فهرس المقالات مسلم نیریز نقاده ای


  • المقاله

    1 - بررسی میزان آلودگی بروسلا در شیرهای خام گوسفندی و اثر پالیده عاری از سلول (CFS) لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس روی تولید بیوفیلم آن
    بهداشت مواد غذایی , العدد 2 , السنة 12 , تابستان 1401
    بروسلوز از بیماری‌های باکتریایی زئونوتیک مهم در انسان و حیوانات مهره‌دار است. باکتری‌های اسید‌لاکتیک و ترکیبات تولیدی آن‌ها به‌عنوان عوامل کنترل‌زیستی بالقوه در تشکیل بیوفیلم مطرح شده‌اند. تحقیق حاضر با هدف تعیین اثرات پالیده عاری از سلول (CFS) لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس ر أکثر
    بروسلوز از بیماری‌های باکتریایی زئونوتیک مهم در انسان و حیوانات مهره‌دار است. باکتری‌های اسید‌لاکتیک و ترکیبات تولیدی آن‌ها به‌عنوان عوامل کنترل‌زیستی بالقوه در تشکیل بیوفیلم مطرح شده‌اند. تحقیق حاضر با هدف تعیین اثرات پالیده عاری از سلول (CFS) لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس روی تولید بیوفیلم جدایه‌های بروسلا از شیرهای خام گوسفندی شهرستان مهاباد انجام شد. در این تحقیق، 100 نمونه شیر گوسفندی به‌‌صورت تصادفی از مناطق مختلف شهری و روستایی شهرستان مهاباد جمع‌آوری شدند. برای جداسازی بروسلا، ابتدا نمونه‌ها در آبگوشت بروسلا و سپس در آگار بروسلا با مکمل انتخابی کشت داده شدند؛ و برای شناسایی گونه‌های بروسلا، آزمایش‌های متابولیکی مرتبط انجام گردید. قابلیت تولید بیوفیلم جدایه‌های بروسلا و نیز فعالیت ضد‌بیوفیلم CFS لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به روش سنجش میکروپلیت ارزیابی شد. یافته‌ها نشان داد که از مجموع 100 نمونه شیر، تعداد 3 نمونه (3 درصد) آلوده به بروسلا ملی‌تنسیس بودند. هم‌چنین هر سه جدایه دارای توانایی تشکیل بیوفیلم تشخیص داده شدند. دو‌ جدایه، تولید کننده متوسط بیوفیلم و یک جدایه، مولد قوی بیوفیلم بودند. غلظت‌های مختلف CFS، به‌صورت معنی‌داری (01/0˂p) تولید بیوفیلم جدایه‌ها را کاهش دادند. هم‌چنین غلظت 10 درصد CSF، بیشترین فعالیت ضد‌بیوفیلم را نشان داد. از یافته‌ها می‌توان استنباط نمود که آلودگی بروسلا در شیرهای خام گوسفندی منطقه مهاباد نسبتاً بالاست. اجرای کامل برنامه‌های غربالگری و مایه‌کوبی بروسلوز در گله‌های دامی منطقه ضروری است. هم‌چنین می‌توان نتیجه‌گیری نمود که CFS لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس دارای قابلیت حذف بیوفیلم بروسلا می‌باشد. بنابراین، CFS لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به‌عنوان یک ترکیب ضد بیوفیلم می‌تواند در کنترل رشد بروسلا مطرح گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - میزان شیوع و الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی لیستریا مونوسیتوژنز در پنیرهای کوزه‌ای مصرفی شهرستان ارومیه
    بهداشت مواد غذایی , العدد 1 , السنة 5 , بهار 1394
    پنیر کوزه‌ای از پنیرهای محلی سنتی مناطق آذربایجان و کردستان ایران است و دارای مصارف فراوانی در بین مردمان این مناطق می‌باشد. لیستریا مونوسیتوژنز از اجرام بیماری‌زا با منشأ غذایی بوده و به‌دلیل رشد در دمای یخچالی حائز اهمیت فراوانی در سلامت عمومی می‌باشد. در تحقیق حاضر، أکثر
    پنیر کوزه‌ای از پنیرهای محلی سنتی مناطق آذربایجان و کردستان ایران است و دارای مصارف فراوانی در بین مردمان این مناطق می‌باشد. لیستریا مونوسیتوژنز از اجرام بیماری‌زا با منشأ غذایی بوده و به‌دلیل رشد در دمای یخچالی حائز اهمیت فراوانی در سلامت عمومی می‌باشد. در تحقیق حاضر، میزان شیوع لیستریا مونوسیتوژنز در پنیرهای کوزه‌ای مصرفی شهرستان ارومیه و نیز حساسیت ضد‌میکربی جدایه‌ها بررسی شدند. تعداد 100 نمونه پنیر کوزه‌ای در بهار سال 92 به‌صورت تصادفی از فروشگاه‌های شیر شهرستان ارومیه جمع‌آوری شدند. ابتدا نمونه‌ها در آبگوشت غنی‌سازی انتخابی ال-پالکام با مکمل کشت داده شدند. سپس نمونه‌های غنی‌سازی شده به محیط جامد انتخابی پالکام با مکمل منتقل شدند. برای تأیید و شناسایی گونه لیستریا، آزمایش‌های بیوشیمیایی اختصاصی انجام گرفت. در مرحله بعد، حساسیت ضد‌میکروبی