بازشناسی کاربرد عرف در نظام فقهی
الموضوعات : فقه و مبانی حقوق اسلامیخاطره شاهین فرد 1 , لیلا مهرابی راد 2 , علی تولایی 3
1 - گروه حقوق،واحد شهرکرد ،دانشگاه آزاد اسلامی ،شهرکرد ، ایران.
2 - مربی گروه الهیات فقه و مبانی حقوق دانشگاه پیام نور کشور ایران
3 - دانشیار و عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق اسلامی دانشگاه یزد
الکلمات المفتاحية: فقه امامیه, عرف, عرف عام, فقه اهل سنت, عرف خاص,
ملخص المقالة :
عرف در حقوق موضوعه یکی از منابع قانونگذاری است به گونه ای که می توان بسیاری از مواد برآمده از نظم عمومی را برگرفته از عرف غالب دانست. مروری بر منابع متقدم نشان می دهد که عرف از همان سده نخستین، مستند برخی از فروع فقهی قرار گرفته است و فقیهان سده 2 در نظام فقهی خود از آن بهره برده اند. جستار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با نگرشی تاریخی به بازخوانی برخی از کاربردهای عرف در نظام فقهی پرداخته است. مهم ترین اختلاف میان امامیه و اهل سنت، صلاحیت آن برای تشریع است. در فقه امامیه عرف در تشخیص موضوع احکام و تبیین مفهوم و حدود و مصادیق آن پرکاربرد است. دلالت های التزامی گاه بر پایه ملازمات عرفی است و عرف این شایستگی را همواره داراست که قرینه ای بر تحدید و تبیین مراد شارع باشد. علاوه بر آن استکشاف حکم شرعی بر پایه عرف عام متصل به زمان معصوم (ع) می تواند سنت تقریری باشد. لازم به ذکر است که گاه قواعد اصولی احتجاج و استدلال هم بر پایه عرف عام کشف یا تأیید می گردد.
_||_