• فهرس المقالات فنون ادبی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی تطبیقی اجتماع و بازتاب آن بر اندیشه سیاسی سعدی یوسف و ابوالقاسم لاهوتی
        یحیی معروف فرشته جمشیدی
        بررسی تطبیقی اجتماع و بازتاب آن بر اندیشه سیاسی سعدی یوسف و ابوالقاسم لاهوتی از منظر سیاسی و اجتماعی مستلزم شناخت شرایط خاص جامعه ای است که این دو شاعر در آن زندگی کرده اند. از آنجا که در دوره مشروطه مفهوم آزادی، رنگ سیاسی به خود گرفته است، این مفهوم در شعر لاهوتی به صو أکثر
        بررسی تطبیقی اجتماع و بازتاب آن بر اندیشه سیاسی سعدی یوسف و ابوالقاسم لاهوتی از منظر سیاسی و اجتماعی مستلزم شناخت شرایط خاص جامعه ای است که این دو شاعر در آن زندگی کرده اند. از آنجا که در دوره مشروطه مفهوم آزادی، رنگ سیاسی به خود گرفته است، این مفهوم در شعر لاهوتی به صورت شورش علیه ظلم و حمایت از قشر کارگر و رنجبران، و در شعر سعدی یوسف به صورت مبارزه علیه وعده‌های پوچ و دروغین جلوه می‌کند. سعدی یوسف و ابوالقاسم لاهوتی برای بیان اوضاع اجتماعی تأثیرگذار در شعر خود از فنون ادبی گوناگونی چون نماد، طنز و تناقض، اقتباس و تضمین استفاده کرده اند، به عنوان مثال برای اشاره به وجود دشمنان و استعمارگران از نمادهایی چون سیاهی، رنگ سرخ، شهر و روستا، نخل و رود و... بهره گرفته اند با این تفاوت که در شعر لاهوتی بکارگیری نماد ملموس تر است. این دو شاعر همچنین با استفاده از دیگر فنون مذکور توانسته اند به خوبی بر اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم سرزمین خود تأثیرگذار باشند و به مبارزه علیه ظلم، استثمار، امپریالیسم، غربزدگی و هجوم فرهنگ بیگانه غربی بپردازند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی تداعی معانی براساس فنون بدیعی در اشعار واعظ قزوینی
        ماندانا علیمی سارا جاویدمظفری احسان انصاری
        تداعی به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصویرهای شاعرانه ایفا می‌کند. واعظ قزوینی شاعری تصویرگراست که به مدد این عنصر، در تصویر‌آفرینی‌های بکر و خیال‌انگیز، گام بر می‌دارد. او تلاش می‌کند جریان سیّال ذهن که همان تداعی ارتباطی است را در ورای تک‌گویی‌ها و س أکثر
        تداعی به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصویرهای شاعرانه ایفا می‌کند. واعظ قزوینی شاعری تصویرگراست که به مدد این عنصر، در تصویر‌آفرینی‌های بکر و خیال‌انگیز، گام بر می‌دارد. او تلاش می‌کند جریان سیّال ذهن که همان تداعی ارتباطی است را در ورای تک‌گویی‌ها و سیلان ذهنی به ظاهر پراکنده‌ایی که وجود دارد و در ارتباط میان تصاویر و افکار، در میان لایه‌های مختلف ذهن، طبقه‌بندی کند. واعظ با توجه به دقت نظر و ژرف‌اندیشی که در سرودن اشعار دارد، میزان تداعی‌هایی که از طریق تصویر، خیال و صنایع ادبی در اشعارش گنجانده است را به معرض نمایش می‌گذارد؛ همچنین وی با بکارگیری انواع صنایع، به دنبال مضامین و مفاهیم جدید با توجه به خاطراتی که در ذهن خود داشته، شاخه‌هایی را به ارمغان گذاشته است. مقاله حاضر، درصدد است تا تداعی آزاد و رویاگونۀ ذهن شاعر را بیان کند و همچنین تأثیر تداعی را از طریق مجاورت یا مشابهت در صنایع ادبی شاخص در دیوان واعظ قزوینی و چگونگی بهره‌گیری شاعر از آن، بیان دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - نگاهی به ترجمه «فرهنگ اصطلاحات ادبی» کادن
        حمیدرضا شایگان فر
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی اندیشه‌های پارادکسیکال (متناقض) در شعر ناصرخسرو
        بتول کرباسی عامل
        پارادوکس واژه‌ای اروپایی است که در دورة معاصر به مباحث ادب فارسی وارد شده‌ است و آن را تناقض‌نمایی و اخیراً پادنمایی معنی کرده‌اند و در دو زمینة شعری و فکری یا مفهومی قابل بررسی است. آن‌چه ‌امروز بیش‌تر زیر عنوان تناقض‌نمایی در شعر و ادب فارسی مورد تحقیق واقع شده، زمین أکثر
        پارادوکس واژه‌ای اروپایی است که در دورة معاصر به مباحث ادب فارسی وارد شده‌ است و آن را تناقض‌نمایی و اخیراً پادنمایی معنی کرده‌اند و در دو زمینة شعری و فکری یا مفهومی قابل بررسی است. آن‌چه ‌امروز بیش‌تر زیر عنوان تناقض‌نمایی در شعر و ادب فارسی مورد تحقیق واقع شده، زمینة شعری آن است که ذیل بدیع معنوی در فنون و صنایع ادبی و به عنوان یک فنّ ادبی یا به تعبیر امروزی‌تر، آرایه ‌ادبی تعریف می‌شود. امّا آن‌چه ما بدان پرداخته‌ایم از این مقوله نیست و در این زمره نمی‌گنجد. حتّی نمی‌شود آن را تناقض نمایی معنی کرد، بلکه باید صراحتاً آن را تناقض نامید. ما تناقض‌گویی‌ها و تضادهای فکری، اعتقادی، ادّعایی شاعران را در این مقاله مورد نقد و ارزیابی قرار داده‌ایم، بدین صورت که نه تنها آرایه یا فنّ ادبی محسوب نمی‌گردد، بلکه بطور کلّی از این مقوله خارج بوده و در دامنة مباحث نقد ادبی گنجانیده می‌شود. مباحثی که در حوزة تحقیقات ادبی ما، متأسفانه غریب مانده و کم‌تر مورد توجه قرار گرفته و بدان پرداخته شده‌ است، در صورتی‌که ‌این گونه تحقیقات، اتّفاقاً، بیش‌تر به سرمایه‌های فکری نیازمند است و نیز بیش‌تر به پویایی جریان فکر و اندیشه کمک می‌کند. هم‌چنین موجب تحوّل و دگرگونی در بینش و نگرش شخص محقّق و نیز مخاطبان آن تحقیق می‌گردد. تفاصيل المقالة