بررسی تداعی معانی براساس فنون بدیعی در اشعار واعظ قزوینی
الموضوعات :ماندانا علیمی 1 , سارا جاویدمظفری 2 , احسان انصاری 3
1 - استادیارزبان وادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی
2 - گروه دروس عمومی، مدرس (مربی) دانشگاه علوم پزشکی آبادان، ایران
3 - مدرس حوزه های علمیه سفیران هدایت تهران
الکلمات المفتاحية: جریان سیال ذهن, تداعی, فنون ادبی, اشعار, واعظ قزوینی,
ملخص المقالة :
تداعی به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصویرهای شاعرانه ایفا میکند. واعظ قزوینی شاعری تصویرگراست که به مدد این عنصر، در تصویرآفرینیهای بکر و خیالانگیز، گام بر میدارد. او تلاش میکند جریان سیّال ذهن که همان تداعی ارتباطی است را در ورای تکگوییها و سیلان ذهنی به ظاهر پراکندهایی که وجود دارد و در ارتباط میان تصاویر و افکار، در میان لایههای مختلف ذهن، طبقهبندی کند. واعظ با توجه به دقت نظر و ژرفاندیشی که در سرودن اشعار دارد، میزان تداعیهایی که از طریق تصویر، خیال و صنایع ادبی در اشعارش گنجانده است را به معرض نمایش میگذارد؛ همچنین وی با بکارگیری انواع صنایع، به دنبال مضامین و مفاهیم جدید با توجه به خاطراتی که در ذهن خود داشته، شاخههایی را به ارمغان گذاشته است. مقاله حاضر، درصدد است تا تداعی آزاد و رویاگونۀ ذهن شاعر را بیان کند و همچنین تأثیر تداعی را از طریق مجاورت یا مشابهت در صنایع ادبی شاخص در دیوان واعظ قزوینی و چگونگی بهرهگیری شاعر از آن، بیان دارد.
_||_