فهرس المقالات فریبا فرازی


  • المقاله

    1 - نقش ادراک از سبک‌های فرزندپروری و دلبستگی به خدا در پیش‌بینی کنترل خشم دانش آموزان دختر
    زن و مطالعات خانواده , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1399
    از عوامل مهم و مؤثر بر احتمال بروز رفتار خشمناک و کیفیت بروز آن، میزان و چگونگی رشد دلبستگی در فرد و همچنین شیوه تربیتی والدین می‌باشد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ادراک از سبک‌های فرزندپروری و دلبستگی به خدا در پیش‌بینی کنترل خشم است. روش پژوهش از نوع همبستگ أکثر
    از عوامل مهم و مؤثر بر احتمال بروز رفتار خشمناک و کیفیت بروز آن، میزان و چگونگی رشد دلبستگی در فرد و همچنین شیوه تربیتی والدین می‌باشد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ادراک از سبک‌های فرزندپروری و دلبستگی به خدا در پیش‌بینی کنترل خشم است. روش پژوهش از نوع همبستگی بود.150 نفر از دانش‌آموزان دختر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای از مدارس متوسطه شهر بیرجند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه‌های ادراک شیوه فرزندپروری والدین (POPS)، دلبستگی به خدا و کنترل خشم بود. داده‌های بدست آمده با روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام از طریق نرم‌افزار SPSS 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که از میان سبک‌های دلبستگی به خدا پایگاه امن در گام اول و اعتراض به جدایی در گام دوم و همینطور از میان سبک‌های فرزندپروری، مهرورزی مادر در گام سوم به طور معناداری کنترل خشم دانش آموزان را پیش‌بینی می‌کنند. بنابراین می توان گفت، سبک مهرورزی مادر، پایگاه امن و اعتراض به جدایی نقش مهمی در پیش بینی کنترل خشم ایفا می کنند. لذا پیشنهاد می گردد که مدارس کارگاه‌هایی را جهت کنترل خشم با تأکید بر آموزش سبک های فرزندپروری و دلبستگی به خدا با حضور دانش آموزان و والدین آنها برگزار نمایند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تأثیر آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی بر روابط والد-فرزند دانش‌آموزان دختر
    زن و مطالعات خانواده , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1400
    والدین و فرزندان‌شان در دوران نوجوانی روابط تازه‌ای با یکدیگر برقرار می‌کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی بر روابط والد-فرزند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانش‌آموزان دختر کل أکثر
    والدین و فرزندان‌شان در دوران نوجوانی روابط تازه‌ای با یکدیگر برقرار می‌کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی بر روابط والد-فرزند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانش‌آموزان دختر کلاس دوازدهم هنرستان‌های شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-95 بودند. از این جامعه تعداد 30 نفر که ویژگی‌های ورودی موردنظر را داشتند به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. از پرسشنامه رابطه والد-فرزند فاین، مورلند و سئوبل (1983)، برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. برنامه آموزشی طی 8 جلسه 1 ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله‌ای دریافت ننمود. تجزیه و تحلیل داده‌های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی موجب بهبود روابط والد–فرزند در مقابل گروه کنترل شد (05/0>P). با توجه به نتایج بدست آمده می‌توان گفت در اثر آموزش الگوی تلفیقی تعلیمی-مولوی کیفیت روابط والد–فرزند بهبود پیدا می‌کند. تفاصيل المقالة