فهرس المقالات ژیلا سجادی


  • المقاله

    1 - ارزیابی مولفه‌های شهروند هوشمند در فضاهای شهری با رویکرد انتقادی بر نظریه رشد هوشمند شهری (مورد: محله ولنجک، منطقه 1 شهر تهران)
    مطالعات مدیریت شهری , العدد 1 , السنة 8 , بهار 1395
    مقدمه و هدف پژوهش: مولفه شهروند هوشمند در سایه نظریه رشد هوشمند شهری به فراموشی سپرده شده است بگونه ای که در قالب این نظریه، اغلب برنامه‌ریزان و طراحان شهری تنها به بررسی شاخص های اقتصاد و خدمات هوشمند در شهر می پردازند و سبک زندگی و فرهنگ شهروندان را به کمتر مورد توجه أکثر
    مقدمه و هدف پژوهش: مولفه شهروند هوشمند در سایه نظریه رشد هوشمند شهری به فراموشی سپرده شده است بگونه ای که در قالب این نظریه، اغلب برنامه‌ریزان و طراحان شهری تنها به بررسی شاخص های اقتصاد و خدمات هوشمند در شهر می پردازند و سبک زندگی و فرهنگ شهروندان را به کمتر مورد توجه قرار می دهند. در همین راستا در این پژوهش محله ولنجک به عنوان یکی از محلات چندکارکردی و برنامه ریزی شده شهر تهران در منطقه یک، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است تا شاخص های شهروند هوشمند و مولفه های تاثیرگذار بر آن مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش: روش پژوهش بصورت توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای می باشد. حجم نمونه با توجه به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی-دردسترس به تعداد 60 نفر انتخاب شده اند. داده ها و اطلاعات به دو صورت کتابخانه‌ای و میدانی گردآوری شده است. داده های گردآوری شده وارد نرم افزار spss شده و در تحلیل آن از آزمون های T مستقل، همبستگی اسپرمن و رگرسیون استفاده شده است. یافته‌ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که محله ولنجک دارای سطح متوسطی از شهروندان هوشمند است. نتایج آزمون T نشان می دهد که شاخص اجتماع محوری با میانگین 2.58 دارای کمترین میانگین و شاخص طبیعت دوستی با میانگین 2.40 دارای بیشترین میانگین است. همچنین بر اساس نتایج آزمون اسپرمن و رگرسیون بین متغیرهای فردی و رفتار هوشمند شهروندان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: ضرورت دارد تا با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی، پیشنهاداتی همانند توانمندسازی شهروندان برای حضور در نهادهای مردم محور ارائه گردد که عاملی موثر در تقویت هوشمندی شهروندان است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ارزیابی جایگاه و اثرات حکمروایی مطلوب بر بازآفرینی پایدار بافت‌های ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: شهر سنندج)
    جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1402
    بافت‌های ناکارآمد و فرسوده‌ی شهری جزء مناطق مسئله‌دار و مشکل‌زای شهری شناخته‌ می‌شوند. حل این چالش نیازمند الگو و راهکار نوینی است که بتواند از همه‌ی ظرفیت‌های جامعه با تاکید بر قابلیت‌ها و توانمندی‌های آنها و نقش مستقیم و فعال آنها در فرآیند توسعه‌ی پایدار و با همکاری أکثر
    بافت‌های ناکارآمد و فرسوده‌ی شهری جزء مناطق مسئله‌دار و مشکل‌زای شهری شناخته‌ می‌شوند. حل این چالش نیازمند الگو و راهکار نوینی است که بتواند از همه‌ی ظرفیت‌های جامعه با تاکید بر قابلیت‌ها و توانمندی‌های آنها و نقش مستقیم و فعال آنها در فرآیند توسعه‌ی پایدار و با همکاری بخش‌های دولتی، خصوصی و مدنی استفاده کند. امروزه حکمروایی خوب شهری همان راهکار نوین می‌باشد که همکاری و برنامه‌ریزی میان بخش‌های مختلف جامعه جزو عنصری ذاتی آن می‌باشد. در همین راستا هدف این تحقیق ارزیابی اثرات حکمروایی مطلوب بر بازآفرینی (پایدار) بافت‌های ناکارآمد شهری سنندج می‌باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت تحقیق، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از روش کیفی و کمی (آمیخته) به منظور گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده کرده است. از نرم‌افزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل کیفی (استخراج شاخص‌ها) و از نرم‌افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق از طریق آزمون t تک نمونه‌ای نشان داد که هر کدام از شاخص‌ها، تاثیر متفاوتی را بر روی بازآفرینی بافت فرسوده شهر سنندج داشته‌اند. بعنوان نمونه شاخص‌های مربوط به عدالت‌محوری با ارزش عددی 188/3 و بعد قانون‌مداری با ارزش عددی 175/3 بیشترین تاثیر و شاخص‌های مربوط به ابعاد شفافیت با ارزش عددی 457/0 و توافق جمعی با ارزش عددی 393/0 کمترین تاثیر را بر بازآفرینی محدوده مورد نظر داشته‌اند و نتوانسته‌اند رضایت عمومی را جلب کنند. همچنین از طریق مدل تحلیل مسیر، شاخص‌های حکمروایی شهری که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر بازآفرینی بافت فرسوده شهر سنندج تاثیرگذار بوده‌اند مشخص شدند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تحلیلی بر پایداری کالبدی مسکن شهری با رویکرد توسعه پایدار مورد پژوهی: محله اسلام‌آباد زنجان
    جغرافیا و مطالعات شهری و منطقه ای (جغرافیا و مطالعات محیطی سابق) , العدد 4 , السنة 5 , پاییز 1395
    مسکن یکی از نیازهای اصلی برای بقاء و توسعه جوامع بشری بوده و مسکن مطمئن، بادوام و پایدار برای هر انسانی ضروری است. بااین‌حال دسترسی به مسکن پایدار در اغلب کشورهای درحال‌توسعه به‌واسطۀ مشکلات فراوان مالی، مدیریتی و ظرفیتی به دلیل رشد شتابان شهرنشینی با مسائل بسیاری همراه أکثر
    مسکن یکی از نیازهای اصلی برای بقاء و توسعه جوامع بشری بوده و مسکن مطمئن، بادوام و پایدار برای هر انسانی ضروری است. بااین‌حال دسترسی به مسکن پایدار در اغلب کشورهای درحال‌توسعه به‌واسطۀ مشکلات فراوان مالی، مدیریتی و ظرفیتی به دلیل رشد شتابان شهرنشینی با مسائل بسیاری همراه است؛ به‌گونه‌ای که توسعه سکونتگاه‌های فرودست شهری، شکل‌گیری محدوده‌های نابسامان، کیفیت پایین و مقاومت کم بناها در برابر مخاطرات طبیعی انسانی بایستگی تحقیق و تفحص در این خصوص را پیش از پیش مطرح ساخته است. بر این اساس، پژوهش حاضر به تحلیل ساختار کالبدی مسکن محله اسلام‌آباد زنجان با رویکرد پایداری و مقاومت بافت می‌پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با به‌کارگیری مدل AHP در محیط ArcGIS به تحلیل ساختار کالبدی مسکن پرداخته است. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه‌ای و استفاده از اسناد و مدارک، همین‌طور پیمایش‌های میدانی از محدوده موردمطالعه گردآوری شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که محله اسلام‌آباد زنجان در ساختار کالبدی مسکن با مسائلی ازجمله همجواری انواع فعالیت‌های ناسازگار با کاربری مسکونی، پایین بودن کیفیت ساختمان‌ها، استفاده از مصالح بی‌دوام، ریزدانگی قطعات و نظایر آن روبروست. درواقع نتایج بیانگر وضعیت ناپایدار ساختار کالبدی مسکن بر اساس اصول توسعه پایدار شهری در این منطقه بوده و نشان می‌دهد که 58 درصد از مساکن محدوده موردمطالعه از لحاظ ساختار کالبدی مسکن، در وضعیت پایداری متوسط و پایین‌تر از آن قرار دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - سنجش ارتباط کیفیت کالبدی مسکن با امنیت تصرف در سکونتگاه‌های خودانگیخته‌ی شهری (مورد مطالعه: ناحیه‌ی منفصل شهری نایسر سنندج)
    جغرافیا و مطالعات شهری و منطقه ای (جغرافیا و مطالعات محیطی سابق) , العدد 5 , السنة 7 , زمستان 1397
    سکونتگاه‌های غیررسمی به مثابه‌ی یکی از پیامدها و ویژگی‌های بارز شهرنشینی معاصر در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده‌اند. در میان تمام مشکلاتی که این سکونتگاه‌ها دارند، امنیت تصرف، یکی از مهمترین مسائلی است که با آن مواجه هستند. حق تامین سکونت، اصلی اساسی و لازم أکثر
    سکونتگاه‌های غیررسمی به مثابه‌ی یکی از پیامدها و ویژگی‌های بارز شهرنشینی معاصر در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده‌اند. در میان تمام مشکلاتی که این سکونتگاه‌ها دارند، امنیت تصرف، یکی از مهمترین مسائلی است که با آن مواجه هستند. حق تامین سکونت، اصلی اساسی و لازم برای بهبود شرایط زندگی ساکنین در این سکونتگاه‌ها به شمار می‌رود و فقدان آن منجر به عدم تمایل به مشارکت، عدم سرمایه‌گذاری در بهبود مسکن و آسیب‌های روانی در ساکنان می‌شود. هدف این تحقیق، بررسی ارتباط میان امنیت تصرف و کیفیت کالبدی مسکن در ناحیه‌ی خودانگیخته‌ی شهری نایسر شهر سنندج می‌باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. جمع‌آوری داده‌های پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شد. نمونه‌گیری به صورت هدفمند بوده و از 7730 خانوار موجود در محدوده، 366 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 93 درصد برای پرسشگری انتخاب شدند. سپس داده‌های بدست آمده از طریق نرم‌افزار SPSS از