساختار اقتصادسیاسی کشور قابل بررسی است.
تفاصيل المقالة
جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس
,
العدد4,السنة
11
,
پاییز
1398
نگرانی در ارتباط با پیامدهای پراکنده رویی در نواحی شهری، برنامه ریزان و مسئولین را بر آن داشته است که به طور جدی به دنبال الگوی توسعه فشرده و شیوه جدید زیست پذیر کردن محلات باشند. به همین منظور، موسسات و نهادهای متعددی سعی دارند روش ها و ابزارهایی را تولید و معرفی نماین أکثر
نگرانی در ارتباط با پیامدهای پراکنده رویی در نواحی شهری، برنامه ریزان و مسئولین را بر آن داشته است که به طور جدی به دنبال الگوی توسعه فشرده و شیوه جدید زیست پذیر کردن محلات باشند. به همین منظور، موسسات و نهادهای متعددی سعی دارند روش ها و ابزارهایی را تولید و معرفی نمایند تا شیوه های کنونی کاربری اراضی را به نحوی تغییر دهند که در نهایت به پراکنده رویی بیشتر منجر نگردد. مطابق ادعای مسئولین، برای کنترل پراکنده رویی در استان خراسان شمالی، سیاستهای رشد هوشمند در این استان به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. به منظور بررسی این ادعا، این مطالعه به شیوه توصیفی و تحلیلی در 5 شهرستان، به انجام رسید. به این منظور، ابتدا مجموعه ای از شاخص های کمی یعنی ارتباط شبکه خبایانی، تراکم، اختلاط کاربری ها، دسترسی و قابلیت پیاده روی برای تعیین 5 بعد اصلی توسعه شهری فشرده و محلات زیست پذیر در این محدوده، مورد استفاده قرارگرفت. داده های مورد نیاز از شهرداریها، طرح های جامع و برداشتهای میدانی به دست آمد. داده های گردآوری شده با توجه به شاخصهای ابعاد پنجگانه ارزیابی و بر اساس آزمون ANOVA فضایی و آزمون F مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تمام مناطق مورد بررسی، دارای الگوهای توسعه مشابهی بوده و ابزارهای رشد هوشمند تا حدودی زیر بخش طراحی را متحول نموده است. به این معنا که این تاثیر تنها در ابعاد فیزیکی برنامه ریزی شهری بوده و سایر ابعاد به خصوص ابعاد غیر سنتی برنامه ریزی که می تواند به اختلاط کاربری ها و تسهیل دسترسی های منطقه ای منجر شود را تحت تاثیر قرار نداده است.
تفاصيل المقالة
بافتهای ناکارآمد شهری پهنه هایی از شهر هستندکه درمقایسه باسایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده، از چرخة تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارساییها درآمده اند. با این وجود این بافتها درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیتها و قا أکثر
بافتهای ناکارآمد شهری پهنه هایی از شهر هستندکه درمقایسه باسایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده، از چرخة تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارساییها درآمده اند. با این وجود این بافتها درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیتها و قابلیتهای نهفته بسیاری برای توسعه های آتی درون شهری برخوردار هستند. اما پرداختن به بافتهای ناکارآمد شهرها و برنامهریزی برای آنها، جدا از پرداختن به واقعیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نبوده و مستلزم برنامه ریزی دقیق، جامع و واقع گرایانه است.درسالهای اخیر بازآفرینی شهری به عنوان رویکرد جدید برای بهسازی و نوسازی این بافتها مطرح شده است.در این راستا رویکردبازآفرینی شهریگامی فراتر از مقاصد،آروزها ودستاوردهای نوسازی شهری،توسعه شهریوبهسازی شهری است و با درنظر گرفتن همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی،کالبدی و زیست محیطی به بافت، نگاهی جامع و یکپارچه وپایدار دارد.تحقیق حاضر با شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی بافتهای شهری و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری در منطقه 10 شهر تهران و با استفاده از تکنیک SWOT-QSPM به ارائه راهبردهایی جهت بازآفرینی پایدار بافت ناکارآمدپرداخته است.در بخش اول(تحقیق کیفی) دادههای تحقیق از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده و در بخش دوم(تحقیق کمی)از طریق روش پیمایشی جمعآوری شده وبا استفاده ازضریب آنتروپی و مدل SWOTمورد تحلیل قرارگرفته است.با توجه به اینکه عوامل متعددی در بازآفرینی پایدار بافتهای ناکارآمدشهری دخیل هستند.درادامه نتایج کمی تحقیق نیز نشان داد که این منطقه در وهله اول از لحاظ اقتصادی و درمرحله بعد از لحاظ ابعاد اجتماعی و زیست محیطی ناپایدار می باشد.ناپایداری ابعاد اقتصادی بافت هست که منجر به ناپایداری دیگر ابعاد بافت گردیده و درنهایت نمود خود را به صورت ناپایداری کالبدی نشان می دهد.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
