اثربخشی بسته آموزش والدین مبتنی بر براون در واکنش پذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیت پذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین
الموضوعات :اعظم جلالی 1 , منصوره بهرامی پور اصفهانی 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره مدرسه، گروه روانشناسی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان،
2 - استادیار، گروه روانشناسی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
الکلمات المفتاحية: شادی, مسئولیت پذیری, تحول مثبت نوجوانی, آموزش والدین براون, واکنش پذیری هیجانی,
ملخص المقالة :
هدف پژوهش حاضر اثربخشی مدل آموزش والدین مبتنی بر براون در واکنش پذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیت پذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین بود. روش پژوهش نیمه ازمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون و دورهی پیگیری دوماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین دارای نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل و فرزندانشان در شهر اصفهان در تابستان 1400 بود. بدین منظور از طریق درج فراخوان در مراکز مشاوره و دعوت به شرکت در پژوهش، به شیوه نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک های خروج و ورود، تعداد ۴۰ نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل( ۲۰ نفر آزمایش، ۲۰ نفر کنترل) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای در دوره آموزشی شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخلهای صورت نگرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامههای واکنش پذیری هیجانی ماتو و نوک (2008)، تحول مثبت نوجوانی گلدوف و همکاران (2014)، مسئولیت پذیری سالکوسکیس و همکاران (۲۰0۰)، شادی آرگیل، مارتین و کرسلند (1989) و تعارض والد –فرزندی مورای و اشتراوس (1990) بودند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس امیخته در نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. نتایج نشان داد، مدل آموزش والدین براون بر متغیرهای واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت، مسئولیت پذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین تاثیر معنادار دارد و و اثرات آموزش در در طول زمان ثابت باقی مانده است (01/0p<).
_||_
اثربخشی بسته آموزش والدین مبتنی بر براون در واکنش پذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیت پذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزش والدین مبتنی بر براون در واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین بود. روش پژوهش نيمهازمایشی از نوع پيشآزمون- پسآزمون و دورهی پیگیری دوماهه همراه با گروه كنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین دارای نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل و فرزندانشان در شهر اصفهان در تابستان 1400 بود. بدین منظور از طریق درج فراخوان در مراکز مشاوره و دعوت به شرکت در پژوهش، به شیوه نمونهگیری دردسترس و با در نظر گرفتن ملاکهای خروج و ورود، تعداد ۴۰ نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. افراد گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای در دوره آموزشی شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخلهای صورت نگرفت. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامههای واکنشپذیری هیجانی ماتو و نوک (2008)، تحول مثبت نوجوانی گلدوف و همکاران (2014)، مسئولیتپذیری سالکوسکیس و همکاران (۲۰0۰)، شادی آرگيل، (1989) و تعارض والد–فرزندی مورای و اشتراوس (1990) بودند. جهت تجزيه و تحليل دادهها از روش تحلیل واریانس امیخته در نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. نتایج نشان داد، بسته آموزش والدین براون بر متغیرهای واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین تأثیر معنادار دارد و و اثرات آموزش در در طول زمان ثابت باقی مانده است (01/0p<). با توجه به اثربخشی بسته آموزش والدین مبتنی بر براون در ارتقاء واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان پیشنهاد میشود برای تدوین برنامههای آموزشی و بهداشتی نوجوانان خارج از کنترل، اقدامات مؤثری از سوی متخصصین به انجام برسد.
کلیدواژهها: آموزش والدین براون؛ واکنشپذیری هیجانی؛ تحول مثبت نوجوانی؛ مسئولیتپذیری؛ شادی
The Efficacy of Brown's Parent Education Package on Emotional Responsivity, Positive Adolescent Development, Responsibility and Happiness in 12- to 15-Year-Old Adolescents Who Were Out of Parent Control
Abstract
The purpose of the present study was the efficacy of Brown's parent education package on emotional responsivity, positive adolescent development, responsibility and happiness in 12- to 15-Year-old adolescents who were out of parent control. The study method was quasi-experimental along with pre-test-post-test design and two-month follow-up period with the control group. The statistical population encompassed all parents who had 12- to 15-Year-old out of control adolescents and their children in Isfahan in the summer 1400. Therefore, 40 subjects were selected and assigned into two experimental and control groups randomly through inserting citation on consoling centers and inviting them to participate in the study and by using availability sampling method and by considering the exit and entry criteria. The experimental group participated in the training course for 8 sessions in 90 minutes; but there was no intervention for control group. The measurement instrument comprised of the emotional responsivity questionnaire by Matuo & Nock (2008), the positive adolescents development by Goldof et al. (2014), the responsibility by Salkowski et al. (2000), The happiness by Argyle, Martin and Kresland (1989), and the Murray parent-child conflict questionnaire by Murray and Strauss (1990). To collect data, the mixed-design analysis of variance model was used in SPSS-24 software. The result indicated that Brown's parent education has a significant effect on variables of emotional responsivity, positive development, responsibility and happiness in 12 to 15 years-old adolescents who were out of parent control and the effects of education has remained constant over time (p<0.01). With regard to the efficacy of Brown's parent education package on promoting emotional responsivity, positive development, responsibility and happiness in adolescents, it is suggested that an influential measure should be implemented by experts due to compiling educational and healthful programs for out of control adolescents.
Keywords: Brown's Parent Education; emotional responsivity; positive adolescent development; responsibility; happiness
مقدمه
برجستهترین عامل در بروز مشکلات هیجانی و رفتاری در فرزند، محیط خانواده است (بامبر1، 2019). نگاهی به پژوهشهای اخیر (وولی2، 2019؛ پانتا3، 2017) نشان میدهد که توجه به مسأله خانواده در بررسی آسیبهای روانشناختی فرزندان به طور فزایندهای مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. مطالعات نشان میدهد که تعارض والد-فرزندی با بسیاری از مسائل روانی نوجوانان مرتبط هستند (درسکول4 و پانتا، 2017). هر چقدر فرد در دوران کودکی ارتباط مؤثرتری با والدین داشته باشد و والدگری مثبتتری را تجربه کند، سازگاری و عقاید سالمتری را در دورههای بعدی زندگی خواهد داشت و زندگی شادتر و احساس خوشبختی و تحول مثبتتری را تجربه خواهد نمود. نوجوانان خارج از کنترل والدین، منظور نوجوانانی هستند که به طور مناسب رفتار خود را مدیریت نمیکنند، به قدرت و اقتدار والدین پاسخگو نیستند و بهطور جدی در معرض خطر و مشکلاتی میباشند (براون5،2016). یکی از مشکلات نوجوانان واکنشپذیری هيجانی6 آنها است (اوبریان، مک لیش و جانسون7، 2017). که منظور ميزان هيجانی است که فرد در پاسخ به محرکهای هيجانی تجربه میکند (نوک، ویدج، هولمبرگ و هولی8، 2018). واکنشپذیری هيجانی در ایجاد و تداوم مشكلات رفتاری نقش دارد، بهطوری که مشكلات رفتاری شدید، ممكن است تلاشی برای اجتناب یا فرار از واکنشپذیری هيجانی قوی تجارب آزاردهنده باشد. پژوهشهای انجام گرفته نیز نقش واکنشپذیری هيجانی را در ایجاد و حفظ اختلالات اضطرابی مثل اضطراب فراگير، اضطراب اجتماعی و اختلالات شخصيت و همچنین جلوگیری از تحول مثبت بخصوص در کودکان و نوجوانان را تأیيد کردهاند (مینین، مک لاوگلین و فلانگن9، 2016).
از آنجا که روانشناسان تحولی تلاش دارند تا نوجوانی به عنوان دوره فشار و طوفان شناخته نشود، رویآورد جدیدی بنام تحول مثبت نوجوانی10 را پایهگذاری نمودند. این رویکرد، نوجوانان را به عنوان منابعی غنی از تحول میداند و نه بهعنوان مشکلاتی که باید مدیریت شوند (دامون11، 2017). رویکرد تحول مثبت نوجوانی بر این باور است که علیرغم مشکلات چند وجهی از جمله سوءمصرف مواد و الکل، روابط جنسی پرخطر و ناایمن، بارداری، جنایت و بزهکاری، افسردگی و رفتارهای خودتخریبگرانه که در دوران نوجوانی مشاهده میشود؛ بسیاری از نوجوانان این دوره را به صورت بحرانی لزوما طی نمیکنند (لرنر، 2015). تحول مثبت 5 مؤلفه اصلی نوجوان است که عبارتند از: صلاحیت و شایستگی، اعتماد، ارتباط، منش، و مراقبت. در واقع فرضیه دوم عملیاتی کردن تحول مثبت نوجوانی است، به عبارتی زمانی که نوجوانان این پنج مؤلفه را درگذر زمان نشان میدهند، مسیر زندگی آنها به سمت بزرگسالی ایدهآل خواهد رفت (لارسن، واکر و پرس12، 2017). تحول مثبت نوجوانی موجب تقویت احساس مسئولیتپذیری13 بیشتر در نوجوان نیز میشود (دامون، 2017). گلاسر14(2015) مسئولیتپذیری را به عنوان توانایی برآوردن نیازهای فردی و اجتماعی خود در وقت و موقعیت مناسب، و انجام آن به گونهای که به نیازهای دیگران آسیبی وارد نشود و در راستای کمک به آنها قرار گیرد. مسئولیتپذیري افراد در هر جامعهاي، یکي از ارزشهاي آن جامعه محسوب میشود و از شاخصهاي مهم سلامت روان و احساس شادی و نشاط محسوب میشود (گلاسر، 1394؛ شیشهفر و شفیع آبادی، 1396). شادی عبارت است از مقدار ارزش مثبتی که یک فرد برای خود قائل است. این سازه دو جنبه عاطفی که نمایانگر تجربه هیجانی شادی، سرخوشی و خشنودی و سایر هیجانهای مثبت هستند؛ و ارزیابی شناختی رضایت از قلمروهای مختلف است (آیزنک، 1395).
پیشینه پژوهش
براین اساس، دوره نوجوانی میتواند مملو از هیجانات مثبت و منفی باشد که در اینجا نقش خانواده بسیار مهم است. در واقع، برجستهترین عامل در بروز عدم مشکل یا مشکلات هیجانی و رفتاری در فرزند، محیط خانواده است (اتكنيسون و هيلگارد، 1397). زندی (1399) در پژوهشی به بیان تاثیر آموزش والدگری مثبت بر تقویت انگیزههای تحصیلی، مسئولیت پذیری (جباری ثانی، ونداد و مومنی مهموئی، 1401) و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پایه اول ابتدایی پرداختند. نتایج مطالعه دیگری نشان داد آموزش والدگری مثبت بر افزایش شادی و نشاط، بهبود خودکارآمدی نوجوانان و کاهش تعارض والد-فرزندی تاثیر معنی داری داشته است (فرشادی، نجارپوریان و شنبدی، 1397). وولی (2019) در پژوهشی به بررسی اثربخشی آموزش والدگری بر شادزیستن، احساس مسئولیت پذیری و ارتباط با فرزندان پرداخت و به نتایج مثبتی در این راستا رسید. ویتینگهام، سوفرنوف، شفیلد و ساندرز15 (2018) نیز در پژوهشی به بررسی تاثیر آموزش فرزندپروری به والدین بر احساس مسئولیتپذیری و مدیریت رفتار والدین دارای فرزند اتیسم پرداختند و نشان دادند که آموزش بهطور معناداری بر افزایش متغیرهای مذکور تاثیر داشت. پانتا (2018) طی پژوهشی بیان داشت که آموزش والدگری مثبت به مادران بهمنظور افزایش رفتارهای مسئولیتپذیری، احساس شادی و واکنشسازی مثبت دانشآموزان تاثیر داشت. آموزش والدین مبتنی بر براون نیز برنامهای جدید و جهانشمول دربارهی فرزندپروری است که باعث ایجاد رابطه مثبت بین والدین و فرزندان میشود و کمک میکند تا والدین راهبردهای مؤثر مدیریت را در برخورد با انواع مسائل رشدی و رفتاری کودکی او بیاموزند، برنامه سادهای که به نظر میرسد میتواند تغییرات بزرگی در خانوادهها ایجاد کند و به والدین کمک کند تا دریابند که وقتی به روشهای جدیدی حرف بزنند، فکر و عمل کنند، نتایج عمل بهتری در والدگری خواهند داشت (ساندرز16، 2012). در بسته آموزشی براون، از طریق چشمانداز سیستم خانواده، بستهای برای درک و درمان نوجوانان مشکلدار ارائه میشود. در این بسته به والدین آموزش داده میشود که بتوانند، مشکل نوجوانان را بهطور اساسی به عنوان یک مشکل خانوادگی ببینند و آن را از طریق بازسازی تعاملات خانوادگی حل و فصل کنند. در این بسته از فنون معناگرایی مثبت استفاده میشود؛ یعنی تغییر از دید منفی به دید مثبت نسبت به مردم و نیات آنان و تغییر سلسه مراتب قدرت از نوجوانی که در قبال خانواده مسئول است، به والدینی که مسئول هستند، اما فقط خودشان مسئول هستند. بدین معنی که والدین مسئولیت را بر عهده خود نوجوان میگذارند تا نوجوان وظیفه و تکلیف خود را بهشکل مسئولانهتری بر عهده بگیرد و بهطور ضمنی توسط والدینی هدایت شود که قدرت خود را بدون جدال و کشکمش اعمال میکنند. در رویکرد براون، احساس آرامش، اطمینانبخشی و دلسوزی وجود دارد، در عین حال که باثبات و همراه با اعتمادبهنفس و احساس احترام است (براون، 2016). با توجه به اهمیت مطالب مطرح شده و خلاء پژوهشی در این زمینه، پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اساسی است که آیا بسته آموزش والدین مبتنی بر براون در واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین مؤثر است؟
روششناسی پژوهش
روش پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر جامعه آماری شامل کلیه والدین دارای نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل و فرزندانشان در شهر اصفهان در بازه زمانی تابستان 1400بود. در ابتدا جهت غربالگری و شناسایی نوجوانان خارج از کنترل والدین، پرسشنامه دو فرمی تعارض والد –فرزندی مورای و اشتراوس (۱۹۹۰) دراختیار مراجعهكنندگان به مراکز مشاوره فعال در حوزه کودک و نوجوان شهر أصفهان قرار گرفت، پس از آن نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ سال و والدینشان (که نمره آنان در پرسشنامه از نقطه برش ۶۰ به بالا بود) با در نظر گرفتن ملاکهای ورود به پژوهش، تعداد ۴۰ نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (۲۰ نفر آزمایش، ۲۰ نفر کنترل) گمارده شدند و پرسشنامههای پژوهش را به عنوان پیش آزمون تکمیل نمودند.
ابزارهای پژوهش که در سه مرحله پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند، شامل موارد زیر بودند.
پرسشنامه واکنشپذیری هیجانی17 (ERS): این پرسشنامه توسط ماتو و نوک18 در سال 2008 به منظور ارزیابی واکنشپذیری افراد به تجارب هيجانیشان تدوین شد. این مقياس دارای 21 آیتم و 3 خرده مقياس است: حساسیت (آیتمهای 18،16،15،14،13،12،9،7،5،2) شدت (20، ۲۱، 19،17،6،4،3) و پایداری (۱،۸،۱۰،۱۱) است. عبارتهای این پرسشنامه براساس طیف پنج گزینه ای لیکرت از صفر (اصلا شبيه من نيست) تا (4 کاملاً شبيه من است) نمره گذاری می شود. نمره بالاتر نشاندهنده واکنش پذیری بالاتر است. برای به دست آوردن نمره کلی واکنشپذیری هيجانی، نمره تمامی عبارتها با هم جمع شده و برای بهدست اوردن نمره هر کدام از زیرمقياسها، نمره مادههای مربوط به هر زیرمقياس با هم جمع میشوند. ماتو و نوک (2008) ساختار عاملی این پرسشنامه را با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار داده و 3 عامل استخراج کردند. ضرایب آلفای کرونباخ و بازآزمایی این مقیاس به ترتیب 85/0 و 88/ 0 توسط طراحان آزمون گزارش شد. در مطالعهی دیگری آلفای کرونباخ کل مقياس ۹۴/۰، خرده مقياس حساسيت ۸۸/۰، شدت ۸۶/۰ و پایداری ۸۱/۰ گزارش شدهاست (نوک و همکاران، ۲۰۱۸). همسانی درونی (به روش آلفای کرونباخ) و پایایی بازآزمایی به ترتيب ۹۲/۰ و ۷۲/۰ بهدست آمد (مقبلی، زنجانی و امیدی، ۱۳۹۹). همچنين در پژوهش حاضر ضریب پایایی پرسشنامه از طریق آلفاي کرونباخ 87/0 محاسبه گردید.
پرسشنامه تحول مثبت نوجوانی (PYD-VSF)19: پرسشنامه تحول مثبت نوجوانی توسط گلدوف20 و همکاران (2014) تهیه شده است. پرسشنامه دارای 17 سوال براساس طیف پنج گزینهای لیکرتی است. همچنین دارای پنج خرده مقیاس: شایستگی، اعتماد، ارتباط، خلق و خو، و مراقبت است. گلدوف و همکاران (2014) در نهایت ساختار عاملی سادهای به دست آمد که با 5 عامل با ارزش ویژه بالاتر از یک، میتوانست 54/33 درصد از واریانس را تبیین کند. ضرایب آلفای کرونباخ از 81/0 تا 89/0 در تغییر بود و نشان داد که تمامی زیر مقیاسها پایا بودند. ضرایب آلفا و دو نیمه کردن برای کل نیز به ترتیب 84/0 و 87/0 بودند (دولتی، کوچکانتظار و صادقی، ۱۳۹۹). همچنين در پژوهش حاضر نیز ضریب پایایی پرسشنامه از طریق آلفاي کرونباخ 81/0 بدست آمد.
پرسشنامه مسئولیت پذیری (RQ)21: پرسشنامه مسئوليتپذيري توسط سالکوسکیس و همکاران (۲۰0۰) ساخته شده است و یک مقیاس خودگزارشي است كه باورهاي فرد را درباره مسئوليتپذيري میسنجد. این پرسشنامه دارای 16 سوال بسته پاسخ با طیف پنج گزینه ای لیکرت (کاملا مخالفم نمره 1، مخالفم نمره 2، نظری ندارم نمره 3، موافقم نمره 4 و کاملا موافقم نمره 5) میباشد. نمره بالاتر در اين مقياس بيانگر مسئوليتپذيري بیشتر است. کمترین و بیشترین نمره در این پرسشنامه به ترتیب 16 و 80 میباشد. پرسشنامه بدون مؤلفه بوده و بهمنظور بررسی اعتقادات کلی در مورد مسئوليتپذيري، طراحی شده است. سالکوسکیس و همکاران (۲۰0۰) روايي همگرايي آن با مقياس نگرشهاي مختل بك و همكاران (1991) 66/0 و پایایی پرسشنامه را به ترتیب 55/0 گزارش داده است. همچنين در پژوهش حاضر نیز ضریب پایایی پرسشنامه از طریق آلفاي کرونباخ 85/0 بدست آمد.
پرسشنامه شادی آکسفورد(OHI)22: پرسشنامه شادی توسط آرگيل، مارتين و كرسلند (1989) ساخته شدهاست. این پرسشنامه دارای 29 سوال بسته پاسخ با طیف چهار گزینهای لیکرت (اصلا نمره 0، کم نمره 1، متوسط نمره 2، زیاد نمره 3) میباشد. نمره بالاتر در اين مقياس بيانگر شادی و نشاط بیشتر است. پایایی پرسشنامه توسط آرگایل و همکاران، بر اساس آلفای کرونباخ، 90/0 و پایایی بازآزمایی آن در طی یک هفته، 78/0 گزارش شد. همبستگی این پرسشنامه با مقیاس عاطفه مثبت برادبرن (32/0)، با شاخص رضایت از زندگی آرگایل (57/0) و با پرسشنامه افسردگی بک (52/0-) محاسبه شد. بررسی همسانی درونی این پرسشنامه با نمره کل، همبستگی بالایی داشتند و آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد. همبستگی پرسشنامه شادکامی آکسفورد با افسردگی بک و زیرمقیاسهای برونگرایی و نوروزگرایی پرسشنامه شخصیتی آیزنک به ترتیب برابر با 48/0- ، 45/0 ، 39/0- بود که روایی همگرا و واگرای پرسشنامه را تأیید کرد. علیپور و نور بالا (1378) ضریب همسانی درونی را 94/0 و اعتبار بازآزمایی را 78/0 محاسبه کردند. در دو نیمهکردن به روش اسپیرمن، مقدار آلفای 92/0 و به روش گاتمن 91/0 محاسبه شد. در پژوهش حاضر پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه شدهاست. همچنين در پژوهش حاضر نیز ضریب پایایی پرسشنامه از طریق آلفاي کرونباخ 89/0 بدست آمد.
به منظور اجرای پژوهش، از نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ سال و والدین آنها در شهر اصفهان، دعوت به عمل آمد در طرح پژوهشی شرکت نمایند. به این صورت که پرسشنامه تعارض والد –فرزندی والدین مورای و اشترواس (1990) دراختیار مراجعهكنندگان به مراکز مشاوره فعال در حوزه کودک و نوجوان شهر أصفهان قرار گرفت، بر این اساس تعداد ۸۶ نفر پرسشنامه را تکمیل نمودند. از این تعداد، ۴۰ نفر بر مبنای ملاکهای ورود و خروج به شیوه دردسترس انتخاب شدند. ملاکهای ورود شامل 1. تمایل شخصی برای شرکت در پژوهش؛ 2. نوجوان خارج از کنترل والدین بر اساس نمره کسب شده از پرسشنامه تعارض والد-فرزندی (نمره کسب شده در پرسشنامه بالاتر از نقطه برش ۶۰)؛ ۳. دارای دامنه سنی ۱۲-۱۵ سال؛ 4. عدم ابتلا به اختلالات روانی حاد یا مزمن (مصاحبه اولیه)؛ 5. عدم استفاده از درمانهای روانشناختی همزمان (مصاحبه اولیه)؛ 6. عدم مصرف داروهای روانپزشکی از 3 ماه قبل (مصاحبه اولیه)؛ 7. عدم ابتلا به بیماریهای جسمانی (مصاحبه اولیه) بودند. 1. مصرف انواع مواد مخدر روانگردان و الکل (خودگزارشدهی)؛ 2. عدم انجام تکالیف ارائه شده و 3. غیبت بیش از 2 جلسه، به عنوان ملاکهای خروج از پژوهش در نظر گرفته شدند. پس از انتخاب نهایی، نوجوانان و والدینشان به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند و نوجوانان، پرسشنامههای پژوهش را به عنوان پیشآزمون تکمیل نمودند. گروه آزمایشی در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای به صورت هفتگی آموزش والدین مبتنی بر براون شرکت نمودند و گروه کنترل در این مدت مداخلهای دریافت نکرد. لازم به ذکر است که مداخله توسط یک روانشناس با مدرک کارشناسی ارشد با سابقه کار در مداخله اجرا شد. پس از اتمام جلسات آموزشی و دو ماه پس از آن، مجدداً پرسشنامههای پژوهش توسط دو گروه تکمیل شد. این بسته با استفاده از مقالات و کتب مرتبط در این زمینه و پروتکل آموزشی والدین براون (۲۰۱۶) بود و از انجایی که این پروتکل برای نخستین بار در ایران به اجرا در می آمد توسط پنج نفر از متخصصین کودک و نوجوان مورد تایید قرار گرفت و در نهایت توسط پژوهشگر و تحت نظر استاد راهنما و بر روی والدین نوجوانان گروه آزمایش اجرا شد. برای به دست آوردن روایی آن، بسته آموزشی به امضا و تأییدیه 5 نفر از اساتید گروه روانشناسی رسید که ضریب توافق درونی آنان 74/0 به دست آمد که نشاندهنده روایی مناسب بسته آموزشی است. خلاصه جلسات در جدول 1، ارائه شده است:
جدول 1. خلاصه جلسات بسته آموزشی والدین مبتنی بر براون (۲۰۱۶)
جلسه | هدف | شرح جلسات | |
اول | آشنایی والدین با بسته آموزش براون -آشنایی با برنامههای فرزندپروری | آشنایی با اعضای گروه، توصیف اجمالی در مورد برنامههای فرزندپروری و هدف استفاده از آن، توضیح قوانین اساسی، توصیف اجمالی جنگ قدرت والدین و فرزندان، تاثیرات مخرب جنگ قدرت بر کل خانواده، اهداف کلی برنامه آموزش والدین شامل پاسخگویی نوجوان به اقتدار والدین رفتار مؤثر و تعامل مثبت آموزشی و اجتماعی | |
دوم | آشنایی والدین با عوامل موثر بر رفتار نوجوانان و برنامههای فرزندپروری | مرور جلسه پیشین، توضیح مراحل سه گانه نوجوانی و ویژگیهای خاص هر دوره، بلوغ و تغییرات فیزیولوژیکی نوجوانی و تاثیرات دوپامین بر مغز | |
سوم | تقویت تعاملات مثبت بین والدین و نوجوانان و ارائه راهکارهای لازم ارتباطی | بررسی مطالب جلسه قبل، ارائه بازخورد، آشنایی با چهار نوع خلق و خوی انسانی، سبکهای متنوع فرزندپروری و ویژگیهای آن، بررسی عوامل اصلی بروز جنگ قدرت والدین نوجوان شامل واکنش پذیری، شخصیسازی و لحن عاطفی منفی | |
چهارم | اموزش مهارتهایی به والدین به منظور کنترل رفتارهای نامطلوب | تقویت تعاملات مثبت بین والدین و نوجوان و ارائه راهکارهای لازم جهت تقویت روابط مثبت با نوجوان، چگونگی ایجاد نگرش درست نسبت به نوجوان، ایجاد نگرش مثبت و درست در مورد خود و درک خلق و خوی اصلی نوجوان و حمایت از او چه در شکستها و چه در موفقیتها، داشتن دیدگاه درست در مورد خود | |
پنجم | انچه لازم است در طی مداخله تغییر کند. | قدرت امتیازات کسب شده و تعریف واژه امتیاز به معنای هر چیزی فراتر از عشق و مبانی زیستی، توضیح تمایز بین عواقب ناخوشایند رفتار و محرومیت از یک امتیاز، به طوریکه پیامد یک رفتار به عنوان مجازاتی برای خطاکاری نوجوان است و نوجوانان خود را قربانی میپندارند در صورتی که واژه امتیاز تداعیکننده مسئولیت نوجوان در قبال کسب آن است. | |
ششم | بررسی نحوه تعاملات والدین و نوجوان | مشکلات والدین در اجرای دستورات و نحوه برقراری ارتباط با نوجوان مورد بررسی قرار میگیرد. بدین منظور مقرر گردید 1-جلسهای برای صحبت با نوجوان ترتیب دهید که در آن هیچ عامل حواسپرتی نباشد 2-بررسی مشکل و موضوعات ارتباطی 3- به رسمیت شناختن سهم خود به عنوان والد در این مشکل و اجتناب از مقصر جلوه دادن دیگری4- لیستی از نقاط قوت نوجوان تهیه شود 5-لیستی از امتیازاتی که نوجوان از آن لذت می برد تهیه شود 6- مشخص کنید نوجوان قبلاً به خاطر مسئولیت پذیری و داشتن رفتار رضایتبخش امتیازاتی کسب کرده و اکنون به دلیل فقدان مسئولیت از آن برخوردار نیست 7-عذرخواهی به دلیل عدم وضع استانداردهای بالا برای نوجوان8- لیست رفتارهایی که باید تغییر کند 9-اگاه کردن نوجوان از امتیازاتی که ممکن است از دست بدهد. | |
هفتم | بررسی اجمالی مسائل و موضوعات مطرح شده در جلسات پیشین | برنامهریزی برای اجرای آموزشها و تکالیف ناتمام، توضیح کسب مهارت شادی به عنوان ابزار کنترل جنگ قدرت، پرورش مهارت شادی از طریق خود آگاهی و پذیرش خود، اشتیاق و اهداف، مهارت تنظیم هیجان، مدیریت مسئولیتها، مهارتهای ارتباطی، نگرش خوشبینانه | |
هشتم | عواملی که مانع حفظ تغییرات و اصلاحات صورت گرفته خواهد شد. | تعریفی از نوجوان سرکش، موانع و عواقب عدم اقدام شرح داده شد. مرور جلسات گذشته، بررسی موانع حفظ تغییرات، راهکار حفظ تغییرات و جمعبندی نهایی آموزشها، بررسی تکالیف انجام شده از سوی والدین و ارایه بازخوردها |
بعد از جمعآوری دادهها، در سطح توصیفی از میانگین و انحرافمعیار و در سطح استنباطی به منظور بررسی فرضیههای پژوهش از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. دادهها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شد. سطح معناداری قابل قبول مورد استفاده در پژوهش حاضر حداقل 001/0 و حداکثر 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتههای پژوهش
میانگین سنی در گروه آزمایش 13 سال و در گروه کنترل 14 سال بوده است. در گروه آزمایش، 12 نفر (معادل 60 درصد) دارای جنسیت دختر و 8 نفر از این گروه نیز (معادل 40 درصد) دارای جنسیت پسر بودند. در گروه گواه، 13 نفر (معادل 65 درصد) دارای جنسیت دختر و 7 نفر از این گروه نیز (معادل 35 درصد) دارای جنسیت پسر بودند. در جدول ۲، شاخصهای توصیفی متغیرهای واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی به تفکیک گروههای پژوهش و در سه مرحله سنجش ارائه شده است.
[1] . Bamber
[2] . Woolley
[3] . Pianta
[4] . Driscoll
[5] . Brown & Lent
[6] . Emotional Reactivity
[7] . O’Bryan, McLeish & Johnson
[8] . Nock, Wedig, Holmberg & Hooley
[9] . Mennin, McLaughlin & Flanagan
[10] . Positive Youth Development
[11] . Damon
[12] . Larson, Walker & Pearce
[13] . responsibility
[14] . Glasser
[15] . Whittingham, Sofronoff, Sheffield & Sanders
[16] . Sanders
[17] . emotional reactivity Questionnaire
[18] . Matuo & Nock
[19] . positive youth development very short form
[20] . Geldof
[21] . responsibility Questionnaire
[22] . oxford happiness inventory
جدول ۲. میانگین و انحراف معیار متغیرها در دو گروه پژوهش در سه مرحله زمانی
متغیر | زیرمقیاس | گروه آزمایش | گروه کنترل | |||||||||||
پیش آزمون | پس آزمون | پیگیری | پیش آزمون | پس آزمون | پیگیری | |||||||||
میانگین(ا.م) | میانگین(ا.م) | میانگین(ا.م) | میانگین (ا.م) | میانگین (ا.م) | میانگین (ا.م) | |||||||||
واکنشپذیری هیجانی | 95/36(۷۶/۷) | 10/30(44/8) | 31(07/8) | ۲۰/38(۴۸/۶) | ۱۵/۳۹(۷۳/۶) | ۷۵/۳۸(۶۵/۶) | ||||||||
تحول مثبت نوجوانی | ۰۵/۳۹(۷۲/۷) | ۶۵/۴۶(۲۲/۹) | ۷۰/۴۵(۶۴/۸) | ۶۰/۳۸(۴۹/۷) | ۶۵/۳۷(۸۰/۷) | ۹۵/۳۷(۴۵/۷) | ||||||||
مسئولیتپذیری | ۶۰/۳۹(۵۷/۷) | ۸۰/۴۶(۸۷/۹) | ۷۵/۴۵(۷۲/۹) | ۲۰/۳۹(۰۶/۱۰) | ۳۸(۲۹/۱۰) | ۲۰/۳۸(۲۰/۱۰) | ||||||||
شادی | ۸۵/۳۴(۴۴/۸) | ۸۰/۴۳(۱۵/۹) | ۸۵/۴۲(۵۵/۸) | ۷۰/۳۸(۲۲/۹) | ۷۰/۳۸(۲۲/۹) | ۰۵/۳۹(۰۹/۹) |
بر اساس نتایج جدول ۲، در هر چهار عامل، گروه آزمایش تحت آموزش در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیشآزمون، و در مقایسه با گروه کنترل، بهبودی را در میانگین داشتهاند. قبل از اجرای تحلیل واریانس آمیخته، در جهت بررسی پیشفرضهای این تحلیل، آزمون کلموگروف-اسميرنف و شاپیرو-ویلک به منظور بررسی نرمال بودن دادهها، آزمون لوین به منظور بررسی برابری واریانس خطا بین دو گروه پژوهش انجام و تأیید شدند (05/0<p). پيش فرض كرويت از طريق آزمون ماچلي نیز بررسی شد و نشان داد كه اين پيش فرض رعايت شده است (05/0<p). در جدول ۳، خلاصه نتایج تحلیل واریانس آمیخته برای تاثیرات درونگروهی و بینگروهی برای متغیرهای پژوهش ارائه شده است.
47 |
جدول ۳. تحلیل واریانس آمیخته جهت بررسی تاثیرات درون و بین گروهی نمرات متغیرهای پژوهش
متغیر |
| مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورات | مقدار f | مقدار p | اندازه اثر | توان آزمون |
واکنشپذیری هیجانی | مراحل | 06/214 | 2 | 03/107 | 04/48 | 0001/0 | 55/0 | 1 |
گروهبندی | 1086 | 1 | 1086 | 29/28 | 0001/0 | 49/0 | 1 | |
تعامل مراحل و گروهبندی | 29/349 | 2 | 63/174 | 38/78 | 0001/0 | 67/0 | 1 | |
خطا | 33/169 | 76 | 22/2 |
|
|
|
| |
تحول مثبت نوجوانی | مراحل | 81/268 | 2 | 40/134 | 11/55 | 0001/0 | 59/0 | 1 |
گروهبندی | 13/986 | 1 | 13/986 | 28/17 | 0001/0 | 42/0 | 1 | |
تعامل مراحل و گروهبندی | 51/426 | 2 | 25/213 | 45/87 | 0001/0 | 69/0 | 1 | |
خطا | 33/185 | 76 | 44/2 |
|
|
|
| |
مسئولیتپذیری | مراحل | 81/210 | 2 | 40/105 | 57/31 | 0001/0 | 45/0 | 1 |
گروهبندی | 20/935 | 1 | 20/935 | 26/24 | 0001/0 | 43/0 | 1 | |
تعامل مراحل و گروهبندی | 81/410 | 2 | 40/205 | 53/61 | 0001/0 | 61/0 | 1 | |
خطا | 70/253 | 76 | 33/3 |
|
|
|
| |
شادی | مراحل | 61/412 | 2 | 30/206 | 80/59 | 0001/0 | 61/0 | 1 |
گروهبندی | 41/332 | 1 | 41/332 | 11/28 | 0001/0 | 47/0 | 1 | |
تعامل مراحل و گروهبندی | 51/560 | 2 | 25/280 | 23/81 | 0001/0 | 68/0 | 1 | |
خطا | 20/262 | 76 | 45/3 |
|
|
|
|
نتایج جدول ۳، نشان داد که میانگین نمرات متغیرهای واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین فارغ از تاثیر گروهبندی در طی مراحل پسآزمون و پیگیری دچار تغییر معنادار شده که این تغییر با مقایسه با پیشآزمون یک تفاوت معنادار به شمار میرود. از طرفی نتایج سطر دوم برای هر متغیر در جدول فوق بیانگر آن است که متغیر گروهبندی (بسته آموزش والدین براون) فارغ از مراحل بر متغیرهای پژوهشی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین تاثیر معنادار داشته است. بدین معنا که اثر بسته آموزش والدین براون در مقایسه با گروه کنترل یک اثر معنادار بوده است. در نهایت اما سطر مربوط به تعامل مراحل و گروهبندی به عنوان مهمترین یافته جدول فوق حاکی از آن است که بسته آموزش والدین براون با تعامل مراحل نیز تاثیر معناداری بر مراحل آزمون (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین داشته است. همچنین نتایج نشان داد که به ترتیب 67، ۶۹، ۶۱ و ۶۸ درصد از تغییرات متغیرهای نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین توسط تعامل متغیر مراحل و گروهبندی تبیین میشود. حال در ادامه به مقایسه مراحل آزمون با همدیگر پرداخته میشود تا مشخص شود تغییرات صورت گرفته در کدامیک از مراحل بوده است.
جدول ۴: بررسی تفاوتهای دو به دو در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در متغیرهای پژوهشی
متغیر | مراحل آزمون |
| تفاوت میانگینها | خطای انحراف معیار | مقدار معناداری |
واکنشپذیری هیجانی | پیشآزمون | پسآزمون | 95/2 | 41/0 | 0001/0 |
پیگیری | 70/2 | 37/0 | 0001/0 | ||
پسآزمون | پیشآزمون | 95/2- | 41/0 | 0001/0 | |
پیگیری | 25/0- | 13/0 | 23/0 | ||
تحول مثبت نوجوانی | پیشآزمون | پسآزمون | 32/3- | 45/0 | 0001/0 |
پیگیری | 3- | 36/0 | 0001/0 | ||
پسآزمون | پیشآزمون | 32/3 | 45/0 | 0001/0 | |
پیگیری | 32/0 | 15/0 | 11/0 | ||
مسئولیتپذیری | پیشآزمون | پسآزمون | 3- | 49/0 | 0001/0 |
پیگیری | 57/2- | 49/0 | 0001/0 | ||
پسآزمون | پیشآزمون | 3 | 49/0 | 0001/0 | |
پیگیری | 42/0 | 14/0 | 09/0 | ||
شادی | پیشآزمون | پسآزمون | 07/4- | 50/0 | 0001/0 |
پیگیری | 77/3- | 49/0 | 0001/0 | ||
پسآزمون | پیشآزمون | 07/4 | 50/0 | 0001/0 | |
پیگیری | 30/0 | 14/0 | 13/0 |
همانگونه نتایج جدول 4 نشان میدهد، تفاوت بین میانگین نمرات پیشآزمون با پسآزمون و پیگیری متغیرهای واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین معنادار است. در حالی است که بین میانگین نمرات پسآزمون با پیگیری این متغیرها تفاوت معنادار وجود ندارد. این بدان معناست که میانگین نمرات واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین که در مرحله پسآزمون نسبت به مرحله پیشآزمون دچار تغییر معنادار شده بود، در مرحله پیگیری نیز این تغییر، ثبات خود را از دست نداده است. بنابراین بسته آموزش والدین براون در حالی که بر میانگین نمرات واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین در مرحله پسآزمون تاثیر معنادار داشته، توانسته تاثیر خود را در طول زمان نیز حفظ کند.
بحث و نتیجه گیری
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر بسته آموزش والدین مبتنی بر براون در واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین شهر اصفهان بود. نتایج پژوهش نشان داد که بسته آموزش والدین براون بر میانگین نمرات واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی نوجوانان 12 تا 15 سال خارج از کنترل والدین اثر مثبت دارد و منجر به ارتقاء تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی و کاهش واکنشپذیری هیجانی شده است. با توجه به آنکه تاکنون تأثیر بسته آموزش والدین مبتنی بر براون در حالی که بر میانگین نمرات واکنشپذیری هیجانی، تحول مثبت نوجوانی، مسئولیتپذیری و شادی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ نمیتوان مستقیماً استنادی به همسویی و یا ناهمسویی نتایج با مطالعات گذشته، داشت؛ اما میتوان نتایج را به صورت کلی و غیرمستقیم همسو با یافتههای زندی (۱۳۹۹) دانست. این محقق معتقد بود آموزش والدگری مثبت بر تقویت انگیزههای تحصیلی، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی نوجوانان اثربخشی معناداری دارد. در همین زمینه نتایج پژوهش فرشادی و همکاران (۱۳۹۷) نیز نشان داده بر افزایش شادی و نشاط، بهبود خودکارآمدی نوجوانان و کاهش تعارض والد-فرزندی آموزش والدین تاثیرگذار است. وولی (2019) نیز در پژوهشی اثربخشی آن را بر شادزیستن، احساس مسئولیت پذیری و ارتباط با فرزندان پرداخت تایید نمود.
در مورد مکانیسم اثر بسته آموزش والدین مبتنی بر براون در حالی که بر میانگین نمرات واکنشپذیری هیجانی نوجوانان خارج از کنترل والدین میتوان بیان نمود آموزش والدین براساس براون موجب شده تا آنها در نقش مراقبتکننده، به باورها يا قضاوتهاي يك والد از توانمنديهايش جهت نظم دهي و اجـراي يك سري از تكاليف مربوط به ارتباط با نوجوان دست یابند و موجب تأثير مثبت و موثر بر نحوه تعامل والدین با نوجوان شده است، شيوه انضباطي و باورهای والدین در مورد روشهاي موثر و مثبت والدگري و برقرای یک زندگی شاد و خوشبخت، موجب میشود که بر واکنشپذیری نوجوانان تاثیر بگذارد و این واکنشپذیری را در جهت مثبت و با کنترل درست هیجانات و عواطف انجام دهد. در تبیینی دیگر میتوان گفت، آموزش والدین براساس بسته براون از طريق فراهم آوردن اطلاعات مناسب درباره رفتار با فرزندان نوجوان و نحوه رفتار در شرایط مختلف، سازگاري خود را بهبود بخشيدند و توانستند شرايط فرزندان نوجوان را بپذيرند و بر اساس اطلاعات دريافتي از برنامه بسته براون در شناسايي و رفع مشکلات فرزندان نقش مؤثرتري داشته باشند. اثر این روش آموزشي، بهبود قابل ملاحظه اي در كاركرد والدین و نوجوان ايجاد نمود که در نتيجه به كاهش تعارضات و تنيدگي در قلمرو والدين منجر گرديد. همچنين ميزان استرس والدگري كاهش و اعتماد به نفس والدگري افزايش يافت و با تقویت باورهای خودکارآمدي به نوجوان، واکنشسازی آنها را در جهت مثبت و مؤثرتر هدایت کردهاند.
همچنین نتایج پژوهش نشان داد که پروتکل آموزشی براون بر افزایش تحول مثبت نوجوانان خارج از کنترل والدین اثر مثبت دارد. در تبیین یافتههای پژوهش میتوان گفت، نوجوانان خارج از کنترل والدین، به علت مشکلاتی که برای خانواده دارند با تعبیـر و تفسـیرهای منفی در مورد خود مواجه هستند و آموزش براون به والدین باعث تعدیل احساسات بدون قضاوت و افزایش آگاهی آنها نسبت به احساسات و هیجانـات روانی و جسمانی نوجوان، واضح دیدن و پذیرش هیجانـات و دیگر تجارب درونی آنها، همانگونه کـه اتفـاق مـیافتنـد، شده است. در واقع، این آموزشها به والدین کمک نموده تا بتوانند پذیرشی بدون قضاوت نسبت به نوجوان خود و رفتارهايشان داشته باشـند، و آگاهی آنها از رفتارها و هیجانات آنها، موجب می شود تا نرمش بیشتری در برابر آنها از خود نشان دهند، و این امر به نوبه خود مانع از تکرار چرخه بـدرفتاري نوجوان شده و بسترهای تحول مثبت را در نوجوان فراهم کرده است.
در مورد مکانیسم اثر پروتکل آموزشی براون بر افزایش مسئولیتپذیری نوجوانان میتوان بیان نمود این دوره آموزش والدین براساس بسته براون موجب کاهش افکار پریشان، پیش داوری و قضاوت ناصحیح و افکار و احساسات منفی والدین نسبت به فرزندان نوجوان شده و همچنین باعث آگاهی آنها از رویدادهای هیجانی و شناختی که موجب آسیب به روابط با فرزند شده و این فرآیند آموزش والدین نسبت به نوع مشکل فرزند و چگونگی مقابله موثر با هیجانات منفی نوجوان موجب شده تا تلاش بیشتری در جهت پذیرش و احساس مسئولیت نسبت به فرزند بردارند و با تقویت رفتارهای مثبت فرزند در خانه، بسترهای ابراز وجود و مسئولیتپذیری را در آنها بوجود آورند. از این رو، آموزش والدین میتواند بازشناسی اولیه نشانه های یک مشکل را در والدین ارتقاء بخشد و کاربرد این مهارتها به احتمال بسیار در پیشگیری از مشکل نوجوان تاثیر مستقیم داشته و برخورد منطقی و مناسب با رفتار نوجوان، بسترهای مسئولیتپذیری در آنها فراهم خواهد شد. در همین ارتباط وولی (2019) معتقد است، آموزش والدین از طریـق فراینـد ایجاد توانایی در تنظـیم هیجـان و عواطف اعضای خانواده باعـث کاهش علایم افت روانی که معمولاً با تجربه اضـطراب و نگرانـی در مورد مشکلات همراه است، شده به این صورت که، آموزش تکنیکها به والدین، موجب کاهش تنشهاي روانی و بدنی آنان گردید، و در طی یادگیری این تکنیکها، میزان آگاهی آنها نسبت به مشـکلات و هیجانات فرزندان نوجوان بالا رفته و ایـن امـر منجـر بـه کاهش گزارش تـنشهـاي آنها و در نتیجـه آن، کـاهش احتمال بروز رفتارهاي ناسازگارانه که مـیتوانسـت شروع کننده یک چرخه معیوب رفتاري در رابطه والد-فرزنـد شود و با توجه مثبت والدین به فرزند و تقویت رفتارهای مثبت آنها، بسترهای رفتار مسولانه را در آنها تقویت کنند.
در تبیین یافتههای پژوهش در رابطه با متغیر شادی نیز میتوان گفت، آموزش والدین براساس بسته براون موجب ارتباط کلامی و غیرکلامی مفید و مثبت بین والدین با فرزند نوجوان شده و موجب شده تا احساس رضایت خانوادگی بیشتری ایجاد شود، و این شرایط بطور مستقیم بر فضای عاطفی خانواده نیز تاثیر مثبت گذاشته و موجب احساس شادی و نشاط بین تمامی اعضای خانواده و بخصوص فرزند نوجوان شده است. همچنین، آموزش والدین براساس بسته براون توانسته سطح خوداثرمندي در والدین را افزايش دهد و شرایط رفتار مثبت و سازگارانه فرزندان را بهبود ببخشد و موجبات فضای شاد و بانشاط را در خانواده بوجود آورد.
در تبیینی دیگر میتوان گفت، طبق آموزش والدین براساس بسته براون، ذهن اعضای خانواده در مورد وقایعی که اتفاقی در خانواده میافتد تعبیـر و تفسـیر مـیکنـد و باعـث واکـنشهـا و احساسات پایداري میشود و افرادي که مستعد هیجانات منفی هستند ذهنشان دائماً معطوف به افکار ناراحتکننـده و منفـی است که این نیز به نوبه خود منجر به تـداوم و تشـدید بیشـتر این هیجانات میشود و در این زمان، آموزش والدین باعث تعدیل احساسات بدون قضاوت و افزایش آگاهی آنها نسبت به احساسات و هیجانـات روانی و جسمانی خود، واضح دیدن و پذیرش هیجانـات و دیگر تجارب درونی آنها، همانگونه کـه اتفـاق مـیافتنـد، میشود. و به فرزندان کمک میکند که بتوانند پذیرشی بدون قضاوت نسبت به خود و رفتارها داشته باشـند، و آگاهی آنها از رفتارها و هیجانات خود، موجب میشود تا نرمش بیشتری در برابر والدین از خود نشان دهند، و با ارتباط مثبت با والدین احساس نشاط بیشتری را تجربه کنند.
بر اساس یافتههای پژوهش به متخصصان حوزه روانشناسی نوجوانان ناسازگار و خارج از کنترل والدین به عنوان منابع قدرت پیشنهاد میشود به منظور کارآمد نمودن برنامههای آموزشی والدگری، با استفاده از پروتکل آموزشی بومیسازی شده مبتنی بر براون با افزایش خودتوانمندسازی در کنترل هیجانات و إحساس مسئولیت، میتوان گامهای مؤثری در کنترل صلاحیت فردی و اجتماعی و افزای تعهدات اجتماعی بعنوان عوامل حمایتکننده فردی و تحولی نوجوانان در جامعه برداشت. در مجموع با توجه به آنکه پژوهش حاضر بر روی نوجوانان خارج از کنترل و والدین آنها شهر اصفهان انجام شده است، لذا در تعمیم نتایج بر سایر جوامع میبایست جوانب احتیاط را رعایت نمود. کمبود پژوهشهای انجام شده در رابطه با تأثیرات مستدل و علمی آموزش والدین مبتنی بر براون در ایران و جهان از جمله محدودیتهایی بود که باعث گردید تا در تطابق میان نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر با پژوهشهای دیگر، پژوهشگران محدودیتهایی ایجاد گردد. پیشنهاد میشود در مطالعات آینده اثربخشی این بسته در سایر جوامع و نیز در سایر شهرها، اجرا شود.
منابع
اتكنيسون، ر. و هيلگارد، ا. (2015). زمينه روانشناسي. ترجمه محمد تقی براهني و همکاران. (1397). تهران: رشد.
آیزنک، م. (2015). همیشه شاد باشید. ترجمۀ علی چلونگر (1395). تهران: نسل نو اندیش.
جباری ثانی، م. ح.، ونداد، ا.، مومنی مهموئی، ح. (1401). ارزیابی مولفههای رهبری اخلاقی مبتنی بر رویکرد مسئولیتپذیری اجتماعی. فصلنامه علمی پژوهشنامه تربیتی دانشگاه آزاد واحد بجنورد، ۱۷(۷۱)، ۳۹-۷۰.
دولتی، س.، کوچکانتظار، ر.، صادقیافجه، ز. (1399). مدلیابی تحول مثبت نوجوانی بر اساس خودتنظیمی، شایستگی اجتماعی و پیوند والدینی. نشریه علمی روانشناسی اجتماعی، ۹، 45-57.
زندی، ر. (1399). بررسی اثربخشی آموزش والدگری مثبت بر تقویت انگیزه های تحصیلی، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پایه اول ابتدایی. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه شیراز.
شیشهفر، ه.، شفیع آبادی، ع. (1396). اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر افزایش شادکامی و مسئولیت پذیری و کاهش احساس تنهایی. فصلنامه علمی پژوهشنامه تربیتی دانشگاه آزاد واحد بجنورد، ۱۲(۵۲)، ۱۴۱-۱۶۰.
فرشاد، م ر.، نجارپوریان، س و شنبدی، ف. (1397)تاثیر آموزش والدگری مثبت مبتنی بر روی آورد ساندرز بر شادزیستی و تعارض والد –فرزندی دانش آموزان .فصلنامه سلامت روان کودک، ۵(۱)، 20.
گلاسر، و. (2012). نظرية انتخاب: روانشناسي نوين آزادي فردي. ترجمة فيروزبخت (1394). تهران: انتشارات رسا.
مقبلی هنزائی، م.، زنجانی، ز.، امیدی، ع. (۱۳۹۹). بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی مقیاس واکنشپذیری هیجانی در دانشجویان. مجله دانشگاه علوم پزشکی جیرفت، ۷(۱)، ۳۰۲-۳۱۲.
Bamber, M. R. (2019). Early maladaptive schemasand depressive. New York: Guilford Press.
Brown, N. D. (2016). Ending the parent-teen control battle:Resolve the power struggle and build trust, responsibility, and respect. NY: Guilford Press.
Damon, W. (2017). What is positive youth development? The Annals of the American Academy of Political and Social Science, 591(1), 13-24.
Driscoll, K. & Pianta, R. C. (2017). Mother’s and father’s perceptions of conflict
and closeness in parent- child relationships during early chilhood.
Journal of early chilhood and infant psychology, 7, 1-18.
Larson, R., Walker, K & Pearce, N. (2017). Youth-driven and adult-driven youth development programs: Contrasting models of youth-adult relationships. Journal of Community Psychology, 33(1), 57-74.
Lerner, R. M. (2015). Promoting Positive Youth Development: Theoretical and Empirical Bases. Institute for Applied Research in Youth Development. Tufts University. Research Council, Washington, DC. National Research
Mennin, D. S., McLaughlin, K. A. & Flanagan, T. J. (2016). Emotion regulation deficits in generalized anxiety disorder, social anxiety disorder, and their cooccurrence. Journal of Anxiety Disorders, 23(7), 866-871.
Nock, M. K., Wedig, M. M., Holmberg, E. B., Hooley, J. M. (2018). The emotion reactivity scale: development, evaluation, and relation to self-injurious thoughts and behaviors. Behavior Therapy, 39(2), 107-106.
O’Bryan, E. M., McLeish, A. C., & Johnson, A. L. (2017). The role of emotion reactivity in health anxiety. Behavior Modification, 41(6), 829-845.
Sanders, M. R. (2012). Development, evaluation, and multinational dissemination of the triple p- positive parenting program. Annual review of clinical psychology, 8, 345-379.
Pianta, R. C. (2017). Education patterns of relationships between children and kindergarten teacher. Journal of school psychology, 32, 15-32.
Whittingham, K., Sofronoff, K., Sheffield, J., & Sanders, M. (2018). The affective communication skills on Motivation and responsibility. Psychological Bulletin, 113, 487-496.
Woolley, K. (2019). The effectiveness of positive parenting program in academic motivation, happiness and responsibility and communication students. Journal of Family Psychology, 20(2), 256-265.