مفهوم دیگری و دیگرستیزی و دیگرپذیری در مثنوی مولانا
الموضوعات : عرفان اسلامی
محمد ذاکری
1
(دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه هرمزگان، ایران.)
حشمت الله آذرمکان
2
(استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه هرمزگان، ایران.)
نجمه دری
3
(دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس،ایران.)
عبدالله فروزان فر
4
(استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه هرمزگان،ایران.)
الکلمات المفتاحية: عرفان, مولانا, mysticism, ادبیات تعلیمی, didactic literature, other, دیگری, دیگر ستیزی, دیگر پذیری, Mawlānā, other antipathy, other acceptance,
ملخص المقالة :
دیگری از مفاهیم فلسفیای است که از قرن بیستم در آثار فیلسوفانی چون هایدگر، سارتر و بوبر و لویناس مطرح شده است.اگر چه در فلسفه اسلامی مفهوم دیگری به صورت یک مساله مطرح نشده است اما در ادبیات فارسی به شکلهای مختلفی چون اقلیتهای دینی، قومی و زبانی به این پدیده پرداخته شده است. نگاه مولانا در کتاب مثنوی معنویاش به مساله دیگری به دو گونه است که هر دو نگاه، برخاسته از ویژگیهای شخصیتی و فکری خود او و ضرورتهای فضای فرهنگی عصر زندگی شاعر است. در نگاه اول مولانا در قامت یک فقیه مدرسهای وامدار بر ساختههای پیشین درباره دیگریهای مطرح در جامعه زمان خویش است و داوریهایی را روایت میکند که خود هیچ نقشی در تولید آن نداشته است و رنگی از ستیز با دیگری در قالب تحقیر، طرد و نفی را به همراه دارد. در نگاه دوم اما، دنیای مولانا بسیار متفاوت بوده و اندیشه خود وی و تجربیات شخصاش، شکلدهنده و تعریفکننده مفهوم دیگری است. اگر در نگاه اول، شاعر روایتگر اندیشههای دیگران است در نگاه دوم، خود دست به تولید معرفت میزند و در این افق جدید با کمک بن مایههای اندیشه عرفانی، بسیاری از بر ساختههای مرسوم پیشین را بر نتافته و تکرار نمیکند و با نگاهی انسانی و عرفانی، هستی و انسان را روایت میکند و از این رهگذر مفهوم دیگری نیز از تعاریف سابق خود دور و بازتعریف میشود.
_||_