بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان زن در پساکرونا
الموضوعات :مهدی شمالی احمدآبادی 1 , مهلا بهجتی اردکانی 2 , فائزه دهقانی فیروزآبادی 3 , عاطفه برخورداری احمدآبادی 4
1 - دکتری روانشناسی، سازمان آموزش و پرورش، اردكان، يزد
2 - کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه پیام نور، واحد تهران جنوب، تهران
3 - کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه پیام نور، واحد تفت، یزد
4 - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان
الکلمات المفتاحية: بهزیستی روانشناختی, حمایت سازمانی, کیفیت زندگی کاری, معلم, پساکرونا.,
ملخص المقالة :
آموزش و پرورش از مهمترین سازمانهایی است که نقش مهمی در رشد جامعه دارد و شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر موفقیت کارکنان این سازمان اهمیت بسزایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان زن در پساکرونا بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه معلمان زن شهر میبد و اردکان در سال ۱۴۰2-۱۴۰1 بود. ۲۰۸ نفر با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (1986) و کیفیت زندگی کاری لوپز (2007)، را تکمیل کردند. دادهها به روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری و با بهرهگیری از نسخه 2۶ نرمافزار SPSS و نسخه ۲۴ نرم افزار Amos تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد اثر مستقیم حمایت سازمانی (۰۰۱/۰>p، ۳۳۲/۰=β) و کیفیت زندگی کاری (۰۰۱/۰>p، ۴۵۶/۰=β) بر بهزیستی روانشناختی و حمایت سازمانی (۰۰۱/۰>p، ۴۰۲/۰=β) بر کیفیت زندگی کاری معلمان زن معنیدار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کیفیت زندگی کاری در رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی معلمان زن نقش میانجی دارد (۰۰۱/۰>p، ۱۸۳/۰=β). بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان گفت که بهزیستی روانشناختی معلمان زن مرتبط با میزان حمایتی است که سازمان آموزش و پرورش از آنها دارد و در این راستا کیفیت زندگی کاری نیز اثرگذار است.