کیفر ضغث یکی از مسائلی است که در حقوق اسلامی و فقه جزائی مورد توجه ویژه واقع شده است. این مسئله در اسلام دارای اهمیت بسیار زیادی بوده و براساس آموزههای قرآنی و فقهی شکل گرفته است. در این پژوهش اصطلاح فقهی کیفرضغث در راستای بهبود نظام قانونی برمبنای ادله نقلی و اصول تعی أکثر
کیفر ضغث یکی از مسائلی است که در حقوق اسلامی و فقه جزائی مورد توجه ویژه واقع شده است. این مسئله در اسلام دارای اهمیت بسیار زیادی بوده و براساس آموزههای قرآنی و فقهی شکل گرفته است. در این پژوهش اصطلاح فقهی کیفرضغث در راستای بهبود نظام قانونی برمبنای ادله نقلی و اصول تعیین کننده جدید و مقررات این کیفرمورد بررسی و ارزیابی قرارمیگیرند. این اصول به عنوان مبناهای اصلی در تنظیم قوانین جزائی در خصوص کیفر ضغث مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین، اصول قرآنی مرتبط با اعمال حدود و یمین نیز مورد بررسی قرار میگیرند. با بهرهگیری از منابع فقهی و قرآنی مربوط به مسئله ضغث، پژوهش حاضر به اهمیت رعایت اصول فقهی در تنظیم قوانین جزائی و اصول قرآنی دراعمال حدود ویمین تأکید میکند.نتایج نشان میدهند که اصول فقهی میتوانند بهبود نظام حقوقی درخصوص کیفرضغث را ترویج کنند و از جمله تأثیرگذارترین اصول در این زمینه، تعقل و توجه به مصلحتهای فردی و شخصی وعمومی هستند در نهایت، پژوهش حاکی از اهمیت تأثیراصول فقهی و قرآنی درتنظیم کیفر ضغث است و پیشنهاد میدهد که نظام حقوقی با رعایت این اصول بهبود یابد.
تفاصيل المقالة
فصلیة دراسات الادب المعاصر
,
العدد2,السنة
15
,
تابستان
2023
الملخصإن السخرية تعد من الآليات اللغوية الهامة التي اعتمد، ولا يزال، الكتاب والشعراء عليه لإبداء رؤيتهم تجاه المجتمع عامة والحكومة السياسية خاصة. وعلى هذا الضوء يعد المازني أيضا شاعرا وروائيا وناقدا شهيرا في العصر الحديث مما كان له أبلغ الأثر في توجيه الأدب المعاصر نحو أکثر
الملخصإن السخرية تعد من الآليات اللغوية الهامة التي اعتمد، ولا يزال، الكتاب والشعراء عليه لإبداء رؤيتهم تجاه المجتمع عامة والحكومة السياسية خاصة. وعلى هذا الضوء يعد المازني أيضا شاعرا وروائيا وناقدا شهيرا في العصر الحديث مما كان له أبلغ الأثر في توجيه الأدب المعاصر نحو التطور والرقي. ولما له من الأهمية البالغة في مجال السخرية قام بعض الكتاب بنقده من زوايا مختلفة لا سيما السخرية، من بينهم هو حامد عبده الهوال الذي ألف كتابه تحت عنوان "السخرية في أدب المازني" وتطرق إلى جوانب هذه الآلية اللغوية في آثار المازني وحللها تحليلا عميقا.تهدف هذه الدراسة من خلال المنهج الوصفي التحليلي إلقاء الضوء على السخرية باعتبارها سلاحا يتسلح به الكتاب والشعراء، نحو المازني وغيره توجيها لنقدهم إلى المجتمع أو الحكومة. ومن الناحية الأخرى، نقوم بنقد كتاب "السخرية في أدب المازني" للكاتب الهوال، نقدا بناءا مستفيضا. ومن النتائج التي توصلت إليها الدراسة هذه هي أن المازني حسب رأي الهوال هو استفاد من السخرية كسلاح يتسلح به للوقوف ضد القضايا الأخلاقية السلبية الحاكمة على البلاد أولا وتعذيب الحكومة الناس الابرياء ثانيا.
