فهرس المقالات اسماعیل خرم


  • المقاله

    1 - تحلیل فضایی شاخص توسعه انسانی و شناسایی تعیین‌کننده‌های آن در ایران
    فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای , العدد 4 , السنة 11 , پاییز 1400
    شاخص توسعه انسانی ترکیبی از سه مولفه کلیدی امید به زندگی، درآمد سرانه و سطح سواد است و برای سنجش سطح توسعه­یافتگ، تحلیل عدالت فضایی و نابرابری منطقه­ای در حوزه ملی و منطقه­ای مورد استفاده قرار می­گیرد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است، أکثر
    شاخص توسعه انسانی ترکیبی از سه مولفه کلیدی امید به زندگی، درآمد سرانه و سطح سواد است و برای سنجش سطح توسعه­یافتگ، تحلیل عدالت فضایی و نابرابری منطقه­ای در حوزه ملی و منطقه­ای مورد استفاده قرار می­گیرد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است، با هدف بررسی وضعیت توسعه­یافتگی استان­های کشور به لحاظ شاخص توسعه انسانی و شناسایی عوامل مرتبط با آن انجام گرفته است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز، تکیه اصلی بر مستندات مرکز آمار کشور بوده است و برای تجزیه و تحلیل داده­های گردآوری شده از مدل موریس، نرم­افزار GIS و SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می­دهد که به لحاظ شاخص توسعه انسانی، سه استان تهران، البرز و مازندران در بالاترین رتبه­ها و سه استان سیستان و بلوچستان، کردستان و خراسان شمالی، در پایین­ترین رتبه­ها قرار گرفته­اند. همچنین توزیع فضایی شاخص توسعه انسانی در میان استان­های کشور نشان می­دهد استان­های مرکزی و شمالی کشور، دارای شرایط نسبی بهتری نسبت به استان­های شرقی و غربی هستند. در خصوص عوامل موثر بر شاخص توسعه انسانی نتایج مقاله نشان داد شاخص­های درصد روستانشینی، بعد خانوار، بارتکفل، بارتکفل واقعی، بارتکفل نظری و درصد شاغلان بخش کشاورزی، به ترتیب با میزان همبستگی 709/0، 740/0، 553/0، 553/0 ، 505/0 و 599/0، دارای رابطه آماری معنادار منفی با شاخص توسعه انسانی بوده و شاخص­های درصد شهرنشینی، نسبت اشتغال، نرخ مشارکت اقتصادی، درصد شاغلان بخش صنعت و درصد شاغلان بخش خدمات، به­ترتیب با ضریب همبستگی 709/0، 407/0، 361/0، 499/0 و 358/0، دارای رابطه آماری معنادار مثبت با شاخص توسعه انسانی بوده­اند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - شناسایی موانع توسعه کارآفرینیِ زنان روستایی (مطالعه موردی: دهستان شلیل- شهرستان اردل)
    فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای , العدد 1 , السنة 5 , بهار 1394
          هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی ـ تحلیلی بوده، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی است که به صورت موردی در دهستان شلیل از توابع شهرستان اردل انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و میدانی بوده که داده­های أکثر
          هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی ـ تحلیلی بوده، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی است که به صورت موردی در دهستان شلیل از توابع شهرستان اردل انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و میدانی بوده که داده­های میدانی از طریق سرشماری زنان روستایی که در کلاس­های کارآفرینی شرکت داشته­اند (195 نفر)، جمع­آوری شده است. روایی ابزار تحقیق به صورت صوری با کسب نظرات کارشناسان مربوطه و اساتید دانشگاهی تأییدشده و پایایی ابزار تحقیق با توزیع 30 پرسشنامه در خارج از محدوده مورد مطالعه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (895/0)، تأیید گردید. جهت دستیابی به هدف اصلی پژوهش از تکنیک TOPSIS، و برای وزندهی به متغیرهای مورد مطالعه، از با استفاده از نظرات کارشناسان متخصص کارآفرینی و تکنیک AHP، استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می­دهد سه عامل نداشتن پشتوانه مالی و پس­انداز کافی، نداشتن وثیقه و ضامن برای استفاده از اعتبارات دولتی و عدم توانایی در رقابت با مردان در عرصه تجارت و اقتصاد، به ترتیب با ضریب اولویت 624/0، 613/0 و 590/0، مهم­ترین توسعه کارآفرینی زنان روستایی محدوده مورد مطالعه می­باشند. تفاصيل المقالة