چگونگی رویارویی رضاشاه با مقوله تجدد و روشنفکری و واکاوی رفتارشناختی او با روشنفکران
الموضوعات : فصلنامه تاریخمحراب حاتمی 1 , منیژه صدری 2 , سیمین فصیحی 3 , نازلی اسکندری نژاد 4
1 - گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
2 - گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
3 - گروه تاریخ ،دانشگاه الزهرا،تهران،ایران
4 - گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
الکلمات المفتاحية: روشنفکران, ملک الشعرا بهار, کلید واژه ها: رضاشاه, روزنامه نویسان, آزادی مطبوعات,
ملخص المقالة :
چکیدهروشنفکران از جمله طبقات اجتماعی هستند که عامل بوجود آورنده اشکال جدیدی از الگوهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی میباشند و نمیتوان منکر قدرت تحول آنها در جامعه بود. مهمترین مؤلفهی روشنفکر روحیه نقادی و پرسشگری او میباشد و همچنین گرایشی که به مبارزه علیه قدرتهای مستقر از خود نشان میدهد. نیروهای شکل دهندهی آن، میتوانند روحانیان، روزنامه نگاران، معلمان، اساتید، فعالان حزبی و هنرمندان باشند. تقاضای عمدهی این روشنفکران، وضع نظام قانون جدید به شیوهی اروپا، تجدید هویت و سنتهای ملی ایران، منع دخالت روحانیون در سیاست و تأسیس نهادهای سیاسی جدید براساس حاکمیت ملی و ایجاد دولت ملی مدرن بود. در بررسی موقعیت و جایگاه این نیروها در عصر رضاشاه، به طور عمده نیروهای منتقد حاکمیت و بیرون از دستگاه سیاسی رضاخانی، منظور نظر بودهاند. دورهی رضاشاه، دورهای است که تحولات مهمی در بسط و توسعهی آموزش عمومی و عالی، نیز حرکتهای در مدرن سازی نظام آموزشی و تحصیلات عالی در ایران رخ میدهد. در نتیجه، پدیدهی روشن فکری در مقیاس بزرگتری، خود را مینمایاند. رفتارهای انتقادی این قشر از حکومت سرانجام باعث واکنش شدید رضاشاه با انها گردید تا جایی که روشنفکران یا زندانی شدند یا جذب دستگاه رضاشاه شدند و به دلیل نداشتن پایگاه مردمی نتوانستند تاثیر مهمی در تحولات به وجود بیاوردند. بعلاوه رضاشاه به فعالیتهای روشنفکری خوش بین نبود و این باعث شد روشنفکران را که به صورت انفرادی، چه به صورت تشکیلاتی و گروهی، از سر راه بر دارد.
_||_