رهیافتی فراروش؛ در حوزههای معناداری پژوهشهای مطالعات برند شهری در عرصه رقابتپذیری
الموضوعات :
1 - دانشجوی دکتری گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد ، ایران.
2 - دانشیار گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران. (نویسنده مسئول) toktamhanaee@yahoo.com
الکلمات المفتاحية: رقابتپذیری, برند شهری, رهیافتی فراروش, چالش معنا,
ملخص المقالة :
امروزه شهرها در زمینههای مختلفی با یکدیگر در حال رقابت هستند،رقابتی که دیگر در میان شهرهای همجوار مطرح نیست؛بلکه در شبکهای از شهرهای جهانی اتفاق میافتد که برندسازی شهری یکی از مهمترین ابزارهای رقابتپذیری در مقیاس های مختلف شهری تا جهانی میباشد، ولیکن چندبعدی بودن مفهوم برند شهری و ارتباط آن با حوزهها و علوم مختلف از یک سو و بستر وقوع آن در محیط و سیستمی به پیچیدگی شهر از سوی دیگر،پژوهش در این عرصه را با چالشهای مواجه میکند که چالش معنا در فهم موضوع و روشمندی علمی جامع و کارآمد از جمله مهمترین آنهاست.پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی هم زمان و با هدف ارائه مدل مفهومی با تاکید بر روشمندی علمی انجام شده که از نظر جهتگیری فلسفی عملگرایانه، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت اکتشافی توصیفی است و با بررسی پژوهشهای پیشین به دنبال پاسخ به این سؤال که در بستر مطالعات شهری چگونه و با چه فرآیندی،روش و ابزاری میتوان برند شهرها را در حوزه رقابتپذیری شهرها محقق ساخت،آغاز شده و ضمن تلخیص پیکره دانش به تحلیل روشی پژوهشهای پیشین پرداخته و برای تحلیل و ترکیب یافتهها از شیوه فراروش بهره گرفته است.نتایج حاکی از آن است که بهکارگیری روشهای صرفاً کمی و یا کیفی همراه با نارساییهایی جدی در دستاوردهای نهایی شده و نگرشی تکبعدی به موضوع را همراه داشته و در نهایت باتوجه به ماهیت میانرشتهای مفهوم برندسازی شهری،مناسبترین رویکرد در جهت برنامهریزی مطالعات آتی برای تبیین جایگاه علوم شهری در مفهوم برند شهرها، از لحاظ روش شناختی رویکرد ترکیبی و از لحاظ تخصصی اتخاذ رویکرد میانرشتهای است چراکه امکان بهرهگیری از مدلها و ابزارهای علمی رشتههای مختلف را فراهم میآورد و منجر به کاربست خلاق روشهای علمی از رشتههای مطالعات شهری میشود و میتواند گامی موثر در جهت ایجاد ادبیات مشترک در فضای گفتمان علمی این عرصه باشد.
_||_