خراسان بزرگ و ادبیات فارسی پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند. هرجا از ادبیات، شاعران، نویسندگان و آثار ادبی بزرگ، سخن باشد، بی شک نام شهری از خراسان نیز با آن همراه می شود. این قلمرو پهناور به دلیل ویژگی های طبیعی و موقعیت های خود بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی و تکامل آث أکثر
خراسان بزرگ و ادبیات فارسی پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند. هرجا از ادبیات، شاعران، نویسندگان و آثار ادبی بزرگ، سخن باشد، بی شک نام شهری از خراسان نیز با آن همراه می شود. این قلمرو پهناور به دلیل ویژگی های طبیعی و موقعیت های خود بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی و تکامل آثار و انواع ادبی بوده است. حماسه یکی از انواع ادبی است که زاییده و بالیده خراسان است و طوس مهد این نوع ادبی کهنسال بوده است. شیراز نیز شهری است که نامش با غزل همراه شده است و غزل فارسی با وجود شاعران بزرگی چون سعدی و حافظ در این شهر به اوج و اعتلا رسیده است. خراسان و شیراز در میان دیگر مناطق ادبی ایران بهترین مناطق برای تکوین و اعتلای حماسه و غزل بوده است. پژوهش حاضر به استناد قرآن کریم و نهج البلاغه و مبتنی بر نظرات دانشمندانی چون ابن سینا، ابن خلدون، مونتسکیو و ... به شناخت تأثیرات محیط طبیعی خراسان و شیراز در تکوین حماسه و اعتلای غزل پرداخته است.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد4,السنة
9
,
پاییز
1396
هزار و یک شب یکی از متون ادبی چند ملیتی است که عناصر فرهنگ های ملل گوناگون را در خود جای داده است. در این اثر به وضوح، فرهنگ جنسیتی و نظام مردسالار به چشم می خورد، پژوهش حاضر با بررسی حکایت های هزار و یک شب، انگاره ها و اندیشه های جنسیتی فرهنگ گذشته ی شرقی را به نمایش گ أکثر
هزار و یک شب یکی از متون ادبی چند ملیتی است که عناصر فرهنگ های ملل گوناگون را در خود جای داده است. در این اثر به وضوح، فرهنگ جنسیتی و نظام مردسالار به چشم می خورد، پژوهش حاضر با بررسی حکایت های هزار و یک شب، انگاره ها و اندیشه های جنسیتی فرهنگ گذشته ی شرقی را به نمایش گذاشته؛نقش هر یک از دو جنس (زن و مرد ) را در این فرهنگ تبیین کرده است. این پژوهش ، با هدف بررسی و نمایاندن وضعیت فرهنگی جوامع شرقی در عهد قدیم به ویژه عصر ساسانی، نقش و جایگاه زنان و مردان در تقابل با همدیگر (تقابل های جنسیتی) تدوین شده که در آن شهرزاد به عنوان الگوی تمام عیار جنسیت زن و شهریار نماد جنسیت مرد و نظام مردسالاری معرفی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، زن در تمام حکایت های هزار و یک شب دارای نقش های متفاوتی است؛ تمام سعی و تلاش شهرزاد بر این است که نقش های مختلفی به زنان قصه هایش واگذار کند که از یک طرف قابل پذیرش در جامعه ی مرد سالارِ عهد ساسانی باشد و از طرف دیگر برای شهرزاد بسیار مهم است که بتواند ذهن بیمار گونه شهریار را تلطیف کرده و آماده دریافت نقش های مثبت برای زنان باشد.
