شناسایی و تفکیک رخساره های ژئومورفولوژی منطقه سبزوار با استفاده از سنجشازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
الموضوعات :
اسماعیل سیلاخوری
1
(
دانشجوی دکتری بیابان زدائی دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
)
مجید اونق
2
(
استاد دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
)
الکلمات المفتاحية: واحدهای فتومرفیک, سنجشاز دور, رخساره های ژئومورفولوژی, سیستم اطلاعات جغرافیایی, منطقه سبزوار,
ملخص المقالة :
چشم اندازهای ژئومورفولوژی پایه و اساس بررسی های منابع طبیعی حوزه های آبخیز به شمار می رود. زیرا که این مناظر تحت تأثیر عوامل بسیاری مانند آبوهوا، خاک، هیدرولوژی، محیط زیست، زمینشناسی و غیره هستند. در این پژوهش، منطقه سبزوار با روند ژئومورفولوژیکی متنوع از کوهستان تا پلایا انتخاب گردید تا با استفاده از سنجشازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی رخساره ای ژئومورفولوژی آن شناسایی و تفکیک گردد. برای این منظور از تلفیق دو روش رویهم گذاری لایه ها و تفسیر بصری واحدهای فتومورفیک استفاده شد. درروش روی همگذاری لایه ها نقشه های شیب، ارتفاع و زمین شناسی تهیه و طبقه بندی شد. در بخش تفسیر بصری، تصاویر ماهواره ای لندست 5 سنجنده TM مورداستفاده قرار گرفت. پس از پیش پردازش تصاویر، تکنیک های تحلیل مؤلفه های اصلی، شاخص OIF، تصاویر کاذبرنگی، روش هیستوگرام متعادل شده و شاخص NDVI مورداستفاده قرار گرفت تا با تفسیر بصری، واحدهای فتومورفیک تفکیک گردند. درنهایت 4 واحد، 10 تیپ و 96 رخساره (در 261 تکرار) تفکیک شد. بررسی آماری با استفاده از آزمون مربع کای نشان داد که بین مساحت واحدها، تیپ ها و رخساره های بیابانزایی تفاوت معنی دار در سطح اطمینان 99 درصد مشاهده می شود که نشان دهنده تفکیک فضایی مناسب منطقه است. واحد دشت سر (50.97%)، تیپ دشت سر پایینی (25.97%) و رخساره مخروط افکنه با فرسایش آبراهه ای (375.43 ha) بیشترین پراکنش فضایی را در منطقه به خود اختصاص دادند. درنهایت می توان گفت روش روی همگذاری لایه ها برای مناطق بیابانی ناتوان است و استفاده تلفیقی از تفسیر بصری واحدهای فتومورفیک می تواند این نقیصه را برطرف کرده و دقت نقشه خروجی را افزایش دهد. نقشه مذکور، جهت تهیه و اجرای طرح های مربوط به تعیین قابلیت اراضی، منابع طبیعی و مقابله با بیابانزایی می تواند مورداستفاده قرار گیرد.
_||_