دگردیسی اسطوره در غزل حسین منزوی
الموضوعات :حسنی محمدزاده کاشی 1 , فاطمه سادات طاهری 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه کاشان. کاشان. ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران.
الکلمات المفتاحية: شعر معاصر, غزل نو, اسطورۀ نو, تلفیق اساطیر, حسین منزوی.,
ملخص المقالة :
حسین منزوی (۱۳۲۵- ۱۳۸۳) با بهکارگیری زبان امروزی و تحوّلاتی که در عرصۀ غزل بهوجود آورده است، جزءِ نوآوران این عرصه شمرده میشود. از ویژگیهای بارز غزلهای منزوی استفاده از اساطیر بهویژه اسطوره-های ملی و حماسی است. شیوۀ پردازش این اسطورهها و گاه گزینش یکی از ویژگیهای این اساطیر، نشان-دهندۀ اهمیت آن جنبه، از نظر منزوی است؛ هرچند عناصر اسطورهای رایج نیز در غزلهای منزوی حضوری پررنگ و برجسته دارند. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر متن غزلیات منزوی با پاسخ به این پرسش بنیادی که منزوی چگونه و با چه شگردی، ساختار دیگری از تلمیحات اسطورهای را در غزلیات خود طرح میکند؟ میکوشند نگاه دیگرسانِ شاعر به این عناصر اسطورهای را کشف و استدلال کنند، تلفیق اساطیر سبب درهمشکستن زمان و مکان در غزلهای منزوی شده و این کارکرد، به بازآفرینی اسطورهها و بازتولید روایات تاریخی و داستانی در بافتی نو و دارای ظرفیّتهای معنایی و دلالتگریِ تازه در شعر منزوی منجر شده است. تغییر نقش اسطورهها به صورت کاربرد اساطیر مذهبی در شعر تغزلی یا اساطیر عرفانی در شعر ملی، تلفیق اسطورهها با طبیعت، تبدیلشدن اسطوره به استعارۀ مفهومی، شکلگیری خیالهای نو سوررئالیستی و اندیشۀ تکامل به واسطۀ توجه خاصّ وی به کارکردهای اساطیری خورشید از جمله مواردی است که از شگردهای نوگرایانۀ منزوی در کاربرد عناصر داستانی و اسطورهای شمرده میشود.