تفاصيل المقالة
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی
,
العدد5,السنة
14
,
زمستان
1401
قصه حضرت یوسف، در دیوان نزاری قهستانی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. مساله تحقیق این است که اجزا و شخصیت های این قصه چگونه به صورت تمثیلی در اشعار نزاری پردازش شده و از آن ها برای بیان اندیشه های عرفانی، دینی، فلسفی و اخلاقی شاعر استفاده گردیده است. مهمترین سوال تحقیق ا أکثر
قصه حضرت یوسف، در دیوان نزاری قهستانی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. مساله تحقیق این است که اجزا و شخصیت های این قصه چگونه به صورت تمثیلی در اشعار نزاری پردازش شده و از آن ها برای بیان اندیشه های عرفانی، دینی، فلسفی و اخلاقی شاعر استفاده گردیده است. مهمترین سوال تحقیق این است که نزاری چگونه و از چه تمثیل هایی برای تبیین قصه حضرت یوسف استفاده کرده و سیر این قصه در دیوان او چگونه تبیین شده است. کتاب کشف الاسرار و عدة الابرار اثر ابوالفضل میبدی و مقاله اشارات عرفانی در داستان حضرت یوسف(ع) پیشینه تحقیق می باشد. با توجه به این که داستان یوسف پیامبر که سرآمد تمام داستان ها میباشد و از زاویه عرفانی و تمثیلی مورد توجه خاص نزاری قرار گرفته، ضرورت انجام کار احساس می شود. هدف از این تحقیق شناخت جایگاه تمثیلیِ قصه حضرت یوسف در اشعار نزاری و تبیین اجزای این قصه در چهارچوب ادب عرفانی می باشد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانهای به انجام رسید، شیوه گردآوری بدین صورت است که تمام اجزا و شخصیت های قصه یوسف در غزلیات نزاری یادداشت برداری شد، سپس طبقه بندی گردید و در نهایت با توجه به مختصات رویکردِ تمثیلی، تجلی این قصه در چهارچوب ادب عرفانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این مقاله نشان می دهد که نگاه نزاری به داستان یوسف، عرفانی بوده و تمام اجزا و شخصیت های داستان به طور تمثیلی مورد استفاده قرار گرفته اند.
تفاصيل المقالة
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی
,
العدد5,السنة
12
,
زمستان
1399
اندیشه و دغدغههای اجتماعی ابتهاج در پیوند با ذوق زیباگرایانهی ادبی و دلبستگی وی به غزل کلاسیک به ویژه غزلهای حافظ، و نیز عرصهی پرالتهاب سیاسی دههی سی شمسی، رنگ و بوی کلام و شعر وی را جلوهای بخشیده که او را از سایر شاعران همعصر خویش همچون فریدون توللی، رهی معیری، أکثر
اندیشه و دغدغههای اجتماعی ابتهاج در پیوند با ذوق زیباگرایانهی ادبی و دلبستگی وی به غزل کلاسیک به ویژه غزلهای حافظ، و نیز عرصهی پرالتهاب سیاسی دههی سی شمسی، رنگ و بوی کلام و شعر وی را جلوهای بخشیده که او را از سایر شاعران همعصر خویش همچون فریدون توللی، رهی معیری، متمایز میسازد. ابتهاج که شاعری غزلسراست و توانایی خود را در شعر نو نیز نشان داده از حیث استخدام واژگان و تعابیر، و ساخت نحوی اشعارش و نمادها و تمثیلات و مضامین فکری، متاثر از شیوه حافظ است. روش تحقیق تمثیلی حاضر، کیفی و توصیفی است. در این تحقیق، غزلهای دفتر شعر سیاه مشق مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد: از ویژگیهای بارز اشعارش، تصویرسازی نمادین و تمثیل گرایانه و تا حدی بازآفرینی نمادهای حافظانه برای بیان موضوعات اجتماعی نظیر نبودن آزادی و وجود استبداد، دردمندی ها و جو اختناقی است که بر جامعهی روزگار خویش حاکم بوده است. این شیوه و فضای سیاسی دههی سی شمسی، او را به جریان سمبولیسم اجتماعی سوق داده و شگردهای زبانی و هنری حافظ ، الهامبخش سایه بوده است. این نوع بازآفرینی و پیروی از حافظ، وجه تشخص و امتیاز غزلیات سایه قلمداد شده است. با این هدف ابتهاج توانسته تصاویر و تمثیل های مرسوم عرفانی و تغزلی را در پاسخ به ضرورت و سوالات تحقیق تبدیل به نمادهایی کند که پیامرسان موضوعات اجتماعی باشد
تفاصيل المقالة
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی
,
العدد2,السنة
10
,
تابستان
1397
شاعران و نویسندگان ایرانی، در طول تاریخ ادب فارسی، همواره از انواع تمثیل برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی خود استفاده کردهاند. تمثیل، یکی از ابزارهایی است که علاوه بر التذاذ ادبی که در خواننده ایجاد میکند،حسّ عاطفی هم در او برمیانگیزاند و مفاهیم شعری را چنان بر دل و أکثر
شاعران و نویسندگان ایرانی، در طول تاریخ ادب فارسی، همواره از انواع تمثیل برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی خود استفاده کردهاند. تمثیل، یکی از ابزارهایی است که علاوه بر التذاذ ادبی که در خواننده ایجاد میکند،حسّ عاطفی هم در او برمیانگیزاند و مفاهیم شعری را چنان بر دل و جان او مینشاند که گویی نقش بر سنگ است. حافظ و مولوی برای بیان مفاهیم اخلاقی و عرقانی از انواع تمثیل استفاده کردهاند؛ مولوی بیشتر از تمثیلهای داستانی؛ اسلوب معادله و ارسال مثل؛ و حافظ از تمثیلهای ارسال مثل و اسلوب معادله برای بیان تفاوت زیبایی درون با بیرون استفاده کردهاند.حافظ زیبایی درون را به آن و لطیفهی غیبی تعبیر میکند و مولوی با آوردن حکایت تمثیلی، زیبایی درون را که از پاکی دل و معرفت سرچشمه میگیرد بر زیبایی ظاهری که صفا و پاکی دل در آن هیچ دخالتی ندارد، ترجیح میدهد.
تفاصيل المقالة
عرفان و ادبیات عرفانی یکی از مهم ترین شاخه های ادبیات تعلیمی و دارای گسترة وسیعی در ادبیات فارسی است. بی تردید بخش عظیمی از آثار و متون ادبیات فارسی به آثاری با محتوا و مضامین عرفانی اختصاص دارد. حوادث، اتفاقات و سیاست های حاکمان یک جامعه در همة ارکان آن جامعه اثرگذار ا أکثر
عرفان و ادبیات عرفانی یکی از مهم ترین شاخه های ادبیات تعلیمی و دارای گسترة وسیعی در ادبیات فارسی است. بی تردید بخش عظیمی از آثار و متون ادبیات فارسی به آثاری با محتوا و مضامین عرفانی اختصاص دارد. حوادث، اتفاقات و سیاست های حاکمان یک جامعه در همة ارکان آن جامعه اثرگذار است؛ ادبیات نیز همانند هر پدیدة دیگر، متأثر از فضای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حوادث و اتفاقات رخ داده در جامعه است. این شرایط در هر دوره ای می تواند منجر به تکوین و تکامل و یا رکود و افول یک نوع ادبی شود. بخشی از این علل و عوامل به حوادث سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن جامعه بستگی دارد. پیدایش و تکامل ادبیات عرفانی، هم زمان با دورة حاکمیّت ترکان غزنوی، سلجوقی و مغول در ایران است. این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتاب خانه ای نوشته شده، به بررسی نقش عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر تکوین و تکامل ادبیات عرفانی در دوره های مذکور پرداخته است. که عوامل مذکور شامل: فقدان حکومت مقتدر و علاقه مند به فرهنگ ایرانی- اسلامی، ظلم و فساد حاکمیّت و انحطاط اخلاقی، سخت گیری و تعصّبات مذهبی و سطحی نگری دینی، انحطاط و افول علوم عقلی، تقدیرگرایی و ناامیدی مردم، نقش خانقاه ها، نقش سروده های زهدی، نقش شعر و نثر عرفانی عربی و مسائل اقتصادی است.
تفاصيل المقالة
روانشناسی فرهنگی زن
,
العدد25,السنة
7
,
پاییز
1394
هدف این پژوهش بررسی تطبیقی داستان سودابه در شاهنامه و سو-دا-گی در کتاب فنگ شن ین ایی بود. بررسی ها نشان داد که اشتراکات فراوانی در ساختار کلّی دو داستان وجود دارد. ضمن اینکه شباهت های بسیار زیادی نیز میان شخصیت های دو اثر (سودابه و سو-دا-گی، سیاووش و این-جائو، کاووس و أکثر
هدف این پژوهش بررسی تطبیقی داستان سودابه در شاهنامه و سو-دا-گی در کتاب فنگ شن ین ایی بود. بررسی ها نشان داد که اشتراکات فراوانی در ساختار کلّی دو داستان وجود دارد. ضمن اینکه شباهت های بسیار زیادی نیز میان شخصیت های دو اثر (سودابه و سو-دا-گی، سیاووش و این-جائو، کاووس و جو-وانگ) از نظر محیط زندگی و پرورش، خصوصیات ظاهری، ویژگی های اخلاقی، سرگذشت ها و سرنوشت نهایی شان دیده میشود. در تبیین دلایل وجود نقاط مشترک و گاه یکسان در دو داستان، بالاتر از تأثیر و تاثّرات فرهنگی میان ملت ایران و چین، باید به ناخودآگاه جمعی بشر استناد کرد زیرا شالوده ی اصلی این دو داستان بر اساس کهن الگوی عشق ممنوع به ناپسری بنا شده و تمام اتفاقات حول این محور شکل گرفته است.