جدایه‌های لیستریا مونوسیتوژنز به روش انتشار دیسک و با استفاده از آنتی‌بیوتیک‌های پنی‌سیلین، کلرامفنیکل، سفتریاکسون، اریترومایسین، تتراسایکلین و جنتامایسین تعیین گردیدند. از میان 100 نمونه پنیر کوزه‌ای مورد آزمایش، از 3 نمونه لیستریا مونوسیتوژنز جداسازی شد. نتایج آنتی‌بیوگرام نشان داد که تمامی جدایه‌های لیستریا مونوسیتوژنز نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های مورد آزمایش حساس می‌باشند. با این وجود، آنتی‌بیوتیک‌های تتراسیکلین، پنی‌سیلین و اریترومایسین قطر هاله مهاری بیشتری نسبت به سایرین نشان دادند. گرچه میزان شیوع لیستریا مونوسیتوژنز در پنیرهای کوزه‌ای مصرفی شهرستان ارومیه پایین می‌باشد، ولی با توجه به اهمیت باکتری از نظر بیماری‌زایی برای انسان و رشد در شرایط یخچالی، تولید و عرضه بهداشتی این نوع پنیرها پیشنهاد می‌گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - مطالعه اثرات توأم مونولورین و اسانس‌های پونه (Mentha pulegium L.) و نعناع (Mentha spicata L.) روی باسیلوس سرئوس و اشریشیاکولای O157:H7 در شرایط آزمایشگاهی
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 5 , السنة 3 , زمستان 1388
    مونولورین و اسانس های نعناع و پونه هر کدام دارای فعالیت های ضد باکتریایی مختلف روی اجرام میکروبی هستند. تشدید فعالیت ضد باکتریایی روی باسیلوس سرئوس ATCC11778 و اشریشیاکولای O157:H7 و نیز پی بردن به اثرات توأم آنها از اهداف این تحقیق بودند. مواد و روش به کار رفته در این أکثر
    مونولورین و اسانس های نعناع و پونه هر کدام دارای فعالیت های ضد باکتریایی مختلف روی اجرام میکروبی هستند. تشدید فعالیت ضد باکتریایی روی باسیلوس سرئوس ATCC11778 و اشریشیاکولای O157:H7 و نیز پی بردن به اثرات توأم آنها از اهداف این تحقیق بودند. مواد و روش به کار رفته در این تحقیق مشتمل بر تهیه مونولورین، تهیه اسانس گیاهان مورد مطالعه و آنالیز ترکیب شیمیایی آنها با روش GC/MS، تهیه میزان تلقیح باکتریایی، انجام آزمایشات تعیین حساسیت ضد میکروبی به روشBroth micro dilution MIC testing و بالاخره تحلیل آماری نتایج با نرم افزار SPSS بودند. حداقل غلظت مهارکنندگی رشد (MIC) اسانس پونه، اسانس نعناع، مونولورین، ترکیب مونولورین با اسانس پونه و ترکیب مونولورین با اسانس نعناع روی باسیلوس سرئوس و اشریشیاکولای O157:H7 معنی دار بودند (p<0.01). MIC ترکیب اسانس پونه با مونولورین و نیز ترکیب اسانس نعناع با مونولورین روی باسیلوس سرئوس در مقایسه با MIC اسانس های پونه و نعناع به صورت جداگانه معنی دار بودند (p<0.01). ترکیب مونولورین با اسانس نعناع اثر مهاری سینرژیستی روی اشریشیاکولای O157:H7 نشان داد. مؤثرترین عوامل ضد میکروب روی باسیلوس سرئوس، مونولورین، ترکیب مونولورین با اسانس پونه و ترکیب مونولورین با اسانس نعناع، و کم تأثیرترین عامل روی آن، اسانس نعناع بودند. همچنین مؤثرترین عامل ضد میکروب روی اشریشیاکولای O157:H7 اسانس پونه و کم تأثیرترین عامل روی آن، مونولورین بود. با توجه به این که MIC ترکیب مونولورین با اسانس پونه و نیز ترکیب آن با اسانس نعناع روی اشریشیاکولای O157:H7 در مقایسه با MIC مونولورین به صورت جداگانه معنی دار نبود، لذا برای تأثیر قابل توجه روی اشریشیاکولای O157:H7 و نیز سایر باکتری های گرم منفی، ترکیب مونولورین با عوامل شلاته کننده و نیز سایر عوامل ضد میکروب طبیعی پیشنهاد می گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - مطالعه اثر الحاق لاکتوکوکوس لاکتیس بر ماندگاری فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان در شرایط یخچالی
    میکروب شناسی مواد غذائی , العدد 5 , السنة 6 , زمستان 1398
    مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثر الحاق باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس و سوپرناتانت آن جهت افزایش مدت زمان ماندگاری فیله‌های قزل آلای رنگین کمان نگهداری شده در یخچال انجام پذیرفت. چهل و پنج قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان پرورشی به وزن کلی 30 کیلوگرم تهیه شدند و در محلول‌های حاو أکثر
    مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثر الحاق باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس و سوپرناتانت آن جهت افزایش مدت زمان ماندگاری فیله‌های قزل آلای رنگین کمان نگهداری شده در یخچال انجام پذیرفت. چهل و پنج قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان پرورشی به وزن کلی 30 کیلوگرم تهیه شدند و در محلول‌های حاوی لاکتوکوکوس لاکتیس با رقت 106 کلنی در هر میلی لیتر و سوپرناتانت آن با درصدهای 30 و 60 به مدت 15 دقیقه غوطه‌ور شدند. جهت پایش روند فساد نمونه‌های فیله، فاکتورهای شیمایی، میکروبی و حسی در روز‌های 0، 5، 10 و 15 ارزیابی شدند. نمونه‌های فیله شاهد بیشترین و نمونه های فیله تیمار شده با باکتری خالص کمترین تعداد میکروارگانیسم‌ها را داشتند (05/0≥ P). میانگین لگاریتم تعداد باکتری‌های سرمادوست، سرماگرا، مزوفیل و کپک و مخمر در هر گرم از فیله بطور معنی‌داری نسبت به تیمار شاهد کمتر بود (05/0≥ P). تاثیر باکتری‌های مولد اسید لاکتیک و سوپرناتانت بر کاهش تیوباربیتوریک اسید و نیتروژن فرار کل در پایان زمان نگهداری معنی‌دار (05/0≥ P) اما روی تغییرات pH معنی‌دار نبود (05/0< P). استفاده از باکتری خالص سبب افزایش امتیازات داده‌شده به فاکتور‌های حسی شد. نمونه‌های تیمار شده با باکتری خالص و سوپرناتانت از نظر طعم در پایان دوره نگهداری در وضعیت خوب اما تیمار‌های دیگر در وضعیت غیر قابل مصرف بودند. استفاده از لاکتوکوکوس لاکتیس و سوپرناتانت آن به منظور بهبود طول عمر فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان، پیشنهاد می‌شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - Prevalence and antibiotic resistance pattern of Campylobacter species isolated from raw cow milk in Urmia, Iran
    دامپزشکی پایه و بالینی , العدد 1 , السنة 4 , بهار-تابستان 1402
    Campylobacter species are the most common bacterial cause of diarrhea in humans. The present study investigated the prevalence and antibiotic resistance of Campylobacter spp. isolated from raw milk in Urmia, Iran. Eighty raw cow milk samples were randomly collected from أکثر
    Campylobacter species are the most common bacterial cause of diarrhea in humans. The present study investigated the prevalence and antibiotic resistance of Campylobacter spp. isolated from raw milk in Urmia, Iran. Eighty raw cow milk samples were randomly collected from traditional dairy retailers in different regions of Urmia by sterile conditions in 2018. First, the samples were enriched in supplemented Preston broth, and then they were streaked onto supplemented Campylobacter agar and incubated at 42 °C for 48 h in microaerophilic conditions. Biochemical tests, such as hippurate hydrolysis and susceptibility or resistance to nalidixic acid, were performed to identify the species of isolates. Antibiotic sensitivity test on isolates was performed by the Kirby-Bauer disc diffusion method. Thirteen samples (16.25%) were contaminated with Campylobacter spp. The prevalence of Campylobacter jejuni (13.75%) was higher than Campylobacter coli isolates (2.5%). The Campylobacter isolates showed high resistance against tetracycline (100%), co-trimoxazole (84%), ampicillin, ceftriaxone, and chloramphenicol (69.2%) while exhibiting moderate resistance to ciprofloxacin and nitrofurantoin (46.2%) and low resistance to gentamicin (30.8%). Moreover, nine isolates (69.2%) showed multi-drug resistance (MDR). It can be concluded the prevalence of Campylobacter spp. and their MDR strains in distributed raw cow milk in Urmia is high. It is recommended to improve animal health and milk hygiene, prevent the overuse of antibiotics in dairy farms, and pasteurize milk.Keywords: Raw milk, Campylobacter species, Antibiotic resistance pattern, Urmia, Iran تفاصيل المقالة