مبحث ولی و ولایت یکی از اساسیترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبّت، نصرت، امارت و... است؛ امّا ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفته میشود که با نابودکردن صفات بشری و فانی شدن در حق به تولّد دوباره رسیده باشد.در این جستار که مبتنی بر مطالعات کتاب أکثر
مبحث ولی و ولایت یکی از اساسیترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبّت، نصرت، امارت و... است؛ امّا ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفته میشود که با نابودکردن صفات بشری و فانی شدن در حق به تولّد دوباره رسیده باشد.در این جستار که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و به شیوۀ توصیفی – تحلیلی است تأثیرپذیری سلطان ولد از شمس تبریزی در موضوع ولایت بررسی می شود.شمس تبریزی و سلطان ولد، ولی را کسی میدانند که با رسیدن به مرتبۀ فنای الهی به صفاتی دیگر مانند دوری از کرامت نمایی، علم لدنّی و موهوبی، انفاس حقانی وفراست یا اشراف بر ضمایر مزیّن باشد. به اعتقادآن ها اگرچه شناخت حقیقت وجودی اولیای الهی از شناخت خداوند دشوارتر است امّا سالکان باید با شناخت دقیق از این افراد، سرسپردۀ آن ها شوند و از مدّعیان دروغین بپرهیزند. شمس و سلطان ولد اولیا را به دو گروه مستوران و مشهوران تقسیم کردهاند. در نظرگاه آن ها، اولیای الهی اگرچه همگی نوری واحدند امّا هر کدام به اندازۀ قرب خود از تابش حسن الهی برخوردار میشوند که در این میان مرتبۀ مطلوبان یا معشوقان از مرتبۀ طالبان یا عاشقان بالاتر است. علاوه براین، قطب شاه اولیا محسوب میشود و در حقیقت هدف غایی از آفرینش جهان است.
تفاصيل المقالة
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
العدد2,السنة
7
,
تابستان
1396
واژۀ ساقی در متون عرفانی، از معنای اولیۀ خود فراتر رفته و به صورت یک اصطلاح به معنی فیضرسانندهای که سالکان راه معرفت را به دریافت و کشف رموز و حقایق عرفانی نائل میسازد، مورد استفاده قرار گرفته است. در این متون، ساقی در کنار دیگر اصطلاحات عرفانی همچون شراب، جام، مس أکثر
واژۀ ساقی در متون عرفانی، از معنای اولیۀ خود فراتر رفته و به صورت یک اصطلاح به معنی فیضرسانندهای که سالکان راه معرفت را به دریافت و کشف رموز و حقایق عرفانی نائل میسازد، مورد استفاده قرار گرفته است. در این متون، ساقی در کنار دیگر اصطلاحات عرفانی همچون شراب، جام، مستی، باده، مطرب و... بهکار گرفته شده تا عمیقترین مباحث و احوال عرفانی را با پوشیدهترین شکل ممکن برای اهل معرفت بیان نماید. تبیین و تحلیل مفهوم ساقی، میتواند در فهم دقیق متون عرفانی نقش به سزایی داشته باشد. شعر عرفانی دورۀ قاجار، استمرار شعر عرفانی سبک عراقی است. در این دوره، گروهی از شاعران به سرودن اشعار عرفانی تمایل نشان داده و در این زمینه طبعآزمایی کردند. فروغی بسطامی، میرزاحبیب خراسانی و حکیم صفای اصفهانی، از جمله شاعران مشهور دورۀ قاجارند که در اشعار خود به مضامین عرفانی توجّه داشتهاند. در دیوان این شاعران، اصطلاح ساقی به عنوان شخصیّتی اصلی و تأثیرگذار، درخور تأمّل است. در این پژوهش با بررسی واژۀ ساقی، به تحلیل این اصطلاح عرفانی در اشعار شاعران یاد شده پرداختهایم که حاصل این پژوهش دست یافتن به جنبههای مختلف شخصیّت ساقی در نظرگاه این سه شاعر است. وجود معانی گوناگون همچون معشوق الهی، پیر، ساقی دینی و ساقی بادهپیما برای اصطلاح ساقی در دیوان این شاعران؛ اهداف حضور ساقی در شعر عرفانی و تحلیل مباحثِ مرتبط با ساقی همچون طلب از ساقی، تأثیر بادۀ ساقی، وصف ساقی و پیمان بستن با او، از جمله یافتههای این پژوهش است که میتوان به آن اشاره نمود.
تفاصيل المقالة
پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
,
العدد5,السنة
7
,
زمستان
1395
محقق ترمذی و شمس تبریزی هر دو از مشایخ سلسلۀ مولویه محسوب می شوند که مهمترین اقدام عملی آن ها تربیت اندیشمندی وارسته به نام مولانا جلال الدیّن است. غور و تأمل در کتاب معارف محقق ترمذی و مقالات شمس تبریزی نشان می دهد که این دو عارف وارسته علی رغم اختلاف در روش سلوک و بعض أکثر
محقق ترمذی و شمس تبریزی هر دو از مشایخ سلسلۀ مولویه محسوب می شوند که مهمترین اقدام عملی آن ها تربیت اندیشمندی وارسته به نام مولانا جلال الدیّن است. غور و تأمل در کتاب معارف محقق ترمذی و مقالات شمس تبریزی نشان می دهد که این دو عارف وارسته علی رغم اختلاف در روش سلوک و بعضی از تعالیم، در بسیاری از اصول عرفانی مانند وحدت وجود، ولایت، ریاضت و چله نشینی نظرات مشابهی دارند. محقق ترمذی در مرتبۀ اولیای عاشق حرم خداوندی بوده و از نظرمرتبۀ عرفانی مقامی کمتر از شاه معشوقان(شمس تبریزی) داشته، لیکن بسیاری از مسائل عرفانی بازتاب یافته در مقالات شمس را درک کرده و این مسأله موجب به وجود آمدن شباهت هایی در سبک فکری هر دو شده است. در این جستار پس از گفتاری مختصر در خصوص مقام عرفانی محقق ترمذی و شمس تبریزی، درونمایه های فکری مشترک موجود در سبک فکری آن ها بررسی خواهد شد.
تفاصيل المقالة
ساقینامهها از انواع ادبی غنایی هستند که شاعر در آنها ابیاتی خطاب به ساقی، مغنّی و مطرب سروده، از او طلب باده و نواختن ساز و سرود میکند. سرایندگان در این نوع ادبی، علاوه بر مضامین خمری و میخانهای و توصیف باده، جام، ساقی و... مضامینی دیگری دربارۀ دنیای فانی و بیاعت أکثر
ساقینامهها از انواع ادبی غنایی هستند که شاعر در آنها ابیاتی خطاب به ساقی، مغنّی و مطرب سروده، از او طلب باده و نواختن ساز و سرود میکند. سرایندگان در این نوع ادبی، علاوه بر مضامین خمری و میخانهای و توصیف باده، جام، ساقی و... مضامینی دیگری دربارۀ دنیای فانی و بیاعتباری مقام و منصب ظاهری، ناهنجاری روزگار، دورویی مردم زمانه و... نیز آورده و در ضمن آنها کلمات حکمتآمیز هم افزودهاند. یکی از مفاهیم پرکاربرد و موضوعات مهم در ساقینامهها نکات اخلاقی و تعلیمی و عبرتآموز است. نگارندگان در این جستار، توصیه و وصیتنامه در ساقینامهها را بررسی میکنند. این پژوهش با شیوۀ توصیفیتحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، به بررسی و تحلیل موضوع توصیه بهشکل عام و وصیتنامه بهشکل خاص در ساقینامهها پرداخته است. بررسیها نشان از آن دارد که سفارش و توصیۀ عام در این نوع ادبی شامل اندرزها و پندهای اخلاقی (اعم از سفارش به انجام فضایل و نیکیها و ترک رذایل و بدیها) عرفانی، خیامی و کشورداری است. توصیههای خاص (وصیتنامه) که مراد از آن سفارشهایی در سیاق وصیتنامۀ شرعی با بیانی ادیبانه است نیز در شعر برخی از ساقینامهسرایان چون ملاهادی سبزواری و والی کرمانی و محمدحسن سهایی وجود دارد که سرایندگان در آنها سفارش به امور مربوط به مرگ و خاکسپاری را در فضایی میخانهای به تصویر کشیدهاند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications