مضامین مشترک مدایح نبوی در سرودههای احمدشوقی و بدیل خاقانی شروانی
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)رقیه نعمتی 1 , مهرداد آقائی 2 , عبدالله پاسالاری 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه محقّق اردبیلی، اردبیل، ایران. (نویسندۀ مسئول)
3 - کارشناسی ارشد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کردستان، کرمانشاه، ایران.
الکلمات المفتاحية: ادبیات تطبیقی, خاقانی شروانی, احمد شوقی, شعر عربی و فارسی, مدایح نبوی,
ملخص المقالة :
ادبیات تطبیقی در تاریخ ادبیات عربی و فارسی از دیرباز ریشه دوانیده است. تأثیر ادب عربی بر ادب فارسی به ویژه در مدایح نبوی، بر هیچ پژوهشگر ادبی، پوشیده نیست. ستایش پیامبر بزرگوار اسلام (ص) میراثی از عاطفه و تفکّر دینی مشترک بین ادیبان اسلامی است. شعر فارسی با تأسّی از شعر عربی در قالب ها و اوزان و بحور شعری، افق های نوینی رو به دنیای ادب گشود که در این میان بحرهای فراهیدی پایه های اوّلیۀ این گشایش و ابتکار بود. تأثیر و تأثّر میان دو ادب عربی و فارسی متقابل است. در مقایسۀ اشعار احمد شوقی و بدیل خاقانی در محور مدایح نبوی، مضامین مشترکی همچون: میلاد، اخلاق و خلقت پیامبر(ص)مقام و منزلت یاران و خاندان پیامبر(ص)، حوض کوثر، معجزات و تأثیرپذیری از قرآن و حدیث نبوی و توجه به عیسی پیامبر مرسل قابل مقایسه و تطبیق است. با این تفاوت که خاقانی هرچند دارای مسلک صوفیانه نیست، ولی در خلق معانی و به کارگیری لغات متنوّع ادبیات صوفیانه تبحّر خاصی دارد و اغلب توصیفهایش کوتاه و خلاصه است، اما شوقی در غالب موارد به شکلی ساده و روشن و مفصل در مدایح نبوی خود به بیان مطلب می پردازد. پژوهش حاضر با رویکردی تطبیقی مکتب فرانسوی و با روش توصیفی - تحلیلی به مقایسۀ اشعار شوقی و خاقانی با تکیه بر مدایح نبوی آنان می پردازد، تا در خلال آن وجوه اشتراک و گاهی افتراق این دو شاعر نامدار در شیوۀ سخن پردازی نمایان شود.
_||_