تبیین نحو فضا در ادراک پیکره بندی فضایی مسکن بومی غرب کشور (نمونه مطالعاتی: شهر ایلام)
الموضوعات :زهرا پرهیزکاری 1 , بهزاد وثیق 2 , سعید صالحی مرزیجرانی 3 , محمود تیموری 4
1 - گروه معماری، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
2 - دانشیار، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه صنعتی جندی شاپور، دزفول، ایران
3 - استادیار، گروه معماری، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
4 - استادیار، گروه معماری، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
الکلمات المفتاحية: الگوی مسکن روستایی, نحو فضا, زبان و لهجه معماری, نحو فضا,
ملخص المقالة :
مسکن بهعنوان یک ضرورت زیستی و شاخصی کلیدی در توسعه انسانی، نقشی محوری در زندگی انسان ایفا میکند. این عنصر حیاتی، سرپناهی برای سکونت و پناهگاهی در برابر محیط ارائه میدهد و نمود کالبدی فعالیتهای انسان در محیط را به نمایش میگذارد. از نظر جغرافیایی، مسکن واحد بنیادی سکونتگاههای انسانی است و در میان اجزای شهر، جایگاهی ویژه دارد. در این راستا، پژوهش حاضر باهدف کشف و تبیین الگوی زبان و لهجه معماری خانههای روستایی در استان ایلام بر پایه روش نحو فضا انجامشده است. در این پژوهش، مؤلفههای نحو فضا در نمونههایی از خانههای روستایی استان ایلام بررسی و تحلیلشدهاند تا ضمن تبیین تفاوتها و شباهتهای ساختار فضایی آنها، الگوی واحدی از زبان و لهجه معماری این خانهها استخراج گردد. نتایج نشان میدهد که باوجود ناهمگونیهایی که در ساختار فضایی بافتهای مورد مطالعه به دلیل تفاوتهای جغرافیایی و فرهنگی مشاهده میشود، الگوی استخراجشده میتواند بهعنوان مبنایی برای درک زبان و لهجه معماری مسکن روستایی در استان ایلام تلقی گردد. این الگو نشان میدهد که خانههای روستایی از الگوی سلسله مراتبی مشابه خانههای قدیمی پیروی میکنند. فضاها بر اساس سطوح عمومی و خصوصی سازماندهی شدهاند. حوزههای عمومی مانند اتاق نشیمن و حیاط، ارتباط، خوانایی و جهتگیری بصری بالایی دارند و تعاملات اجتماعی را تسهیل میکنند. فضاهای خصوصی مانند اتاقخواب، آشپزخانه و حمام، ارتباط و دسترسی بصری کمتری دارند و حریم خصوصی را حفظ میکنند. حیاطها در خانههای روستایی نقشی کلیدی در سازماندهی سلسله مراتبی فضاها و تسهیل تعاملات اجتماعی ایفا میکنند. پیکربندی فضایی در خانههای روستایی برای متعادل کردن تعامل اجتماعی و حریم خصوصی، انطباق باارزشهای فرهنگی و تسهیل ارتباطات اجتماعی در خانوادههای گسترده و همسایگان طراحیشده است
امیری، ابراهیم. (1393). مقدمهای بر شناخت مساکن و سکونتگاه¬های روستایی در ایران، بجنورد: جهانی.
دانشمند، سارا. (1397). آشنایی مقدماتی با نظریه و نرمافزار نحو فضا و تحلیلهای اقتصادی و اجتماعی فضا توسط آنها، شیراز: دانشکده هنر و معماری.
رازجو، مهرداد؛ متین، مهرداد؛ و امامقلی، عقیل. (1399). واکاوی تأثیرگذاری عناصر کالبدی مسکن روستایی غرب گیلان در راندمان عملکردی با استفاده از روش نحو فضا، نشریه معماری و شهرسازی آرمان شهر، (32) 13، 97-83. .DOI: 10.22034/aaud.2020.135117.1568
زرگر، اکبر؛ و حاتمی خانقاهی، توحید. (1393). وجوه مؤثر بر طراحی مسکن روستایی، فصلنامه مسکن و محیط روستا، (148)، 62-45.
زرگر، اکبر؛ سرتیپی¬پور، محسن؛ میری، سید حسن؛ و شیخ طاهری، حامد. (1396). طراحی و شکل¬گیری خانه روستایی به روایت معماران قدیمی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان گرمسار). فصلنامه مسکن و محیط روستا، (158)، 20-3.
عباس¬زادگان، مصطفی. (1381). روش چیدمان فضا در فرایند طراحی شهری، دو فصلنامه مدیریت شهری، (9)، 75-64.
معماريان، غلامحسین. (1381). نحو فضای معماری، مجله صفه، (35)، سال دوازدهم، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی تهران، 83-74.
Bondy, J. A., & Murty, U. S. R. (1982). Graph theory with applications. Elsevier Science Publishing.
Charalambuos, N., & Mavridou, M. (2012). Space syntax: Spatial integration accessibility and angulat segment analysis by metric distance (ASAMeD). In Accessibility instruments for planning practice (pp. 57-62). Cost office.
Dawes, M., & Ostwald, M. J. (2014). Prospect-refuge theory and the textile-block houses of Frank Lloyd Wright: An analysis of spatiovisual characteristics using isovists. Building and Environment, 80, 228-240. https://doi.org/10.1016/j.buildenv.2014.05.026.
Hall, E. T. (1969). The hidden dimension (M. Tabibian, Trans). Tehran University Press. (Original work published 1966).
Hillier, B. (1996). Space is the machine: A configurational theory of architecture. Cambridge University Press.
Hillier, B., & Hanson, J. (1984). The social logic of space. Cambridge University Press.
Jiang, B., Claramunt, C., & Klarqvist, B. (2000). Integration of space syntax into GIS for modeling urban space. Journal of Architectural and Geographic Information Systems, 4(2), 119-134. https://doi.org/10.1016/S0303-2434(00)85010-2
Klarqvist, B. (1993). A space syntax glossary. Nordisk Arkitekturforskning, 2, 1-26.
Lima, J. J. (2001). Socio-spatial segregation and urban form: Belém at the end of the 1990s. Geoforum, 32(4), 391-409. http://dx.doi.org/10.1016/S0016-7185(01)00019-7
Mostafa, A., & Hassan, F. (2013). Mosque layout design: An analytical study of mosque layouts in the early Ottoman period. Frontiers of Architectural Research, 2(2), 111-122. http://dx.doi.org/10.1016/j.foar.2013.08.005
Ostwald, M. (2011). The mathematics of spatial configuration: Revisiting, revising and critiquing justified plan graph theory. Nexus Network Journal, 13(2), 445-470. https://doi.org/10.1007/s00004-011-0075-3