تأثیر زمینههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی در مطالعه فرهنگ سیاسی: مقایسه دو رویکرد انسانشناسی و مطالعات نوسازی
الموضوعات :
1 - دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه علوم سیاسی، گرایش جامعه شناسی سیاسی، ایران، تهران
الکلمات المفتاحية: معرفتشناسی, روششناسی, روش, هستیشناسی, پژوهشهای کمی و کیفی,
ملخص المقالة :
با توجه به اشکال متنوع پژوهشهای اجتماعی و گوناگونی روندها و رویکردهای مختلف آنها در طول پژوهش، برای فهم بهتر هر کدامشان، معمولاً آنها را در چهار جنبه هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی و روش بررسی میکنند. در این مقاله هم سعی شده است با وجود رویکردهای مختلف بررسی فرهنگسیاسی، دو رویکرد انسانشناسی (با روندی کیفی) و مطالعات نوسازی (با روندی کمی) را از لحاظ این چهار جنبه معرفی و مقایسه کنیم تا به عمق تفاوت این دو رویکرد در بررسی فرهنگ سیاسی پیبرده شود. پرسشهای اصلی مقاله این است که چگونه چهار جنبه هستیشناسانه، معرفتشناسانه، روششناسانه و روشی در یک کار پژوهشی تأثیرگذار است؟ و این چهار جنبه در بررسی فرهنگ سیاسی چگونه تاثیرگذار است؟ فرض اصلی مقاله این است که هر نوع نگرش پژوهشگر نسبت به ماهیت پدیدههای اجتماعی (هستیشناسی)، بر نوع شناخت (معرفتشناسی) پژوهشگر تأثیرگذار است و در ادامه این دو جنبه بر نوع روششناسیهای مورد مطالعه اثر میگذارد و در آخر اینکه پژوهشگر در پیوند با آن سه جنبه دست به انتخاب نوع گردآوری دادهها (روش) میزند. هدف این نوشتار معرفی دو نوع همساز کردن و در کانال خاص قرار دادن این چهار جنبه در مطالعه فرهنگسیاسی است.