نقد علامه طهرانی بر نظریه بینیازی از استاد در سلوک
الموضوعات :طاهره فهیمی نجم 1 , رضا اسفندیاری اسلامی 2 , مهدی نوروزی 3
1 - دانشجوی دکتری مذاهب فقهی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران.
2 - دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، ایران.
3 - استادیار گروه حقوق و فقه مقارن، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران.
الکلمات المفتاحية: استاد خاص, استاد عام, مرید, علامهطهرانی, واژگان کلیدی: استاد سلوکی, مراد,
ملخص المقالة :
نیاز یا عدم نیاز به استاد همواره یکی از مسائل مهمی است که در سلوک مطرح است، استاد کسی است که به مسائل راه آگاه بوده و بتواند شاگرد را در طی مسیر سلوک پیش ببرد، دانستن علم فقه و شناخت دقیق شریعت الهی، درک علوم ربانی و شهود از شرایط استاد است و سالک در ابتدای راه به استاد عام و تا پایان راه به استاد خاص نیازمند است.. طریقت و رسیدن به حقیقت به جز از راه شریعت امکان پذیر نیست و مرادی که شریعت بداند مسیر طریقت را هموارتر و سرعت رسیدن مرید را بیشتر خواهد کرد.برخی به لزوم تبعیت از استاد در سلوک اعتقادی ندارند. علامه طهرانی بر نظریه بینیازی از استاد در سلوک نقدهایی دارد وی ضرورت استاد سلوکی، فواید و راههای شناخت استاد و همچنین مشکلات و مخاطرات عدم حضور استاد را بیان می کند. علامه طهرانی عدم نیاز به راهنما را در حکم عدم سلوک و سرگردانی می داند و در مراحل مختلف سلوک خویش نیز تبعیت کامل از استاد کامل را مد نظر قرار داده است .
_||_