مقایسۀ تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)زینت جهانی 1 , کیمیا تاج نیا 2 , اسماعیل اسلامی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحدجیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت ، ایران
3 - استادیار گروه ادبیات عرب واحد جیرفت،دانشگاه آزاد اسلاممی،جیرفت،ایران
الکلمات المفتاحية: اسطوره, شاهنامه, اوستا, ادبیات تطبیقی, پادشاهان, مردان اهورایی,
ملخص المقالة :
کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آنها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دلبستگی ملی، درونمایههای اسطورهای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیدۀ فرهنگ، دین، آداب و رسوم و آرزوهای ملتی در گذر سدهها و هزارهها و تأثیر عمیق باورهای دینی، رویدادهای تاریخی و رسوم فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی و اجتماعی آن آشکار است. عشقها و نفرتها، پیروزیها و شکستها، غمها و شادیها، خوشیها و ناخوشیها، جنگها، ستیزهها و آشتیها، همه و همه در حافظۀ جمعی یک ملت رسوب و تهنشین و دستمایۀ آفرینش اثری شدهاند که بنمایۀ آن، رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و ستیز پیوسته نیکان و بدان در پهنۀ هستی و حماسه است. در شاهنامه و اوستا ما با دو نوع از مردان اهورایی و اهریمنی مواجه میشویم. البته عدهای از مردان در این دو اثر، چهرههای متفاوت از یکدیگر دارند و در یکی اهورایی و در دیگری اهریمنی هستند و یا تعیین اهورایی و اهریمنی بودنشان دشوار است. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی - تحلیلی و روش کتابخانهای تنظیم شده است، نویسنده به مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی پرداخته است. در این بررسی مشخص گردید که پادشاهان اشاره شده در شاهنامه و اوستا بهجز گشتاسپ، همگی یکسان هستند و دید کلی فردوسی در شاهنامه نسبت به او با بیانات اوستا متفاوت است.
_||_