از ویژگی های شاخص داده های فعالیت های کشاورزی، دقیق نبودن آن هاست، بنابراین استفاده از روش های مبتنی بر منطق فازی در برنامه ریزی تولید می تواند مناسب باشد. در این مطالعه روش برنامه ریزی امکان به عنوان یکی از روش های مبتنی بر منطق فازی مورد استفاده قرار گرفت. افزون بر ای أکثر
از ویژگی های شاخص داده های فعالیت های کشاورزی، دقیق نبودن آن هاست، بنابراین استفاده از روش های مبتنی بر منطق فازی در برنامه ریزی تولید می تواند مناسب باشد. در این مطالعه روش برنامه ریزی امکان به عنوان یکی از روش های مبتنی بر منطق فازی مورد استفاده قرار گرفت. افزون بر این برنامه ریزی فازی و قطعی نیز در قالب برنامه ریزی ریاضی چندهدفی مورد استفاده قرار گرفت. داده های استفاده شده نیز از میان 100 بهره بردار منتخب منطقه ی کهگیلویه و بویراحمد در سال 1378 گرد آوری شد. افزایش بازده ی ناخالص و کاهش ریسک به عنوان هدف در نظر گرفته شد. بمنظور انتخاب از میان الگوهای گوناگون نیز از منطق فازی استفاده شد. بر اساس نتایج مشخص شد که ریسک بازده ی ناخالص در تدوین الگوی بهینه از وزنی بالا برخوردار است. همچنین یافته های مطالعه نشان داد که در تأمین توأم هدف های یاد شده، روش برنامه ریزی امکان در مقایسه با روش های دیگر از توانی بالاتر برخوردار است و پیشنهاد می شود در شرایطی که بهره برداران با شرایط نا بهینه مواجه اند، از این روش استفاده شود. محصولات پیشنهادی الگوهای بهینه نیز شامل گندم، هندوانه، خربزه، و برنج بود.
تفاصيل المقالة
خشکسالی و نوسانات آب و هوایی مهمترین چالش های مدیریت دام- مرتع برای دامداران عشایری است که عمدتا به مراتع طبیعی وابسته هستند. بنابراین بررسی شیوههای مدیریتی تولیدکنندگان دام در طول دورههای خشکسالی بسیار حیاتی است. هدف این مقاله، ارزیابی استراتژیهای مدیریت دام شامل ن أکثر
خشکسالی و نوسانات آب و هوایی مهمترین چالش های مدیریت دام- مرتع برای دامداران عشایری است که عمدتا به مراتع طبیعی وابسته هستند. بنابراین بررسی شیوههای مدیریتی تولیدکنندگان دام در طول دورههای خشکسالی بسیار حیاتی است. هدف این مقاله، ارزیابی استراتژیهای مدیریت دام شامل نقدکردن(فروش) جزیی دام و خرید علوفه تکمیلی در شرایط خشکسالی برای دامداران عشایری است. بدین منظور از مدل برنامهریزی ریاضی چند دورهای با در نظر گرفتن روند پویای تعداد دام استفاده شد. دادههای مورد استفاده با تکمیل پرسشنامه از عشایر با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای و از ادارهی امور عشایر فارس جمعآوری شد. نتایج نشان داد که استراتژی خرید علوفه درآمد ناخالص بزرگتری نسبت به استراتژی نقد کردن دام دارد. اما این استراتژی نیازمند هزینهی اضافی بالایی برای خرید علوفه است و در شرایطی که خشکسالی گسترده اتفاق میافتد، هزینههای اضافی منجر به کاهش سود خالص در همهی سناریوها و ریسک بیشتر نسبت به سناریوهای استراتژی نقد کردن گله میشود. بهرحال، استراتژی خرید علوفه در خشکسالیهای طولانی سود منفی نسبت به استراتژی فروش دام دارد و فشار تخریب مراتع را نیز شدت میبخشد. استراتژی نقد کردن دام گرایش به مخاطره و استرسهای مالی کمتری بهطور بالقوه نسبت به استراتژی خرید علوفه دارد و در طول خشکسالی طولانی بهترین بازده خالص را نسبت به استراتژی خرید علوفه برای غلبه بر محدودیت عرضه علوفه ایجاد میکند. بنابراین براساس نتایج، در بلندمدت استراتژی نقد کردن جزئی دام توصیه میشود.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثرات رفاهی کاهش تعرفه واردات برنج بعنوان یکی از عوامل اصلی تثبیت قیمت این محصول است. دولت به منظور حمایت از مصرف کنندگان که برنج یکی از مهمترین مواد غذایی مصرفیشان است از ابزار تعرفه واردات برنج استفاده می کند و آن را در زمان افزایش قیمت کاه أکثر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثرات رفاهی کاهش تعرفه واردات برنج بعنوان یکی از عوامل اصلی تثبیت قیمت این محصول است. دولت به منظور حمایت از مصرف کنندگان که برنج یکی از مهمترین مواد غذایی مصرفیشان است از ابزار تعرفه واردات برنج استفاده می کند و آن را در زمان افزایش قیمت کاهش می دهد. بعنوان مثال در سالهای اخیر تعرفه از ۱۵۰ درصد به حداقل تعرفه یعنی چهار درصد کاهش یافت. بدین منظور با استفاده از دادههای سری زمانی گردآوری شده از سالنامههای آماری وزارت جهاد کشاورزی، پایگاه اطلاعاتی فائو و سالنامه آماری گمرک ایران برای دوره 1386-1358 یک چارچوب تعادل جزئی جهت بررسی اثرات تغییرات تعرفه روی قیمتهای داخلی برنج، تقاضای برنج، تولید داخلی و سطح واردات، رفاه مصرف کنندگان، رفاه تولیدکنندگان، رفاه اجتماعی و نیز درآمد تعرفهای بسط یافت. در سناریوهایی با کاهش نرخ تعرفه به 100، 80، 4، صفر و اخذ تعرفه ثابت به میزان هر کیلو 150 تومان بررسی شد. نتایج نشان داد که جمعیت زیاد مصرف کنندگان از عواید کم شدن تعرفه سود و منفعت می برند اما کشاورزان و تولیدکنندگان زیان خواهند دید. احتمال ورشکستگی، عدم تحقق خودکفایی داخلی برنج و وابستگی هرچه بیشتر به بازارهای خارجی از جمله زیان تحمیلی به تولید کنندگان ناشی از چنین تصمیمی است. بنابراین میتوان گفت که کاهش تعرفه بهترین راه نخواهد بود چرا که لطمات زیادی به کشاورزان وارد می نماید.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications