تطوّر ماهیّت معشوق در شعر فارسی (از سبک خراسانی تا سبک هندی)
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخن
هاجر عسکریان چایجان
1
(دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران)
محمدرضا شادمنامن
2
(استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران.)
جهاندوست سبزعلیپور
3
(دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران.)
سیّدسعید احدزاده
4
(استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد خلخال، دانشگاه آزاداسلامی، خلخال، ایران)
حسین آریان
5
(استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاداسلامی، زنجان، ایران.)
الکلمات المفتاحية: عشق, معشوق, تطوّر معشوق, سبکهای شعر فارسی,
ملخص المقالة :
عشق، ودیعه ای الهی است که در نهاد انسان قرار گرفته و یکی از مهمّ ترین مضامین ادبیّات هر سرزمینی است. عاشق و معشوق دو رکن اصلی در عشق هستند. جلوه های عاشق، معشوق و مفهوم عشق در ادوار مختلف به اقتضای شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تغییر کرده است. معشوق به دو نوع مجازی (معشوق زمینی) و حقیقی (معشوق الهی و روحانی) تقسیم میشود. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، تطوّر ها و تحوّلات جلوه های معشوق بررسی شده است تا روند تغییرات مفهوم و ماهیّت معشوق و خصلت ها و ویژگی های آن در ادوار شعر فارسی (از سبک خراسانی تا سبک هندی) مشخّص شود. از میان پنج دورة شعر فارسی، 22 شاعر برجسته از پنج دورة‎ شعر فارسی انتخاب شده و در اشعار آن ها، ویژگی ها و تجلّی‎های مختلف معشوق بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در دورة خراسانی، معشوق جلوه ای زمینی دارد و در طی دورة آذربایجانی به معشوق حقیقی نزدیک تر شده و در سبک عراقی به دلیل ورود عرفان به شعر، ماهیّتی کاملاً حقیقی می یابد. در دورة سبک هندی و وقوع، معشوق ماهیّت تلفیقی مجازی - حقیقی یافته است.
الف) کتابها
ب) مقالهها
ج) پایاننامه ها
_||_