العدد2,السنة
11
,
تابستان
1398
چکیده
یکی از نمودهای عمده تغییرات کاربری اراضی گسترش عرصههای ساختوساز است. افزایش وسعت شهرها در تحقیقات متعددی موردتوجه قرار گرفته، اما تغییرات وسعت روستاها و موضوعات مرتبط با آن مورد توجه کافی قرار نگرفته است. بررسی تغییرات وسعت محدوده فیزیکی- کالبدی 106 روستای شهر أکثر
چکیده
یکی از نمودهای عمده تغییرات کاربری اراضی گسترش عرصههای ساختوساز است. افزایش وسعت شهرها در تحقیقات متعددی موردتوجه قرار گرفته، اما تغییرات وسعت روستاها و موضوعات مرتبط با آن مورد توجه کافی قرار نگرفته است. بررسی تغییرات وسعت محدوده فیزیکی- کالبدی 106 روستای شهرستان همدان در محدوده زمانی سال 1375 تا 1395 نشان دهده 25 درصد افزایش است. باوجودی که جمعیت اغلب روستاها طی دوره مورد بررسی روبه کاهش بوده، اما وسعت اکثر روستاها افزایش یافته است. این تغییرات در رابطه با سه گروه عوامل، شامل عوامل جغرافیای طبیعی، عوامل انسانی و عوامل فضایی بررسی شده است. تغییرات وسعت روستاها بیش از همه تحت تأثیر عوامل فضایی قرار داشته است. این عوامل فضایی در واقع فاصله از شهر همدان، بهعنوان شهری دارای الگوی نخست شهری شدید در منطقه است. فاصله از بزرگراهها و جادههای اصلی نیز در قالب ارتباط با شهر و سیستم شهری کشور و ساختار اقتصادسیاسی کشور قابل بررسی است.
تفاصيل المقالة
تاب آوری شهری که به عنوان یکی از ابعاد کلیدی توسعه پایدار در معنای" قابلیت و آمادگی شهر در پاسخگویی و بازیابی در برابر تهدیدات، تغییرات، خطرات و مخاطرات قابل توجه با حداقل آسیب به ایمنی و سلامت عمومی، اجتماع، اقتصاد و امنیت "تعریف شده است. در این راستا، این مقاله کوشیده أکثر
تاب آوری شهری که به عنوان یکی از ابعاد کلیدی توسعه پایدار در معنای" قابلیت و آمادگی شهر در پاسخگویی و بازیابی در برابر تهدیدات، تغییرات، خطرات و مخاطرات قابل توجه با حداقل آسیب به ایمنی و سلامت عمومی، اجتماع، اقتصاد و امنیت "تعریف شده است. در این راستا، این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های موثر بر وضعیت آینده تاب آوری منطقه 5 کلان شهر تهران را در برابر مخاطرات محیطی، بازشناسی و خوشه بندی کند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آیندهپژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جامعه آماری 20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونهگیری گلوله برفی می باشد. 53 پیشران احصاء و شناسایی گردید که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرمافزار MICMAC پردازش شده است. نتایج مقاله نشان می دهد الگوی کلی پراکندگی پیشران های مورد مطالعه از نظر تحلیل اثرات متقابل، در مجموع بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است که در آن پیشران های تاب آور منطقه 5 از نظر اثرگذاری و اثرپذیری، حالت پیچیده و بینابین دارد. سطح آگاهی شهروندان از خطرات محیطی، نظارت در حین ساختوسازها، دسترسی به نهادهای امدادرسان، یکپارچگی مدیریت در زمان وقوع بحران، آموزش و اطلاع رسانی در خصوص خطرات زلزله، نگرش و باور خانوارها مبنی بر وجود خطر بلایا و حوادث طبیعی، کیفیت ابنیه (مقاومت ساختمان)، تراکم ساختمان، قابلیت نفوذپذیری درون بافتی، مشارکت اجتماعی، احیای فعالیت های اقتصادی بعد از سوانح و حمایت نهادی دولتی و محلی برای جبران خسارت مالی به عنوان کلیدی ترین پیشران های موثر بر روند آینده تاب آوری منطقه 5 کلان شهر تهران انتخاب شدند.
تفاصيل المقالة
گردشگری تجاری فعالیتی است که در ادوار تاریخ اثرات متعددی بر اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی شهرها داشته است. شهرهای مرزی به عنوان دروازه های مبادلاتی نقش مهمی در تجارت محلی و منطقه ای دارند و گردشگری تجاری می تواند نقش بسزایی در توسعه این مناطق ایفا کند. در سالهای اخیر ش أکثر
گردشگری تجاری فعالیتی است که در ادوار تاریخ اثرات متعددی بر اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی شهرها داشته است. شهرهای مرزی به عنوان دروازه های مبادلاتی نقش مهمی در تجارت محلی و منطقه ای دارند و گردشگری تجاری می تواند نقش بسزایی در توسعه این مناطق ایفا کند. در سالهای اخیر شهرهای بانه و سردشت علاوه بر تجارت مرزی به عنوان شهر گردشگری تجاری شناخته می شوند. هدف از این پژوهش بررسی اثرات گردشگری تجاری بر وضعیت اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی بر اساس ادراک کارشناسان ساکن در شهرهای مورد مطالعه است. تحقیق از نوع کمی و تحلیل آن با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. با توجه به یافته ها و تحلیل مدل AHP مشخص شد که گردشگری در بعد اقتصادی باعث افزایش اشتغال مستقیم و غیرمستقیم افزایش درآمد ملک شده است. همچنین باعث رشد جمعیت ناشی از مهاجر پذیری و کاهش مهاجرفرستی شده است. در پی این تحولات و رشد گردشگری بر درآمد مردم افزوده شده است. همچنانکه از نتایج تحلیل AHP نیز مشاهده می شود افزایش درآمد در میان متغیرهای اقتصادی رتبه چهارم را داشته و درشهر سردشت وزن این متغیر 098/0 و در شهر بانه 102/0 می باشد. به منظور توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی و اجتماعی می توان با اتخاذ سیاست ها و برنامه های مناسب گردشگری تجاری توسعه پایدار را محقق ساخت.
تفاصيل المقالة
پراکنده رویی شهری، گسترش کاربریهای زمین شهری به زمین غیرشهری است که در سال های اخیر به یکی از چالش های برنامه ریزی توسعه فضایی شهرهای جهان تبدیل شده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و سنجش ابعاد و بازتابهای پراکنده رویی شهری در شهر رشت می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی أکثر
پراکنده رویی شهری، گسترش کاربریهای زمین شهری به زمین غیرشهری است که در سال های اخیر به یکی از چالش های برنامه ریزی توسعه فضایی شهرهای جهان تبدیل شده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و سنجش ابعاد و بازتابهای پراکنده رویی شهری در شهر رشت می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. به منظور سنجش و بررسی پراکنده رویی شهری ابتدا نقشه های کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست، در چهار کلاس(مناطق شهری و ساخته شده، مناطق آبی و شالیزار، جنگل و زمینهای کشاورزی و باغات) ایجاد شد و سپس با کاربست متریکهای فضایی(مساحت کاربری، تعداد لکه، تراکم لکه، کل لبه ، تراکم لبه، میانگین شکل لکه، میانگین فاصله اقلیدوسی نزدیکترین همسایه، شاخص میانگین مجاورت، شاخص تجمع) در دو سطح کلاس و سیما، پراکنده رویی شهر رشت با استفاده از نرم افزار FRAGSTATS محاسبه شده است. نتایج تحقیق نشان میدهدکه؛ مناطق شهری به صورت فزاینده ای رشد یافته و قطعات شهری متعددی ایجاد شده است. به موازات این رشد، زمین کشاورزی و شالیزار پیوستگی و یکپارچگی فضایی خود را از دست داده و به قطعات زیادی تبدیل شده است. ضریب افزایش 103 درصدی کلاس مناطق شهری در بازه زمانی 26 ساله(1372-1398)، بیانگر آهنگ پرشتاب پویش فضایی شهر به پراکندگی کالبدی است که عموماً با تغییر کاربری، تبدیل پوشش زمین، تخریب منابع طبیعی و زمینی در بیرون و پیرامون شهر همراه است.
تفاصيل المقالة
شهرها محل پیوند و سازمانیابی فضایی نیروها و فرآیندهای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در بستر محیط جغرافیایی هستند و شکلدهنده روابط و جریانهای مختلف و متنوع انسان و محیط بر نظام سیاسی حاکم می باشند. اقتصاد سیاسی و مولفههای متاثر از آن یکی از این شاخصهای تاثیرگذار أکثر
شهرها محل پیوند و سازمانیابی فضایی نیروها و فرآیندهای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در بستر محیط جغرافیایی هستند و شکلدهنده روابط و جریانهای مختلف و متنوع انسان و محیط بر نظام سیاسی حاکم می باشند. اقتصاد سیاسی و مولفههای متاثر از آن یکی از این شاخصهای تاثیرگذار بر روی تحولات و دگرگونیهای فضاهای شهری هستند. هدف این تحقیق شناسایی مؤلفه های مؤثر اقتصاد سیاسی بر سازمانیابی فضایی کلانشهر رشت است.روش پژوهش ، توصیفی- تحلیلی است و در آن، از تکنیک چند معیاره (دیماتل) برای شناسایی مولفههای اثرگذار و اثرپذیر استفاده شده است. یافتهها دلالت بر این دارند که در بین بخشهای اقتصادی ، کالبدی و سیاسی ـ مدیریتی اقتصادسیاسی، به ترتیب مؤلفه رانت زمین جهت ایجاد مراکز تجاری ( اقتصادی)؛ تغییر در نظام توزیع کاربریها ( کالبدی) و شاخص عدم مقابله با رانت زمین در سیستم مدیریت شهری (سیاسی ـ مدیریتی) اثرگذارترین مولفهها در سازمانیابی فضایی کلانشهر رشت هستند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications