شناخت ماهیت قدرت از فلسفه سیاسی باستان تا فلسفه امروزیان به طُرُق گوناگون مورد توجه بوده است ولی در اینجا ما تحلیلی از مفهوم قدرت از دیدگاه روشی فوکو میپردازیم که در نقد دیدگاههای گوناگون از قدرت تا پیش از خود فوکو برآمده بود. از این جهت در ابتدا ما به دنبال شناخت مفه أکثر
شناخت ماهیت قدرت از فلسفه سیاسی باستان تا فلسفه امروزیان به طُرُق گوناگون مورد توجه بوده است ولی در اینجا ما تحلیلی از مفهوم قدرت از دیدگاه روشی فوکو میپردازیم که در نقد دیدگاههای گوناگون از قدرت تا پیش از خود فوکو برآمده بود. از این جهت در ابتدا ما به دنبال شناخت مفهوم قدرت از نظر فوکو هستیم و سپس تفاوت برداشت او با دیگران را بررسی میکنیم. بر این بنیاد سوالی که این مقاله میخواهد پاسخ دهد آن است که منظور دقیق فوکو از قدرت چه چیزی است و چه چیزی نیست و مفهوم قدرت در دستگاه روشی فوکو چگونه است؟ در این پژوهش برای پاسخ به این سوال، ازآنجاییکه بحث قدرت در روش تبارشناسی فوکو، مفهومی مهم و مرکزی است و همواره خود فوکو سعی در بیان تمایز خود از مفهوم قدرت و فهم دیگران از قدرت بود، در اینجا ما هم سعی کردهایم در دو قسمت به نام قدرت چه چیزی نیست و قدرت چه چیزی است به بررسی این مفهوم در روششناسی و اندیشه فوکو با رویکرد پژوهشی کیفی و از روش توصیفی و از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای بپردازیم.
تفاصيل المقالة
حمله اعراب مسلمان به ایران از مهمترین رویدادهای تأثیرگذار هویتی تاریخ ایران بهویژه در مسئله زبان است؛ اما اختلاف در مورد چگونگی، میزان و عمق این تأثیرگذاری بر زبان، موجب شده است دو روایت از این مسئله مطرح شود: روایتی که اصولاً قائل به یکگونه تداوم در هویت ایرانی هستن أکثر
حمله اعراب مسلمان به ایران از مهمترین رویدادهای تأثیرگذار هویتی تاریخ ایران بهویژه در مسئله زبان است؛ اما اختلاف در مورد چگونگی، میزان و عمق این تأثیرگذاری بر زبان، موجب شده است دو روایت از این مسئله مطرح شود: روایتی که اصولاً قائل به یکگونه تداوم در هویت ایرانی هستند و آن را پدیدۀ ذاتی، طبیعی و جاودانه میدانند که یکی از عناصر این تداوم را در زبان فارسی میبینند؛ روایت دیگر، هویت ایرانیان را برساخته تاریخی کنشها و واکنشهای میدانند و نه پدیدۀ ذاتی و جاودانه که زبان فارسی را هم بهعنوان یکی از عناصر هویت ایرانیان، باید کارکردش را در برساختههای مختلف آن در طول تاریخ و در چارچوب زمانی خود بررسی کرد. در این تحقیق ضمن توجه به روایت دوم، به بررسی کارکردهای مختلف زبان از ابتدای حکومت عباسیان تا ابتدای قرن پنجم با کمک روش تبارشناسی تاریخی میشل فوکو میپردازیم.بر این بنیاد، سؤالی که این تحقیق میخواهد پاسخ دهد این است که با توجه به کارکردهای مختلف زبان در هر انقطاع و تبار تاریخی، کارکردهای سیاسی و اجتماعی زبان در این دوره تاریخی چگونه است؟ یافته این تحقیق در این دوره این است که با توجه به پذیرش این بحث درباره زبان که در کنار اینکه زبان نقش مهمی در شکلدهی به زندگانی جمعی گروههای قومی و باورهای ملیگرایانه دارند، بااینهمه، نابجاست که زبان را نمود روح جمعی یک ملت بدانیم. گرچه زبان بر سازندۀ ذهنیت است، به هیچ رو نباید آن را لوح سفید نانوشتهای دانست. بلکه زبان کارکردهای مختلف در طول تاریخ دارد.
تفاصيل المقالة
این مقاله از یکجهت به بررسی مقاومت ایرانیان در برابر انقیادِ هویت اسلامی-عربی اعراب (بهویژه امویان) از زمان ورود اعراب مسلمان تا قبل از روی کار آمدن عباسیان میپردازد و از جهت دیگر به نتایج این مقاومتها بر هویت ایرانیان اشاره میکند. بر این بنیاد سؤالی که این مقاله م أکثر
این مقاله از یکجهت به بررسی مقاومت ایرانیان در برابر انقیادِ هویت اسلامی-عربی اعراب (بهویژه امویان) از زمان ورود اعراب مسلمان تا قبل از روی کار آمدن عباسیان میپردازد و از جهت دیگر به نتایج این مقاومتها بر هویت ایرانیان اشاره میکند. بر این بنیاد سؤالی که این مقاله میخواهد پاسخ دهد آن است که گروهها و جریانهای که با اشکال گوناگون مقاومت و کوشش برای گریز از انقیاد هویتی عربی-اسلامی تلاش کردند، از چه ابزارها و استراتژیهای استفاده کردند و نتایج این مقاومتها بر هویت ایرانیان چه بود؟ برای پاسخ به این سؤال ما با کمک مباحث مقاومت میشل فوکو، با ترسیم یک مکانیسم و روابط قدرت، به کردارهای گفتمانی و غیر گفتمانی عدهای که به دنبال انقیاد و عدهای بهگونهای دیگر با کردارهای گفتمانی و غیر گفتمانی مختلف در جهت مبارزه با این انقیاد هستند، اشاره میکنیم.نتایج این پژوهش آن است که مقاومت ایرانیان بهگونهای بیقاعده در بین جریانهای مختلف توزیعشده بود و کانونهای مقاومت باتوجهبه زمان و مکانی که به وقوع میپیوست متفاوت بود: گاه با تکیهگاه اندیشه و تفکر خود (مثل زُنبیلها) و گاه با دستاویز شدن به نیروهای غیرایرانی مثل خوارج؛ عدهای دیگر همراه عربان میشدند و به امید کسب غنیمت و یا از ترس جان، بهصورت سپاه پیاده با لشکر اسلام همگام میشدند و عدهای دیگر که به امید گرفتن انتقام از جنگجویان عرب، به پشتیبانی هر نیروی مخالف خلافت مرکزی میرفتند تا بتوانند علیه خلافت مرکزی مقاومتی از خود نشان دهند. علیرغم این قیامها، هویت ایرانیان وارد هویت عربی-اسلامی شد.
تفاصيل المقالة
با توجه به اشکال متنوع پژوهشهای اجتماعی و گوناگونی روندها و رویکردهای مختلف آنها در طول پژوهش، برای فهم بهتر هر کدامشان، معمولاً آنها را در چهار جنبه هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی و روش بررسی میکنند. در این مقاله هم سعی شده است با وجود رویکردهای مختلف بررسی فر أکثر
با توجه به اشکال متنوع پژوهشهای اجتماعی و گوناگونی روندها و رویکردهای مختلف آنها در طول پژوهش، برای فهم بهتر هر کدامشان، معمولاً آنها را در چهار جنبه هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی و روش بررسی میکنند. در این مقاله هم سعی شده است با وجود رویکردهای مختلف بررسی فرهنگسیاسی، دو رویکرد انسانشناسی (با روندی کیفی) و مطالعات نوسازی (با روندی کمی) را از لحاظ این چهار جنبه معرفی و مقایسه کنیم تا به عمق تفاوت این دو رویکرد در بررسی فرهنگ سیاسی پیبرده شود. پرسشهای اصلی مقاله این است که چگونه چهار جنبه هستیشناسانه، معرفتشناسانه، روششناسانه و روشی در یک کار پژوهشی تأثیرگذار است؟ و این چهار جنبه در بررسی فرهنگ سیاسی چگونه تاثیرگذار است؟ فرض اصلی مقاله این است که هر نوع نگرش پژوهشگر نسبت به ماهیت پدیدههای اجتماعی (هستیشناسی)، بر نوع شناخت (معرفتشناسی) پژوهشگر تأثیرگذار است و در ادامه این دو جنبه بر نوع روششناسیهای مورد مطالعه اثر میگذارد و در آخر اینکه پژوهشگر در پیوند با آن سه جنبه دست به انتخاب نوع گردآوری دادهها (روش) میزند. هدف این نوشتار معرفی دو نوع همساز کردن و در کانال خاص قرار دادن این چهار جنبه در مطالعه فرهنگسیاسی است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications