شناسایی و اولویت بندی ابزارهای ارتباطات بازاریابی یکپارچه (IMC) در صنایع غذایی با استفاده از تکنیکAHP- FUZZY (صنایع غذایی دینا)
الموضوعات : مدیریت بازاریابیسهیل سرمد سعیدی 1 , امیر عبدالهی بجستانی 2
1 - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
2 - کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی، گرایش بازاریابی، دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: ابزارهای ارتباطات بازاریابی یک, فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی, صنایع غذایی,
ملخص المقالة :
در ایران صنعت غذا با مشکلات پس از تولید مواجه است که به نظر می رسد به دلیل به کارگیری استراتژی نادرست در زمینهبازاریابی و تبلیغات و هم چنین کم توجهی و بی توجهی به ارزش های ناشی از نام تجاری معتبر و کم توجهی به دیدگاه مشتریاست. حوزه ارتباطات بازاریابی یکپارچه هنوز هم به عنوان یک رشته جوان دیده می شود. IMCمی تواند به عنوان استراتژی هماهنگ کننده تبلیغات، فروش شخصی، ارتقای فروش، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم و دیگر فعالیت های تبلیغاتی تعریفشده و هدف آن فراهم کردن نظم و ترتیب، ثبات و حداکثر کردن تاثیر ارتباطات می باشد. در این مقاله سعی شده ضمن آشنایی و شناسایی ابزارهای ارتباطات بازاریابی یکپارچه در صنایع غذایی، مناسب ترین کانال انتخاب شود. عناصر تشکیل دهنده اجزایمدل ارتباطات بازاریابی یکپارچه در قالب آمیخته ترفیع عمدتا دارای ماهیتی تصادفی، پویا، مبهم، نادقیق، کیفی و فازی بوده. با توجه به موضوع و هدفی که این تحقیق دنبال می کند و از آن جایی که غالبا مدیران ترجیحات و نظرات خود را به صورت اصطلاحات زبانی به جای مقادیر عددی بیان می کنند، روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (F-AHP) مناسب ترین روش تجزیه و تحلیل داده ها شناخته شد. نتایج به دست آمده در این تحقیق حاکی از آن است که در بین ابزارهای IMC ، تبلیغات بالاترین رتبه را در میان سایر ابزارهای IMCدر صنایع غذایی دارد و در اولویت بندی گزینه ها در بین کانال های تبلیغاتی رسانه های تبلیغاتی مانند رادیو و تلویزیون، در بین کانال های پیشبرد فروش برگزاری مسابقات، قرعه کشی ها و ارائه جوایز، در بین کانال های بازاریابی مستقیم بازاریابی با کاتالوگ و در بین کانال های روابط عمومی وقایع و رویدادهای مختلف، موثرترین ابزارهای ارتباطی در صنایع غذایی به شمار می آیند.