تفاصيل المقالة
فصلیة دراسات الادب المعاصر
,
العدد1,السنة
14
,
بهار
2023
سَبُّ النبي هو أحد مواضيع الفقه الجنائي الإسلامي وهو أمر مهم للغاية والعديد من الآيات والأحاديث تشير إليه. نظرًا لأنه في الفقه الجنائي الإسلامي ، يتم توفير عقوبة خاصة لهذا العنوان. لذلك يمكن أن يكون حجة لمعارضين هذا الحكم. إذن، ما هي خطة هذا الموضوع او سَبّ النبي؟ ومن ه أکثر
سَبُّ النبي هو أحد مواضيع الفقه الجنائي الإسلامي وهو أمر مهم للغاية والعديد من الآيات والأحاديث تشير إليه. نظرًا لأنه في الفقه الجنائي الإسلامي ، يتم توفير عقوبة خاصة لهذا العنوان. لذلك يمكن أن يكون حجة لمعارضين هذا الحكم. إذن، ما هي خطة هذا الموضوع او سَبّ النبي؟ ومن هو سَابّ النبي؟ وما هي حالته له أهمية خاصة. بالإضافة إلى ذلك ، فإن الأسس الشرعية لحرمة سبى النبي هي الروایات المتواترة المذكورة في الفقه الإسلامي. في الفقه الجنائي الإسلامي ، نطاق هذا الحكم إنتشرالی حالات مثل إهانة مقدسات الإسلام و کل من الأنبياء العظام وأئمة الطاهرين وحضرة فاطمة الزهراء (ع). اعتبرت جميع المذاهب الإسلامية وكل فقهاء فرقين سب النبي من الجرائم التي يعاقب عليها بالإعدام. مع اختلاف أنه لا يوجد باب مستقل تحت عنوان ساب النبي في كتب الفقه السني. لذلك ، يتم فحص هذه المسألة في إطار موضوع الردة. لذلك ، في هذا المقال ، سير عمل النظام القانوني-الفقهي الإيراني بالنسبة لجريمة ساب النبي ، سيتم دراستها بالطرق التحليلية والوصفية والمكتبة.الكلمات الرئيسية: الفقه الجزائي، القانون الجنائي، سب النبي، سَابّ النبي، الفقه الشيعي، فقه السنة.
تفاصيل المقالة
فصلیة دراسات الادب المعاصر
,
العدد2,السنة
14
,
تابستان
2022
آلجیر داس جولیان غریماس هو من المنظرین الشهیرین في میدان السرد والبنیویة وقَدَّمَ النظریةَ المنهجیة للأنموذج العاملي في تحلیل الشخصیات وهو أسلوب مرن جدا، ولدیها قدره أکبر علي تحلیل القصه أکثر مِن النماذج الأخری لِلمنظرینَ. قام هذا البحث علی منهج وصفي تحلیلي بناءً علی در أکثر
آلجیر داس جولیان غریماس هو من المنظرین الشهیرین في میدان السرد والبنیویة وقَدَّمَ النظریةَ المنهجیة للأنموذج العاملي في تحلیل الشخصیات وهو أسلوب مرن جدا، ولدیها قدره أکبر علي تحلیل القصه أکثر مِن النماذج الأخری لِلمنظرینَ. قام هذا البحث علی منهج وصفي تحلیلي بناءً علی دراسات المکتبه، ویسعی الباحث أن یباشر معالجة المنهج العاملي لغیرماس، في مجموعة القصص القصیرة الشباب والغانیات لمحمود تیمور، کاتب مصري معاصر، ومجموعة قصص قصیرة تلخ وشیرین للکاتب محمد علي جمالزاده، کاتب إیراني معاصر وتُظهر لنا مخرجات هذا البحث ِصتا سِلمِلَتی الشباب و الغانیات لِمحمود تیمور و تلخ وشیرین لِمحمد علی جمالزاده قلیله مِن حیثَ النظام السّردی وَ عدد الشخصیات و تعدد الأدوار للممثلین متشاکین مَعَ الاختلاف في قصص محمود تیمور، العوامل تختصر علی جنس الإنسان؛ لکن في قصص جمالزاده فإن العوامل تنقسم إلی فئتين إنسانیة وحیوانیة. یمکن القول بِشکل عام أنه وتُظهر لنا مخرجات هذا البحث أن النظریة الفاعلیة لجولیان غریماس تُطَبَّق علی القصص القصیرة للکاتبین.
تفاصيل المقالة
معانی بهعنوان یکی از سه علم زیباشناسی سخن پارسی، جایگاه خاص و ممتازی در بلاغتِ سخن دارد و علوم و فنون بلاغی در شکلگیری زبان، نقـش مهمّـی دارند. با توجّه به قواعد و اصول علم معانی، نقش و اهمّیّت انواع جمله در انتقال مفاهیم، قابل بررسی است. این علم، انواع جمله را به خبر أکثر
معانی بهعنوان یکی از سه علم زیباشناسی سخن پارسی، جایگاه خاص و ممتازی در بلاغتِ سخن دارد و علوم و فنون بلاغی در شکلگیری زبان، نقـش مهمّـی دارند. با توجّه به قواعد و اصول علم معانی، نقش و اهمّیّت انواع جمله در انتقال مفاهیم، قابل بررسی است. این علم، انواع جمله را به خبر و انشا تقسیم و از نظر معانی ثانوی، مطالعه میکند. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته، نویسنده درصدد آن است تا به بررسی جنبههای بلاغی نامههای شاهنامه با رویکرد جایگاه جملههای خبری و انشایی بپردازد و به این نتیجه رسیده است که در منظومههای داستانی و حماسی فارسی، نقش و تعداد بسیاری نامه وجود دارد که قابل مقایسه با نامههای شاهنامۀ فردوسی نیست و تعداد دویست و پنجاه نامۀ به کار رفته در شاهنامه گواه این ادعاست. این نامهها بیشتر در دو بخش پهلوانی و تاریخی به کار رفتهاند و هدف فردوسی فقط انتقال اندیشه و خواست فرستندۀ آنها نیست؛ بلکه هر یک فرصتی هستند برای حکیم تا نوآوری و تنوع به کار آورد؛ گاه بخشهایی از داستان را از زبان نویسندۀ نامه، نقل میکند؛ گاه با بیان احساسات فرد از زبان خود او، شوری در سخن میافکند تا مجالی برای پرداخت شخصیت قهرمانان حماسه بیابد و بیآنکه حضورش، سایهای بر رویدادها بگسترد، تحلیلها و حتّی پیامهای خویش را به مخاطب میرساند و در یک کلام، نامهها آینۀ تمام نمای شاهنامهاند.
تفاصيل المقالة
کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آنها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دلبستگی ملی، درونمایههای اسطورهای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیدۀ فرهنگ، أکثر
کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آنها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دلبستگی ملی، درونمایههای اسطورهای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیدۀ فرهنگ، دین، آداب و رسوم و آرزوهای ملتی در گذر سدهها و هزارهها و تأثیر عمیق باورهای دینی، رویدادهای تاریخی و رسوم فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی و اجتماعی آن آشکار است. عشقها و نفرتها، پیروزیها و شکستها، غمها و شادیها، خوشیها و ناخوشیها، جنگها، ستیزهها و آشتیها، همه و همه در حافظۀ جمعی یک ملت رسوب و تهنشین و دستمایۀ آفرینش اثری شدهاند که بنمایۀ آن، رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و ستیز پیوسته نیکان و بدان در پهنۀ هستی و حماسه است. در شاهنامه و اوستا ما با دو نوع از مردان اهورایی و اهریمنی مواجه میشویم. البته عدهای از مردان در این دو اثر، چهرههای متفاوت از یکدیگر دارند و در یکی اهورایی و در دیگری اهریمنی هستند و یا تعیین اهورایی و اهریمنی بودنشان دشوار است. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی - تحلیلی و روش کتابخانهای تنظیم شده است، نویسنده به مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی پرداخته است. در این بررسی مشخص گردید که پادشاهان اشاره شده در شاهنامه و اوستا بهجز گشتاسپ، همگی یکسان هستند و دید کلی فردوسی در شاهنامه نسبت به او با بیانات اوستا متفاوت است.
تفاصيل المقالة
ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامۀ حکیم فردوسی، بزرگترین حماسۀ ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی ـ بهویژه در بین ایرانیان ـ همواره نقشآفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنو أکثر
ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامۀ حکیم فردوسی، بزرگترین حماسۀ ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی ـ بهویژه در بین ایرانیان ـ همواره نقشآفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنوان تقسیم شده است: خرد فطری و غریزی؛ خرد اکتسابی. برای شرح و تبیین این دو خرد، از چارچوبی فلسفی و تئوریک استفاده شد که نظریۀ فضیلت اخلاقی ارسطو یا سهگانۀ دانش و عاطفه و اراده است؛ برای هرکدام از مواردِ سهگانه نیز شاهد و مثال از شاهنامه نقل شده است. نگارنده در این پژوهش بهشیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و روش کتابخانهای به واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریۀ فضیلت ارسطو میپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مفهوم خرد و خردورزی در هر دو حیطۀ بیانشده در شاهنامه به کار رفته است؛ بدین معنا که فردوسی در تعالیم اخلاقی و تعلیمی خود با آگاهی دادن، ایجاد انگیزه و نمود خرد و خردورزی، زمینه را در عمل برای ترویج و پرورش خردورزی، بهمثابۀ کنشی اخلاقی، فراهم کرده است و کار او در این باره مبنایی فلسفی و تربیتی دارد.
تفاصيل المقالة
در دل تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، چهرههای برجستهای هستند که با زندگی و مجاهدتهای خود، فصولی از عظمت و درخشش را رقم زدهاند. در میان این شخصیتها، حضرت امام حسین (ع)، نوۀ پیامبر اسلام (ص)، بهعنوان ستارهای درخشان و الهامبخش در آسمان معنویت و شجاعت میدرخشد. ایشان نه أکثر
در دل تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، چهرههای برجستهای هستند که با زندگی و مجاهدتهای خود، فصولی از عظمت و درخشش را رقم زدهاند. در میان این شخصیتها، حضرت امام حسین (ع)، نوۀ پیامبر اسلام (ص)، بهعنوان ستارهای درخشان و الهامبخش در آسمان معنویت و شجاعت میدرخشد. ایشان نهتنها بهعنوان یک شخصیت تاریخی مهم شناخته میشوند، بلکه بهعنوان منبعی بیپایان از نشاط معنوی و الهامبخشی برای میلیونها نفر در سراسر جهان عمل میکنند. زندگی حضرت امام حسین (ع)، از تولد تا شهادت در کربلا، مظهری از ارزشهای عالی انسانی و اسلامی است. ایشان در مدت زندگی کوتاه خود، درسهایی از ایثار، استقامت و مقاومت در برابر ظلم و جور را به جهانیان آموختند. واقعه کربلا که اوج مجاهدتهای امام حسین (ع) است، نهتنها یک رویداد تاریخی است، بلکه بهعنوان نمادی از مبارزه حق علیه باطل و پایداری در برابر فشارها و سختیها تلقی میشود. نویسنده در این پژوهش بر آن است تا به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی سیره و زندگی حضرت امام حسین (ع) در متون تاریخی و ادبی بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در سیره و اخلاق آن حضرت، مفاهیم و تعالیمی وجود دارد که برگرفته از قرآن و سیرۀ نبوی است و رفتار امام در بُعد عبادت و اخلاق، کاملاً منطبق بر آیات الهی است و از طرف دیگر در بین عارفان، مبنا و پایۀ سیر و سلوک عارف برای رسیدن به درگاه حق تلقی میشود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications