فهرس المقالات سیدمهدی سجادی


  • المقاله

    1 - واکاوی تجارب زیستۀ معلمان مدارس حاشیه‌ای (به لحاظ فرهنگی و جغرافیایی) از دانش‌آموزان به‌حاشیه رانده‌شده
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 17 , زمستان 1399
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب معلمان مدارس حاشیه ای (به لحاظ فرهنگی و جغرافیایی) از دانش آموزان به حاشیه رانده‌شده است. مبنای نظریه اتخاذشده، نظریۀ تعلیم و تربیت مرزی ژیرو است. در این پژوهش از روش کیفی تحلیل پدیدار شناختی استفاده‌شده است. بر مبنای نمونه گیری هدفمند به و أکثر
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب معلمان مدارس حاشیه ای (به لحاظ فرهنگی و جغرافیایی) از دانش آموزان به حاشیه رانده‌شده است. مبنای نظریه اتخاذشده، نظریۀ تعلیم و تربیت مرزی ژیرو است. در این پژوهش از روش کیفی تحلیل پدیدار شناختی استفاده‌شده است. بر مبنای نمونه گیری هدفمند به واکاوی تجارب هشت نفر از معلمان در سه مدرسه حاشیه ای استان یزد که تجربه زیسته ای درزمینۀ موضوع موردمطالعه داشتند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته پرداخته شد. یافته ها با روش کدگذاری داده های روایی بر اساس روش اسمیت تحلیل شد سپس به شناسایی و دسته بندی پنج مضمون معلم، دانش آموز، محتوای درسی، نظام تربیت رسمی و خانواده به دوازده مقوله و یازده زیر مقوله منجر شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وجود نظام آموزش متمرکز، سطح پایین آموزش و ضعیف عمل کردن بخش تربیت‌معلم، نوع تربیت خانوادگی دانش آموزان، غنی نبودن محتوای کتب درسی از دانش بومی ازجمله عواملی است که نظام تربیت رسمی ایران را از حضور پررنگ تعلیم و تربیت مرزی خالی می کند. کلیدواژگان: پدیدارشناسی، تعلیم و تربیت چند فرهنگی، تعلیم و تربیت مرزی، هنری ژیرو تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - طراحی الگوی تدریس خلاق مبتنی بر مؤلفه‌های معرفت‌شناختی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 18 , بهار 1400
    پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تدریس خلاق مبتنی بر مؤلفه‌های معرفت‌شناختی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری به روش تحلیل مفهومی و نیز استنتاجی و با استفاده از مطالعۀ منابع مرتبط با اندیشه‌های دلوز و گاتاری انجام شده است. بر مبنای تحلیل مفهومی، مؤلفه‌های معرفت‌شناختی دلوز و گاتاری أکثر
    پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تدریس خلاق مبتنی بر مؤلفه‌های معرفت‌شناختی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری به روش تحلیل مفهومی و نیز استنتاجی و با استفاده از مطالعۀ منابع مرتبط با اندیشه‌های دلوز و گاتاری انجام شده است. بر مبنای تحلیل مفهومی، مؤلفه‌های معرفت‌شناختی دلوز و گاتاری شامل؛ اتصال و ناهمگونی، کثرت، گسست نادلالت‌گر، نقشه‌نگاری، فولدینگ و درون‌بودگی می‌باشند. بر این اساس الگوی تدریس خلاق با بهره‌گیری از معرفت‌شناختی دلوز و گاتاری در قالب عناصری چون؛ معلم به‌عنوان راهنما، تسهیل گر، همکار و عامل تغییر، دانش‌آموز به‌عنوان محقق، کوچ‌گر، خلاق، مشارکت‌جو، پرسشگر و نقاد، اهداف متأثر از تفکر افقی و واگرا، یادگیری مبتنی بر مدل‌های یادگیری فعال، مشارکتی، کارآموزی، خدمات‌رسانی، فعالیت‌های یادگیری مبتنی بر تولید اندیشه‌های خلاق، محتوا مبتنی بر ویژگی کثرت‌گرایی، بین‌رشته‌ای، تداخل و درهم‌تنیدگی دیسیپلین‌ها و غیره طراحی شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تحلیل مفهومی شهروندی دیجیتال و نقش برنامه درسی در تربیت شهروند دیجیتالی
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 4 , السنة 19 , پاییز 1401
    ایده ها و قوانینی برای شهروندان در دنیای دیجیتال به منظور کاهش سوء رفتارها در ارتباط با فناوری ها و توانمندسازی کودکان برای استفاده مسئولانه از فناوری توسط اندیشمندان حوزه ارتباطات، سیاستگذاران و مسئولان آموزشی ارائه شده است. یکی از مفاهیم جدید جهت مواجهه مناسب با دنیای أکثر
    ایده ها و قوانینی برای شهروندان در دنیای دیجیتال به منظور کاهش سوء رفتارها در ارتباط با فناوری ها و توانمندسازی کودکان برای استفاده مسئولانه از فناوری توسط اندیشمندان حوزه ارتباطات، سیاستگذاران و مسئولان آموزشی ارائه شده است. یکی از مفاهیم جدید جهت مواجهه مناسب با دنیای دیجیتال در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، توسعه شهروندی دیجیتال است. این مطالعه به بررسی چیستی و عناصر شهروندی دیجیتال همچنین نقش برنامه درسی در تربیت شهروندی دیجیتال پرداخته است. روش تحقیق کیفی از نوع تبیینی تحلیلی است. داده ها به شیوه اسناد پژوهی گردآوری شده است. جامعه آماری شامل منابع مربوط به حوزه شهروندی دیجیتال می باشد. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. نتایج بررسی ها چهار دسته از شهروندی دیجیتال را به عنوان محور این مفهوم مشخص کرده است: 1- شهروندی دیجیتال به مثابه اخلاق. 2- شهروند دیجیتال به مثابه سواد رسانه ای. 3- شهروند دیجیتال به مثابه مشارکت و تعامل. 4- شهروند دیجیتال به مثابه مخالفت انتقادی. نکته دیگر اینکه چهار دسته از عناصر شهروندی دیجیتال(هویت شخصی، فعالیت آنلاین، تسلط بر محیط دیجیتالی و اخلاق مربوط به محیط دیجیتال) در قالب مدل SAFE ارائه شده است. نتایج تحقیق لزوم آموزش و برنامه های درسی فراگیر محور در جهت ترویج مسئولیت اجتماعی شهروندی در عصر دیجیتال را نشان می دهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - آسیب شناسی تربیت دینی با نظر به مبانی معرفت شناسی دینی اندیشه های نوگرایانه نصرحامد ابوزید
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 2 , السنة 11 , تابستان 1395
    هدف و زمینه: نوگرایان دینی، طیفی از روشنفکران اند که در پی تبیین فلسفی مولفه های مدرنیته و ربط و نسبت آن با اجزای سنت هستند. یکی از مسائل مطرح در این زمینه چالش های پیش روی تربیت دینی است. روش: ابتدا برخی پیش فرض های قابل نقد تربیت دینی که مرادف با شبه تربیت است، مورد ب أکثر
    هدف و زمینه: نوگرایان دینی، طیفی از روشنفکران اند که در پی تبیین فلسفی مولفه های مدرنیته و ربط و نسبت آن با اجزای سنت هستند. یکی از مسائل مطرح در این زمینه چالش های پیش روی تربیت دینی است. روش: ابتدا برخی پیش فرض های قابل نقد تربیت دینی که مرادف با شبه تربیت است، مورد بررسی و سپس با نظر به پیش فرض های مستتر در اندیشه نوگرایانه ابوزید با استفاده از قیاس عملی و الگوی فرانکنا استنتاج مربوطه صورت گرفت. یافته ها و نتایج نشان داد که ابوزید به عینی بودن اخلاق و ارزش های آن قائل است در نظر او اصول توحید و عدل، در تربیت دینی مهمتر است؛ اصل توحید از ورود تربیت دینی به عرصه شبه تربیت و تلقین جلوگیری می کند و اصل عدل نیز اصلی مقدم بر دین تلقی می شود که محک و معیار دینداری است. او اهداف تربیت دینی را در عقلانیت،آزادی و عدالت می داند که به ترتیب می تواند از جهالت(انفعال در برابر قدرت عاطفه)،سرسپردگی(تسلیم در برابر مشروعیت قدرت و قهر در روابط اجتماعی) و ظلم، جلوگیری نماید. از دیدگاه او تربیت دینی باید مبتنی بر اراده آزاد فرد باشد. او ظاهرگرایی ، شخصیت گرایی، تعبد گرایی، انحصارگرایی معرفتی، سوء استفاده صاحبان قدرت از دین را از آفات تربیت دینی می داند و تاکید می نماید که در تربیت دینی باید به جای تکیه بر نص که می تواند به نوعی بت پرستی بدل شود، بر مقاصد شریعت توجه نمود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - تبیین ملاحظات جنسی و جنسیتی در رویکرد فمنیسم اگزیستانسیالیست و نقد چالشهای ارزشی آن بر اساس آموزه های اسلامی
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 4 , السنة 6 , پاییز 1390
    فمنیستهای اگزیستانسیالیست، به عنوان یکی از گرایشهای فمنیستی معاصردر مقام ترسیم جایگاه مطلوب برای زنان و بیان چگونگی وصول زنان به این جایگاه،نظام ارزشی موجود را به چالش کشیدند. به اعتقاد آنها، در زمینه ارزش شناسی،دخالت نظام مردسالار باعث شده، زنان به جایگاه حقیقی و واقعی أکثر
    فمنیستهای اگزیستانسیالیست، به عنوان یکی از گرایشهای فمنیستی معاصردر مقام ترسیم جایگاه مطلوب برای زنان و بیان چگونگی وصول زنان به این جایگاه،نظام ارزشی موجود را به چالش کشیدند. به اعتقاد آنها، در زمینه ارزش شناسی،دخالت نظام مردسالار باعث شده، زنان به جایگاه حقیقی و واقعی خویش نرسند، درحالیکه در اخلاق با رویکرد فمنیستی اگزیستانسیالیستی زنان جایگاه ارزشی خویشرا مجدد به دست خواهند آورد. در نظام ارزشی جدید )فمنیستی اگزیستانسیالیستی(اخلاقیات، صفات و فضائل اخلاقی اموری جنسیت پذیر نیست، و هیچ تفاوت هنجاریو ارزشی بین زنان و مردان وجود ندارد، هر چه فضیلت مردانه نامیده شده، در زناننیز وجود دارد. فضایلی هم که جامعه به زنان نسبت داده وهمی بیش نیست. رسیدنبه جایگاه مطلوب ارزشی برای زنان به مانند مردان میسر است و زنان شایسته ترند تا به کمال نهایی برسند. لذا موارد هنجاری متفاوت بین دو جنس وجود ندارد وموارد هنجاری مشترک بین دو جنس قابل تصور است. تفاصيل المقالة