این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط میان سبک رهبری تحول آفرین مدیران با تعهدسازمانی در مراکز آموزش عالی صورت پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر زمانی مقطعی و از نظر روش اجرا توصیفی- همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش، مدیران، رئیس دانشکده ها، معاونین، روسای ادرات و أکثر
این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط میان سبک رهبری تحول آفرین مدیران با تعهدسازمانی در مراکز آموزش عالی صورت پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر زمانی مقطعی و از نظر روش اجرا توصیفی- همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش، مدیران، رئیس دانشکده ها، معاونین، روسای ادرات و... دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بودند که براساس نمونه گیری تصادفی، نمونه های مربوطه انتخاب گردید. جامعه آماری مورد مطالعه (260 نفر) بوده، که از فرمول کوکران برای جوامع متناهی برای مشخص کردن حجم نمونه استفاده شد (156 نفر). پس از جمع آوری پرسشنامه ها برای سنجش روایی، از روایی صوری-محتوایی و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. گردآوری داده ها با استفاده از دو پرسشنامه محقق ساخته شده برای سبک رهبری و پرسشنامه استاندارد برای تعهدسازمانی انجام پذیرفت. در آمار توصیفی از جداول فراوانی و... استفاده شده ودر بخش آمار استنباطی از آزمونهای کولموگروف- اسمیرنف جهت نرمال بودن داده ها و از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی ارتباط میان متغییرها استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد از چهار فرضیه موجود، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفته و ارتباط معناداری میان سبک های رهبری تحول آفرین مدیران و تعهدسازمانی وجود دارد. همچنین سایر نتایج تحقیق در بخش رتبه بندی متغییرها نشان داد، هیچ اولویتی میان متغییرها وجود نداشته و تفاوت معناداری میان آنها وجود ندارد. و متغییرهای تحقیق از اولویت یکسانی برخودارند
تفاصيل المقالة
چکیده هدف از این مطالعه مقایسه اثر سیاست های مالی (مخارج دولت) بر ارزش افزوده دو بخش صنعت و کشاورزی بوده است. به این منظور با استفاده از مدل تصحیح خطا برداری، رابطه علی و استفاده از توابع واکنش ضربهای (IRF)، اثرات سیاست مالی بر ارزش افزوده دو بخش مذکور مورد بررسی قرار أکثر
چکیده هدف از این مطالعه مقایسه اثر سیاست های مالی (مخارج دولت) بر ارزش افزوده دو بخش صنعت و کشاورزی بوده است. به این منظور با استفاده از مدل تصحیح خطا برداری، رابطه علی و استفاده از توابع واکنش ضربهای (IRF)، اثرات سیاست مالی بر ارزش افزوده دو بخش مذکور مورد بررسی قرار گرفت. دادههای مورد نیاز از منابع مختلفی از جمله مرکز آمار ایران و بانک مرکزی جمع آوری شد. نتایج نشان داد که رابطه علّی از طرف مخارج دولت به سمت ارزش افزوده میباشد. یعنی مخارج دولت بر ارزش افزوده بخش کشاورزی در کوتاهمدت اثر مثبت دارد. همچنین در کوتاه مدت مخارج دولت بر ارزش افزوده بخش صنعت، صادرات و سرمایه گذاری بر ارزش افزوده همین بخش تأثیر مثبت و معنی داری دارند.
تفاصيل المقالة
در چهار دههی اخیر، مصرف انرژی در بخش کشاورزی ایران با نرخی فراتر از رشد تولید این بخش افزایش یافته و یکی از عاملهای آن، پرداخت یارانهی انرژی است. با توجه به بار مالی بالای انرژی برای دولت، تجدیدنظر در الگوی استفاده از انرژی ضرورت دارد. این مطالعه با هدف تحلیل نقش ان أکثر
در چهار دههی اخیر، مصرف انرژی در بخش کشاورزی ایران با نرخی فراتر از رشد تولید این بخش افزایش یافته و یکی از عاملهای آن، پرداخت یارانهی انرژی است. با توجه به بار مالی بالای انرژی برای دولت، تجدیدنظر در الگوی استفاده از انرژی ضرورت دارد. این مطالعه با هدف تحلیل نقش انرژی در ارزش افزودهی بخش کشاورزی صورت گرفته و روش مورد استفاده شامل برآورد تابع تولید، علیت و تغییرات شدت مصرف انرژی می باشد. داده های مورد استفاده به صورت سری زمانی در سال های 84-1353 می باشد. نتایج تخمین تابع تولید نشان داد که انرژی بر تولید بخش کشاورزی اثر معنی دار داشته و 10 درصد افزایش در مصرف انرژی، تولید را به میزان 1/4 درصد افزایش می دهد. همچنین، مشخص شد که مصرف انرژی بر ارزش-افزوده ی بخش کشاورزی و زیربخش های آن (به جز زیر بخش جنگلداری) اثر مثبت دارد، اما ارزش افزوده اثری بر مصرف انرژی ندارد. همچنین، یافته ها نشان داد که هر چند کاهش قیمت انرژی موجب افزایش شدت مصرف انرژی شده، اما رشد فناوری و جایگزینی نهاده های سرمایه و نیروی کار می تواند موجب کاهش شدت مصرف انرژی در بخش کشاورزی شود.
