بررسی ارتباط بین ناکارآمدی ساختار اجتماعی با تخریب بیشتر مولفههای کالبدی با رویکرد توسعة پایدار در بافت فرسودة تبریز (مطالعه موردی محلات سیلاب قوشخانه، احمد آباد، ملازینال و خلیل آباد)
الموضوعات :فرشته بابااوغلی 1 , میرسعید موسوی 2 , علیرضا سلطانی 3
1 - دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری، واحد مرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران
2 - استادیار گروه معماری و شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
3 - استاد گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند، مرند، ایران.
الکلمات المفتاحية: توسعه پایدار, برنامه ریزی شهری, : تبریز, شاخص کالبدی, شاخص اجتماعی,
ملخص المقالة :
شهر به عنوان محیط زیست بشر در معرض تهدیدهای جدی است و این مسئله به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات توسعة پایدار در پایش سیاست های عمومی است. در این مقاله نیز هدف، شناسایی مولفه های کلیدی و تاثیرگذار و سپس ارائه راهبرد در فرایند تدوین الگوی پایدار شهری و توسعة شهری می باشد. بنابراین در محلات هدف تحلیلی به منظور استخراج شاخصهای مناسب برای سنجش و ارزیابی پایداری و کیفیت محیط شهری با استفاده از پرسشنامه و بعد برای حجم نمونه نیز از تکنیک کوکران استفاده شده و در نهایت تحلیل آماری توصیفی انجام گرفته و داده های اجتماعی-اقتصادی و کالبدی به وسیله نرم افزار SPSS وتکنیک SWOT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و در آخر این نتیجه حاصل شد که شاخصهای کالبدی بیشترین تاثیر فنی را دارند اما شاخصهای اجتماعی در سطح قابلقبول و گاها رضایتمند هستند این موضوع را میتوان اینگونه بیان کرد که مشکلات کالبدی از جمله فرسوده بودن ابنیه، عدم رعایت ضوابط در ساخت و سازها همگی باعث تاثیر منفی از این شاخص شده و در مقابل وجود روابط خانوادگی بین ساکنان، وجود ریشه های قومی و ارتباطات و خاطرات مربوط به نسلهای قبلی که در آن محدوده ساکن بوده اند معمولا نوعی حس دلبستگی مکانی ایجاد می کند که مطلوب بودن شاخصهای اجتماعی را توجیه میکند.
_||_