کاربرد الگوهای نشانه شناسی پیرس در اشعار نیما و الیوت
الموضوعات :
1 - گروه زبان و ادبیّات انگلیسی، دانشکده ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکده ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
الکلمات المفتاحية: عینیّت, نشانهشناسی, تصویرآفرینی, الیوت, پیرس, نیما,
ملخص المقالة :
بخش درخور توجّهی از آفرینش شاعرانه در خلق تصویرهای مبتکرانه و نمادین نهفته است. شاعر با ایجاد پیوند نوینی بین دو عنصر، یا با قرار دادن یک شیئ در موقعیّت و فضایی دگرگون، دست به آفرینش هنری میزند و به سیستمی از نشانهها دست مییابد؛ زیرا در این رابطهی تازه، این دو عنصر، دیگر معمولی نمینمایند و موجودیّت هر یک در پیوند با دیگری نمود مییابد. پیش از این آفرینش شاعرانه به دست شاعر، این دو عنصر، هر کدام جدا و مستقل، هستی و موجودیّت طبیعی و معمولی خود را داشتند؛ ولی با پیدایش این رابطهی تازه و قرار گرفتن در موقعیّتی دیگرگون، یکی بدون دیگری نمیتواند زندگی یابد؛ یعنی در پیوند معنوی ـ روانی این دو شیئ یا وجود در شعر است که موقعیّت نوینشان حقِّ بودن مییابد و جاودانه میشود. این وضعیّت در سیستم نشانهشناسی پیرس با نشانههای شمایلی، نمایهای و نمادین مفهوم مییابد. از مطالعهی آثار الیوت و نیما یوشیج برمیآید که هریک از این دو، به نحوی از این عملکرد بهره جستهاند؛ لذا این پژوهش بر آن است تا به بررسی تطبیقی نشانهشناسی پیرس در برخی از اشعار الیوت و نیما یوشیج بپردازد.
_||_