بازتاب اصل میان در شاهنامۀ فردوسی ومثنوی مولوی
الموضوعات : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیرضا ساریخانی 1 , قدمعلی سرامی 2 , عبدالحسین فرزاد 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار زبان وادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی- واحد زنجان
3 - دکترای تخصصی زبان و ادبیّات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: شاهنامه, مثنوی, فردوسی, مولوی, میان,
ملخص المقالة :
موضوع این نوشتار بازتاب اصل میان در شاهنامۀ ابوالقاسم فردوسی فردوسی و مثنوی مولانا جلالالدین است. پژوهندگان با روش توصیفی- تحلیلی نخست به بیان معنای میان به عنوان مایۀ پیوند و آفریننده و تفاوت آن با وسط و واسطه میپردازند سپس با ارائۀ نمونهها و تصاویری از آثار فوق نشان میدهند که در نقشاندیشی ایرانیان، گیتی و مردم (انسان)، تخمهای همبستۀ یک خوشهاند و همگی از یک بُنمایه برآمده و روییدهاند. بر این اساس میان، که مایۀ پیوند، تحوّل و دوستی است بی آنکه دیده شود به عنوان گنج مخفی درون و میان چیزها روان و مایۀ هستی و دوام آنهاست. بر بنیان این تصویر، ارج همۀ پدیدههای گیتی (خورشید، ماه، بامداد، غروب...) و انسان (نبی، شاه، پهلوان و ...) در این است که نه عامل جنگ، بریدن و جدایی که مایۀ پیوند، هماهنگی و آفریدن وحدت رنگارنگیها (تفاوت ها و تضادها) با هم و پیدایش زیبایی باشند.