تفاصيل المقالة
تولید ذرت در محور اقتصادی کشاورزی استان فارس اهمیت زیادی داشته و هر گونه نوسان در تولید ذرت بر سطح رفاه خانوار تاثیر می گذارد. نهاده های شیمیایی در افزایش تولید محصولات کشاورزی و بویژه ذرت اهمیت زیادی دارند. با توجه به لزوم استفاده ی بهینه از این نهاده ها در فرایند تولی أکثر
تولید ذرت در محور اقتصادی کشاورزی استان فارس اهمیت زیادی داشته و هر گونه نوسان در تولید ذرت بر سطح رفاه خانوار تاثیر می گذارد. نهاده های شیمیایی در افزایش تولید محصولات کشاورزی و بویژه ذرت اهمیت زیادی دارند. با توجه به لزوم استفاده ی بهینه از این نهاده ها در فرایند تولید، بمنظور کاهش هزینه های تولید کشاورزان و همچنین صرفه جویی در یارانه ی پرداختی به کود، این پژوهش با هدف تحلیل اثرات رفاهی حذف یارانه ی نهاده ی کود شیمیایی در فرایند تولید محصول ذرت در استان فارس انجام شد. برای رسیدن به هدف های این پژوهش از داده های مقطعی بهره برداران منتخب استان فارس در سال زراعی 88-1378 استفاده و تابع سود، تابع تقاضای نهاده ها و تابع تولید این محصول برآورد و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در سطح استان فارس حذف یارانه ی کود شیمیایی به دلیل نبود حساسیت تقاضای کود شیمیایی نسبت به تغییرات قیمت آن، منجر به افزایش هزینه های تولید و کاهش سودآوری به ترتیب به اندازه ی حدود 88/24 و 55/15 درصد شده است، بنابراین توصیه می شود که سیاست های قیمتی راهکار کافی جهت بهینه نمودن میزان مصرف این نهاده نبوده و باید سیاست های مکمل و جبرانی به همراه سیاست های قیمتی در رابطه با نهاده ی یاد شده اعمال شود.
تفاصيل المقالة
هدف از این مطالعه مقایسهی اثر سیاستهای مالی (مخارج دولت) بر ارزش افزودهی دو بخش صنعت و کشاورزی بوده است. به این منظور، با استفاده از مدل تصحیح خطا برداری، رابطهی علی و اثرات سیاست مالی بر ارزش افزودهی دو بخش یاد شده ،(IRF) استفاده از توابع واکنش ضربهای مورد بررسی قرار گ أکثر
هدف از این مطالعه مقایسهی اثر سیاستهای مالی (مخارج دولت) بر ارزش افزودهی دو بخش صنعت و کشاورزی بوده است. به این منظور، با استفاده از مدل تصحیح خطا برداری، رابطهی علی و اثرات سیاست مالی بر ارزش افزودهی دو بخش یاد شده ،(IRF) استفاده از توابع واکنش ضربهای مورد بررسی قرار گرفت. دادههای مورد نیاز از منابع گوناگونی از جمله مرکز آمار ایران و بانک مرکزی جمع آوری شد. نتایج نشان دادند که رابطهی علی از سوی مخارج دولت به سمت ارزش افزوده می باشد، یعنی مخارج دولت بر ارزش افزودهی بخش کشاورزی در کوتاه مدت اثر مثبت دارد. همچنین، در کوتاهمدت مخارج دولت بر ارزش افزودهی بخش صنعت، صادرات و سرمایه گذاری بر ارزش افزودهی همین بخش تأثیری مثبت و معنیدار دارند. با توجه به اینکه مخارج دولت در بلندمدت و کوتاهمدت بر سرمایه گذاری در بخش کشاورزی تأثیر مثبت داشته است؛ لذا، مخارج عمرانی دولت از راه بهبود زیر ساختهای بخش کشاورزی و بویژه بهبود شبکهی حمل و نقل باعث ترغیب تولیدکنندگان به افزایش سرمای هگذاری در این بخش می شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications