بلقیس معشوق نزار قبانی به مانند آیدا معشوق شاملو، معشوقی متعالی است که به خاطر برتریهای فکری و اخلاقی مورد توجه قبانی قرار گرفته است. به نظر میرسد که در طی بروز تحولات جدید در شعر و توجه به مضامین نوین، تغییری در نگرش شعرا به معشوق به وجود آمده است که بارزترین حالت آن أکثر
بلقیس معشوق نزار قبانی به مانند آیدا معشوق شاملو، معشوقی متعالی است که به خاطر برتریهای فکری و اخلاقی مورد توجه قبانی قرار گرفته است. به نظر میرسد که در طی بروز تحولات جدید در شعر و توجه به مضامین نوین، تغییری در نگرش شعرا به معشوق به وجود آمده است که بارزترین حالت آن را میتوان در ترسیم سیمای معشوق در شعر شاملو و قبانی ملاحظه کرد؛ از این رو است که شاهد توجه به معشوق متعالی در شعر این دو شاعر نامدار به جای معشوق سنتی شعر میباشیم.
تفاصيل المقالة
فریب و نحوه رفتاری فریبکاران در دو کتاب شاهنامه و تاریخ بیهقی که از آثار وزین ادب و هنر فارسی هستند، به وضوح نمایان است. نیرنگ در بخشهای حماسی- اسطورهای و تاریخی شاهنامه به کار رفته است که به نظر می رسد در بخش حماسی آن با انگیزه و اهداف شخصی و انسانی و ملی، بیشترین کا أکثر
فریب و نحوه رفتاری فریبکاران در دو کتاب شاهنامه و تاریخ بیهقی که از آثار وزین ادب و هنر فارسی هستند، به وضوح نمایان است. نیرنگ در بخشهای حماسی- اسطورهای و تاریخی شاهنامه به کار رفته است که به نظر می رسد در بخش حماسی آن با انگیزه و اهداف شخصی و انسانی و ملی، بیشترین کاربرد را دارد. بر خلاف معنای متعارف نیرنگ که مفهومی منفی دارد؛ در شاهنامه جنبهها و مفاهیم مثبت آن را می توان مشاهده کرد. آیا فریب بر اثر رفتار شخصیّت های بانفوذ سیاسی چون محمود، مسعود و بوسهل ... است که در دوره ای بر اریکه قدرت و هدایت جامعه تکیه زده، به حکمرانی پرداخته، به فریب روی آورده و توانسته اند از بروز آشوب جلوگیری کنند یا اینکه محمودیان با تضریب و فریب سبب عزل طرفداران مسعود شده و نوعی بی ثباتی و اضطراب را گسترش داده اند.
تفاصيل المقالة
پژوهشهای سنتی در عین آنکه نارسا، پراکنده و فاقد مبانی نظری میباشند، در واقع جایی هستند که ادبیات به طور انتزاعی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. در این شکل از مطالعه دیدگاهی تجویزی و گونه ای از باید و نبایدها درباره ادبیات مطرح میشود. پژوهشگران ادبی با ورود نظریه پ أکثر
پژوهشهای سنتی در عین آنکه نارسا، پراکنده و فاقد مبانی نظری میباشند، در واقع جایی هستند که ادبیات به طور انتزاعی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. در این شکل از مطالعه دیدگاهی تجویزی و گونه ای از باید و نبایدها درباره ادبیات مطرح میشود. پژوهشگران ادبی با ورود نظریه پژوهشهای ادبی جنبههای گوناگون ادبیات را مورد بررسی قرار داده و با بکارگیری آن، آنها را از مقام نظر به عمل آوردهاند. فایده این نوع مطالعات عملی، به کار بستن و انطباق نظریهها با متون ویژه است تا این نظریهها ملموس و عینی شوند. در این پژوهش بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ (1969) که با دیدگاهی ساختارگرایانه طرح شده با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی هشت نوع هنجار گریزی(واژگانی، نحوی، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی، زمانی) در اشعار ابن حسام پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بسامد وقوع هنجارگریزی معنایی در سخن وی بیش از سایر هنجارگریزی هاست و هنجارگریزی نحوی، زمانی و واژگانی و آوایی و سبکی و گویشی ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند و هنجارگریزی نوشتاری که بیشتر مربوط به شعر نو است، بسامد صفر داشته است.
تفاصيل المقالة
فصلیة دراسات الادب المعاصر
,
العدد2,السنة
11
,
تابستان
2019
قصۀ الحیوانات من أهم الطرق التی تخلق الإشتیاق والأمیال النفسیة فی مخاطبها کی یتابع حوادث القصص وتزید الفضایل والرذائل الأخلاقیة والنتائج الحاصلة منها. فتنقلها إلی قارئها والدلیل علی ذلک أنّ هذه القصص خیالیة لأن فی هذه القصص توجد الشخصیات الحقیقیة وهی الوحوش والطیور وغیر أکثر
قصۀ الحیوانات من أهم الطرق التی تخلق الإشتیاق والأمیال النفسیة فی مخاطبها کی یتابع حوادث القصص وتزید الفضایل والرذائل الأخلاقیة والنتائج الحاصلة منها. فتنقلها إلی قارئها والدلیل علی ذلک أنّ هذه القصص خیالیة لأن فی هذه القصص توجد الشخصیات الحقیقیة وهی الوحوش والطیور وغیرها. وفی القصص الخیالیة قد ألفت کتب کثیرة وأوجدوا تحقیقاتٍ ثمینة وحتی الآن هذه التحقیقات بابها مفتوحة ولکن لم یتوجهوا کثیراً إلی مظاهر الطفل فی ایران وکلما وجّهوا فی تحقیقاتهم تأثیر القصص بصورۀ کلاسیکیة فی ایران، وتوجهوا إلی قصص قدیمة مثل کلیله ودمنه وبعض آثار عطار الشاعر الإیرانی. تمکنّا فی هذا المقال أن نبحث باختصار حول قصص الحیوان خاصة فی الآثار المختارة للطفل الإیرانی فی الأربعینیات والخمسینیات والستینات والسبعینات ویبحث عن طریقة استعمالها والتحلیل النفسی حولها، ونتیجه هذه التحقیقات فی أدب الطفل للأربعینیات فی ایران توقضنا بأن نتوجه إلی الأشکال المتفاوته فی الأثار الشعریة والقصصیة النثریة فی الأربعینیات الأخیرة للطفل فی ایران.
تفاصيل المقالة
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی
,
العدد1,السنة
8
,
بهار
1395
شعر دفاع مقدس، رمزها و تمثیل های فراوانی را به نمایش می گذارد. برخی از این تمثیل ها، ریشه ای تاریخی- مذهبی دارد که با فضای جنگ و معنویت موجود در آثار این دوره متناسب است. تمثیل پرواز که جهت اشاره به شهادت به کار رفته است، یکی از بدیع ترین بخش های رمزپردازی شعر این دوره أکثر
شعر دفاع مقدس، رمزها و تمثیل های فراوانی را به نمایش می گذارد. برخی از این تمثیل ها، ریشه ای تاریخی- مذهبی دارد که با فضای جنگ و معنویت موجود در آثار این دوره متناسب است. تمثیل پرواز که جهت اشاره به شهادت به کار رفته است، یکی از بدیع ترین بخش های رمزپردازی شعر این دوره است. تمثیل و رمز پرواز، بیانگر عروج روح پس از مرگ به عالم بالا و نور است. این تمثیل عرفانی- اساطیری، در شعر دفاع مقدس بازآفرینی شده و صرفاً جهت بیان شهادت به کار رفته است.
تفاصيل المقالة
ملک الشعرای بهار، از شاعران برجستة دوران مشروطیت و از نخستین شاعران اجتماعیسرا است که توانست نگرش اعتراضی را وارد شعر پارسی زمانهاش کند. در میان اشعار بیشمار بهار، بخش قابل توجهی به شعر عرفانی اختصاص داده شده که عمدتاً با موضوع عشق و شهود و مکاشفه سروده شده است.
ارزش أکثر
ملک الشعرای بهار، از شاعران برجستة دوران مشروطیت و از نخستین شاعران اجتماعیسرا است که توانست نگرش اعتراضی را وارد شعر پارسی زمانهاش کند. در میان اشعار بیشمار بهار، بخش قابل توجهی به شعر عرفانی اختصاص داده شده که عمدتاً با موضوع عشق و شهود و مکاشفه سروده شده است.
ارزش اشعار عرفانی بهار به این خاطر است که آرایههای ادبی و رمزگرای عرفانی را در آن برهه از تاریخ ادبی که گرایش به سبک خراسانی تحت عنوان بازگشت ادبی به فراموشی سپرده شده بود، به ادب معاصر منتقل کرد و از طرفی محتوای عرفانی از جمله رؤیا و مکاشفه را به بستر شعر جدید معرفی کرد.
در این پژوهش با رویکرد توصیفی -تحلیلی و به شیوه کتابخانهای به بررسی دو شاخصه تخیل و رؤیا در شعر بهار میپردازیم.
تفاصيل المقالة
متون عرفانی و اصطلاحات عرفانی، میراث مکتوب و هویت فرهنگی و ملی هر سرزمینی است که شرح و بازنمود آنها در واقع بازسازی هویت فرهنگی یک کشور است. از آن جا که عالم درون عارفان قابل کشف برای عموم نیست با تاملی در اشعار و سرودهایی که جلوه و بارقههایی از مکنونات قلبی ایشان است، أکثر
متون عرفانی و اصطلاحات عرفانی، میراث مکتوب و هویت فرهنگی و ملی هر سرزمینی است که شرح و بازنمود آنها در واقع بازسازی هویت فرهنگی یک کشور است. از آن جا که عالم درون عارفان قابل کشف برای عموم نیست با تاملی در اشعار و سرودهایی که جلوه و بارقههایی از مکنونات قلبی ایشان است، شناختی توام با لذات معنوی نصیب حال تشنگان معرفت و معنویت میگردد. ابن حسام نیز از جمله شاعرانی است که غزلیاتش معدن گران سنگی از اصطلاحات و رموزیست که شور و شوقی عارفانه در خواننده ایجاد میکند. در این نوشتار، همراه با شرح برخی اصطلاحات عرفانی که عرفا در اشعار خود به کار بردهاند، با شیوة تحلیل محتوایی به شرح برخی الفاظ و اصطلاحات عرفانی که ابن حسام در غزلیات خود به کار برده، پرداختهایم تا روشن شود که وی از چه اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بیشتر در غزلیات خویش بهره برده است؟ لذابا بررسی غزلیات وی این نتیجه حاصل شد که او برای بیان تجربیات عرفانی خود، از الفاظ رمزگونة زلف، ابرو، چشم، لعل، خال و همچنین اصطلاحاتی چون حسن، پیر مغان، عشق بهره برده است که البته در به کاربردن همه اینها گوشة چشمی به شاعران بزرگی چون حافظ و عراقی و... داشته است. هر چند ثابت شدن این ادعا خود مبین ان است که او علاوه بر این که شاعری آیینی است، از اندیشههای عرفانی والایی برخوردار بوده است.
تفاصيل المقالة
از آنجا که عشق مفهومی انتزاعی دارد؛ عارفان برای تبیین و توصیف آن از عناصر حسی و ملموس بهره برده و برای آن از زبان استعاره، استفاده کردهاند. هرچند موضوع عشق در همۀ دورانها و زمانها مورد توجّه شاعران و نویسندگان بوده است؛ اما در سبک عراقی به لحاظ اهمیّت و اعتبار آثاری أکثر
از آنجا که عشق مفهومی انتزاعی دارد؛ عارفان برای تبیین و توصیف آن از عناصر حسی و ملموس بهره برده و برای آن از زبان استعاره، استفاده کردهاند. هرچند موضوع عشق در همۀ دورانها و زمانها مورد توجّه شاعران و نویسندگان بوده است؛ اما در سبک عراقی به لحاظ اهمیّت و اعتبار آثاری که دربارۀ عشق نوشته و سروده شده؛ برجستگی بیشتری دارد. یکی از دیوانهای معروف و مشهور قرن هفتم، کلیّات شمس تبریزی اثر مولانا جلالالدین محمد بلخی است. این اثر به لحاظ زبانی، بیشتر شاعرانه و استعاری میباشد و از حیث معنا عرفانی است. مولانا در کلیّات شمس با توجّه به فرهنگ و ایدئولوژیهای حاکم بر جامعۀ آن عصر، دریافتی خاص از عشق دارد. همچنین این دیوان، دارای بنیان منسجمی است که حاصل شبکههای استعاری شکل گرفته برپایۀ یک یا چند استعارۀ اصلی مشترک یا فردی در آنها است. این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای تنظیم شده درصدد آن است تا به بررسی نظامهای استعاری عشق در کلیّات شمس تبریزی بر اساس نظریۀ استعاره شناختی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعارههای معشوقی در این اثر در واقع نشاندهندۀ اینهمانی میان معشوق و خدا و سه نگاشتِ استعاری عشق خدا است، خدا معشوق است، خدا عشق است، میباشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications