«حکایتی تمثیلی» از مثنوی، با مفهوم «انسان در مسیر بودن تا شدن» درفلسفه اگزیستانسیالیسم)
الموضوعات :مریم مرتضایی آبرودی 1 , رضا اشرف زاده 2 , بتول فخر اسلام 3
1 - زبان و ادبیات فارسی،مجتمع علوم انسانی،دانشگاه آزاد،مشهد،ایران
2 - استاد و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد
3 - استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد نیشابور
الکلمات المفتاحية: اگزیستانسیالیسم, Existentialism, حکایت تمثیلی, ابتلا و آزمایش, اوضاع مرزی, دگرگونی و تعالی, Figurative story, Affliction and experiment, Boundary situation, Metamorphosis and transcendence,
ملخص المقالة :
این پژوهش با روش مقایسه، تحلیل مضامین و تطبیق، رد پای آموزههای فلسفه وجود را در حکایتی تمثیلی از مثنوی واکاوی میکند. در حکایت، با انبوهی از واژهها در معنای بودن و آمدن و شدن و رفتن با درون مایه معنایی ویژه مواجههایم؛ که موجب خطور اندیشه مشابهت آن، با مؤلفهی گذر و تعالی انسان "از بودن تا شدن" در فلسفه وجود، به ذهن میشود. تحقیق پیش رو نشان میدهد که آزمایش الهی میتواند همان موقعیت مرزی در اگزیستانسیالیسم باشد. رنج مؤلفه مشترک میان فلسفه الهی وجود و حکایت، برای رسیدن به خدا و تحقق وجود اصیل است. دگرگونی و تعالی وجود تا بروز تصویر حقیقی از خود در آموزههای اگزیستانسیالیستی، تعبیری دیگر از مسأله سیر إلی الله و رسیدن به مقام اتحاد و اتصال است. دست آخر این که در حکایت مورد نظر و در تفکر اگزیستانسیالیستی الهی، بر اهمیت شورمندی در گذر از تنگناهایی که انسان با آن رو به رو است تاکید شده و اختیار انسان در راستای اختیار الهی جاری شمرده میشود.
کتابنامه
قران کریم
مقالات
_||_