جمله آزمون‌های تحلیل عاملی، رگرسیون چندمتغیره، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون میانگین و تحلیل مسیر تجزیه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عامل امنیت تصرف مشارکتی با ارزش عددی 846/0 بیش از عوامل امنیت تصرف قراردادی و تجربه‌محور بر کیفیت کالبدی مسکن در نایسر تاثیرگذار بوده است و همچنین نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که ارتباط مستقیم و مثبتی میان شاخص‌های امنیت تصرف با کیفیت کالبدی مسکن وجود دارد، بدین صورت که با افزایش شاخص‌های امنیت تصرف، کیفیت کالبدی مسکن در این محدوده نیز افرایش خواهد یافت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - تحلیل ساختاری-کارکردی سازمان فضایی منطقه شهری قزوین
    آمایش محیط , العدد 1 , السنة 16 , بهار 1402
    در بررسی ساختار منطقه شهری آنچه اهمیت دارد، توجه به کارکرد مورد انتظار از این وجه است. در واقع ساختار مناسب، تبلور فضایی و عملکردی عوامل سازندة آن است که متضمن تعادل و کارایی بهینه می‌باشد. در این میان عدم شناخت ماهیت فضایی، انفعال و نقش‌آفرینی ضعیف جزء چالش‌های جدی ساز أکثر
    در بررسی ساختار منطقه شهری آنچه اهمیت دارد، توجه به کارکرد مورد انتظار از این وجه است. در واقع ساختار مناسب، تبلور فضایی و عملکردی عوامل سازندة آن است که متضمن تعادل و کارایی بهینه می‌باشد. در این میان عدم شناخت ماهیت فضایی، انفعال و نقش‌آفرینی ضعیف جزء چالش‌های جدی سازمان فضایی مناطق شهر-محور ایران، به‌ویژه منطقه قزوین است. به این منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی ماهیت ساختاری-کارکردی منطقه شهری با روش فراتحلیل، سه مؤلفه اصلی ساختاری، کارکردی و تعاملی را استخراج نمود. برای بررسی مؤلفه‌های احصاء شده از روش‌های آماری گرافیک مبناء در برنامه Arc GIS استفاده شده است. تحلیل یافته‌ها نشان داد قلمرو کارکردی منطقه شهری قزوین براساس تحلیل جریان‌های آونگی، تقریباً منطبق بر قلمروی طرح مجموعه شهری است. تحلیل ساختاری منطقه شهری قزوین حاکی از تمرکز جمعیت و فعالیت در شمال شرق استان، به سمت کلانشهر تهران است. در تحلیل مؤلفه تعاملی، ارتباط قوی شهر قزوین با نقاط شهری و روستایی پیرامونی و ارتباط ضعیف با مناطق شهری میانی و جنوبی استان مشخص گردید. تحلیل کارکردی منطقه شهری قزوین نشان داد موقعیت پیرامونی منطقه شهری قزوین نسبت به تهران از یک سو و انفعال مدیریت محلی در سطح درون استانی از سوی دیگر باعث شد تا قزوین نتواند تعامل فعال با مراکز برون استانی پیرامون خود داشته باشد. بنابراین با تأکید بر یکپارچگی فضایی، ضرورت کاربست نگرش‌های نـوین مدیریتی مبتنی بر حکمروایی منطقه‌ای و هویت‌بخشی منطقه‌ای مطرح می‌گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - تحلیل تغییرات شبکه شهری استان همدان در یک دوره 50ساله (1385-1335)
    آمایش محیط , العدد 4 , السنة 8 , پاییز 1394
    در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، سلسله مراتب و تحولات شبکه ی شهری استان همدان بررسی شده است. پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری، نظام یابی استقرار شهرها و نحوه ی توزیع و استقرار جمعیت در آنها بپردازد. در این راستا شهرهای استان بر اساس نتایج سر أکثر
    در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، سلسله مراتب و تحولات شبکه ی شهری استان همدان بررسی شده است. پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری، نظام یابی استقرار شهرها و نحوه ی توزیع و استقرار جمعیت در آنها بپردازد. در این راستا شهرهای استان بر اساس نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در طی سال های 1335 تا 1385 و با استفاده از مدل های تحلیل نزدیک ترین همسایگی، نخست شهری، ضریب آنتروپی و ضریب جینی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی پراکنش سکونتگاههای شهری استان تصادفی و فاقد نظم بوده است و به علت وجود نخست شهر همدان، عدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان مشهود است. جهت رسیدن به سلسله مراتب شهری متعادل و توزیع فضایی بهینه جمعیت، رعایت عدالت در توزیع بودجه، سرمایه، امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصت های برابر توسعه ی برای شهرهای کوچک استان مخصوصاً شهرهای نیمه توسعه ی نیافته استان( نیمه شمالی) ضرورت دارد. تفاصيل المقالة