تفاصيل المقالة
ادبیّات غنائی، کهنترین نوع ادبی است که شاعر در آن حقیقت وجودی خود را به نمایش میگذارد و در آن عواطف شخصی خود نسبت به زندگی و جامعه را بیان میسازد، بهگونهای که میتوان واقعیّتهای اجتماعی و جامعه را بهصورت بازتاب عینی و بهصورت جزئی و محدود در آثار ادبی مشاهده کرد. أکثر
ادبیّات غنائی، کهنترین نوع ادبی است که شاعر در آن حقیقت وجودی خود را به نمایش میگذارد و در آن عواطف شخصی خود نسبت به زندگی و جامعه را بیان میسازد، بهگونهای که میتوان واقعیّتهای اجتماعی و جامعه را بهصورت بازتاب عینی و بهصورت جزئی و محدود در آثار ادبی مشاهده کرد. هدف از مطالعۀ اجتماعیات در شعر، بیشتر برای تحلیل دغدغهها و مسائل اجتماعی آن دوره است. حسین منزوی(1325-1383) از جمله بزرگ ترین غزلسرایان عصر حاضر، که به غزل عاشقانه شهرت یافته است؛ موضوع غزلهای او بیشتر پیرامون عشق است و بااینحال به مسائل اجتماعی و سیاسی هم در غزلهای خود پرداخته است. معشوق در غزل منزوی، چهرۀ متفاوت به خود گرفته و این امر حاکی از نگرش متفاوت شاعر به موضوع عشق است. منزوی در توصیف پردازیهای خود دارای سبک شخصی و ویژهای است که شعرش با دیگر شاعران همعصرش متمایز شده است. در سروده های غنائی او، مضامین متفاوت و دوگانهای پیرامون موضوعات و مسائل غنائی، اجتماعی و مذهبی میتوان دید. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای، اجتماعیات و مسائلی مرتبط با آن را در غزلهای منزوی بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که مهمترین موضوعات اجتماعی بهکاررفته در غزل منزوی چیست؟ نتیجه پژوهش حاکی از آن است، شاعر توانست زبان جدیدی برای بیان عشق ایجاد نماید بهگونهای که در غزلهای عاشقانۀ او، میتوان این تمایز و دوگانگی رویکرد را مشاهده نمود.
تفاصيل المقالة
شعر کلاسیک فارسی بهویژه غزل در ادامۀ سیر تکاملی خود، پس از انقلاب مشروطیّت و پس از تسلّط فکری جریان نیمایی، ساحات و جریانات مختلفی را شاهد بوده است که یک جریان آن عمدتاً تحت لوای غزل امروز یا غزل نو یا شعر نئوکلاسیک از آن یاد میشود. در دهۀ هفتاد شمسی جریانی نوپا با تک أکثر
شعر کلاسیک فارسی بهویژه غزل در ادامۀ سیر تکاملی خود، پس از انقلاب مشروطیّت و پس از تسلّط فکری جریان نیمایی، ساحات و جریانات مختلفی را شاهد بوده است که یک جریان آن عمدتاً تحت لوای غزل امروز یا غزل نو یا شعر نئوکلاسیک از آن یاد میشود. در دهۀ هفتاد شمسی جریانی نوپا با تکیه بر اندیشه پستمدرنیسم غربی، فضایی را ایجاد کرد که به آن شعر، فرم یا آوانگارد اطلاق کردند که در طبیعت خود، نوعی تعارض با معیارهای شناختهشدۀ ادبی داشت. سید مهدی موسوی، شاعر پیشرو، این جریان با انتشار کتابفرشتهها خودکشی کردند بهعنوان پرچمدار این سبک مطرح شد. این مقاله در پی واکاوی گفتمان این اندیشه و ویژگیها و رویکردهای زبانی و محتوایی اشعار موسوی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، دیوان اشعار موسوی، موردبررسی قرارگرفته و یافتههای پژوهش نشان میدهد که اندیشۀ پستمدرنیسم ابتدا در اشعار شاعران نو سرا و سپیدگو با بحران مخاطب مواجه بوده است؛ ولی در نتیجۀ تلاشهای جریان دوم با محوریّت موسوی و انتخاب شعر موزون و مقفّی، توانسته راه خود را باز کند و یافتۀ بعدی نشان میدهد، ساختارشکنیهای زبانی، نحوی، اخلاقی و توجّه به زبان و عدم قطعیّت معنا و سایر ویژگیهایی چون طنز اجتماعی و تکثرگرایی در شعر موسوی بارز است.
تفاصيل المقالة
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
العدد1,السنة
12
,
بهار
1401
ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق، دوستی، رنج، نامرادی و هرچه روح آدمی را متأثر میکند، توجه نشان میدهد. آنچه این نوع ادبی را از غیر آن متمایز میسازد، غلبۀ عنصر احساس و عاطفه بر دیگر عناصر شعری است. اندوه یکی از عمیقترین و متأترکنندهت أکثر
ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق، دوستی، رنج، نامرادی و هرچه روح آدمی را متأثر میکند، توجه نشان میدهد. آنچه این نوع ادبی را از غیر آن متمایز میسازد، غلبۀ عنصر احساس و عاطفه بر دیگر عناصر شعری است. اندوه یکی از عمیقترین و متأترکنندهترین احساسات آدمی است که در این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی مؤلفههای آن در اشعار احساسی و عاطفی فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش مقایسه این حس در اشعار سه شاعر است و اینکه شاعران مورد بررسی در کاربرد اینگونه مفاهیم چه وجه تشابه و تمایزی با هم داشتهاند. در باب نتیجۀ این تحقیق میتوان گفت که تبلور غم و اندوه در اشعار فایز، بیشتر جنبۀ شخصی دارد و در سرودههای مفتون، بیشتر به دلایل خانوادگی و اجتماعی است. در شعر محمدخان دشتی نیز جنبۀ مذهبی و اجتماعی اندوه نمود چشمگیرتری داشته است. وی شعری را که به دور از بازگویی رنج و درد و اندوه بشری باشد، به هیچ میگیرد و گاه به سرایندگان بیدرد در دورۀ مشروطیت و بازگشت ادبی تاخته است. در اشعار مفتون علت اندوه وی در ابتدای شاعریاش به شکل گنگ و نامفهوم ظاهر میشود، اما بهتدریج علت اندوهش را میتوان در تلاش وی برای رسیدن به کمال عرفانی یا غم برآمده از احساس تنهایی در هستی یافت.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1401
اکوسیستمهای بیابانی به دلیل توان اکولوژیکی منحصربهفرد و قابلیتها و ارزشهای اقتصادی-اجتماعی، جاذبهها و قابلیتهای منحصربهفرد به یکی از کانونهای گردشگری در طبیعت تبدیل شده است. گردشگری پدیدهای است که از گذشتههای دور مورد توجه جوامع انسانی بوده و بر حسب نیازهای مت أکثر
اکوسیستمهای بیابانی به دلیل توان اکولوژیکی منحصربهفرد و قابلیتها و ارزشهای اقتصادی-اجتماعی، جاذبهها و قابلیتهای منحصربهفرد به یکی از کانونهای گردشگری در طبیعت تبدیل شده است. گردشگری پدیدهای است که از گذشتههای دور مورد توجه جوامع انسانی بوده و بر حسب نیازهای متفاوت اجتماعی و اقتصادی به پویایی خود ادامه داده است و رشد این صنعت در هر کشور، نیازمند راهبرد مناسب و برنامهریزی مدیریتی موثر است. دشت لوت واقع در استانهای کرمان (شهرستان کرمان، شهر شهداد)، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان، از مقاصد گردشگری بیابانی محسوب میشود که از یک دهه پیش مورد توجه گردشگران و برنامهریزان قرار گرفته است. مسئله این است که با توجه به رشد فعالیتهای گردشگری، چالشهایی در ارتباط با بالا بردن کیفیت زندگی مردم و روند رشد آن به وسیله صنعت گردشگری در آینده این منطقه منحصربهفرد مطرح شده است. با توجه به هدف پژوهش که تبیین ظرفیت تاثیرات گردشگری بومی بر توسعه معیشت در شهر شهداد میباشد، جامعه آماری مورد ارزیابی ما سرپرستان خانوار ساکن در شهر شهداد هستند؛ روش گردآوری دادهها در این تحقیق شامل روش کتابخانهای و روش پیمایش مقطعی است برای استخراج شاخصهای مذکور از نرمافزار SPSS، تکنیک ویکور و مدل HOLSAT استفاده گردیده است از نتایج به دست آمده از جدول نهایی تکنیک ویکور مشخص شد که مؤلفههای اقتصادی شامل فرصتهای شغلی به همه طبقات جامعه با امتیاز 0.820 به عنوان مهمترین مؤلفه تأثیرگذار در بالابردن کیفیت زندگی است و همچنین نتایج حاصل از مدل HOLSAT نشان میدهد جز در بخش زیستمحیطی که اکثریت عامل بازدارنده در بالابردن کیفیت زندگی مردم محلی می-باشد، در دیگر بخشها مهمترین امر برای بالابردن کیفیت زندگی ساکنین است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications