ارتباط فکری و جامعه شناختی اسماعیلیه با تصوف
الموضوعات : sociologyسید احسان فیاضی 1 , فیاض زاهد 2 , محمود سید 3
1 - دانشجوی دکتری ، گروه تاریخ ، واحد تهران مرکزی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران
2 - استادیار گروه تاریخ ، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران ( نویسنده مسئول)
3 - گروه تاریخ و باستان شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: اسماعیلیه, تصوف, تشیع, حسن صباح, نزاریان,
ملخص المقالة :
پژوهش حاضر با شیوه ی تحلیلی- توصیفی، برآن میباشد تا زوایای پنهان و آشکار مناسبات فکری اسماعیلیه با جریان تصوف را طی قرون 4 تا 7 هجری بیان و تحلیل نماید. نتایج حاصله از این تحقیق بیانگر آنست که محوریترین مصادیق و نمونههای مشخص در قرابت فکری و عملی آموزههای اسماعیلیه با تصوف عبارتند از: تلفیق آرای اسماعیلی با اندیشههای صوفیانه و تداخل ادبیات اسماعیلیه و صوفیه، استفاده از کسوت پیران صوفیه، گفتمان شیعی-صوفی، پیـدایش برخی از فرق صوفیه، ابنعربی و اسماعیلیه، سهگانهی مغولان- اسماعیلیان- تصوف، رسائل اخوان الصفا و تصوف، حاکم بامرالله و تصوف، زبان فارسی، معارضه ادبی و هم کنشی صوفیانه-اسماعیلی، تغییر زندگی اسماعیلیان به شیوه صوفیان، باطنی گرایی، هفت دور و حجتهای دوازده گانه، وحدت زبانی، امامت، رویکرد تأویلی، شباهت آیینی و تعلیمی، پذیرفتن سبک زندگی، هم کیش پنداری، تمایزنهادن بین ابعاد ظاهری و باطنی دین، قیامت معنوی، غیب الغیوب، وحدت وجود، تقیّه ، نقباء و ائمه. بنا بر این جستار، در قرون 4 الی 7 هجری که همزمان با بسط و گسترش و به دنبال آن افول ظاهری فعالیت های نزاریان در ایران می باشد، بنا بر اسناد تاریخی، شاهد قرابت و تشابهات فراوانی میان نزاریان و صوفیان در گفتار و عمل می باشیم.
